فرزانه طاهری که بیش از این تعداد از آثار مهم نابوکف را ترجمه کرده است، اینبار به سراغ کتاب مهم دیگری رفته است که نابوکف آن را یک شاهکار میداند.
داستان دانشجوی جوانی گرفتار میان کانت و نیچه و واگنر و عرفان و پدري از مقامات عالیرتبه دستگاه تزاری محوری است که به دورش جهانی تنیده شده است سرشار از رنگ و آوا، واقعیت و وهم، شیدایی و سردرگمی، ناکامی و تروریزم، خیانت و انتقام، عرفان و انقلابیگری، تعقل و جنون، دهشت و شوخطبعی، تراژدی و مضحکه، نظم و ثبات و آشوب و آنارشیزم، آخرالزمان و رستگاري، آفرینش و نابودی، دقت هندسی کُره و بیقاعدگیِ زیگزاگ، شهر و جزیرهها، پدر و پسر، و خلاصه شرق و غرب، و آدمهایی از همه طیف و طبقهای یا تودههاي بیشکل. رمانی پر از تأثرات دیداری و شنیداری، پر از تناقض و ابهام، تابلویی از شهری مهآلود و روانهای مه گرفته که چون خود شهر به جستجوی هویتاند. شهر پطرزبورگ، این دریچه گشوده از شرق به غرب، خود به یکی از مهمترین شخصیتهای رمان تبدیل میشود، و همان تناقض و تضادی را بازمیتاباند که در مردمان روس هم هست. و اینها همه زیر سایه مجسمه پطرکبیر میگذرد، بنیانگذار شهر پطرزبورگ.
سایه قاهر او بر شهر و بر رمان و جان گرفتنش هم از درونمایههای اصلی رمان میشود، همانگونه که آب و هوا و نور و رنگ و تابلوهاي سیالی که از فضا ترسیم میشود. رمانی است لایهلایه که لذت کشف را تا به پایان براي خواننده حفظ میکند، با زبانی که درون و روان شخصیتها یا چشمانداز را گاه با شوخطبعی افشا میکند. رمانی که در زمان خود عرفهای اجتماعی و ادبی را به سخره گرفت و مرزهای رماننویسی را جابهجا کرد و یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رمانهای روسی قرن بیستم شد، رمانی که از جمله وارث گوگول و پوشکین و داستایفسکی است، بر دوش آنها ایستاده است و گاه با آنها گفتوگو میکند یا چشمکی شیطنتآمیز به آن ها میزند.
خواننده میتواند با گوش و چشم و لب و زبان خود را به این رمان بسپارد، در فضاي مهآلود آن گم شود، چون تب در رگان شهر در خیابانهایش پراکنده شود و در عین حال داستانی را دنبال کند که در دل توطئه و کژکاری و جنایت میگذرد. با شخصیتهایی فراموشنشدنی دمخور شود، و تجربه ادبی منحصربهفردی را بچشد. تجربهای که تلاش شده در زبان فارسی نیز تا حد ممکن به خواننده منتقل شود.
رمان «پطرزبورگ» نوشته آندری پیهلی با ترجمه فرزانه طاهری به تازگی منتشر و روانه بازار کتاب ایران شده است.
نظر شما