شخصیت داستایفسکی برای دیکنز ناشناخته بود و هنوز نوشته های تاریخی معلوم نکرده اند که چرا دیکنز تعامل خوبی با همکار روسی و اینکه با چه زبانی با وی ارتباط برقرار کرده است.
در لندن سال 1862 فئودور داستایفسکی در دفتر کار ویراستاری چارلز دیکنز حضور پیدا کرده بود که شش سال بعد این حضور در نامه اش به صورتی ادبی نمایش داده میشود. در نامه ای به یک دوست قدیمی 16 سال بعد داستایفسکی اعتراف می کند که حضور در دفتر دیکنز روح خلاقش را بعد از سالها زنده کرده است و تقریباً عمر نویسندگی اش را بعد از آن سال مدیون دیکنز است. وی در این نامه مینویسد: تمام آدمهای سادهای که در رمانهای دیکنز وجود دارد، مثل نل کوچولو، یا شخصیتهای ساده لوح همان چیزی بود که سالها به دنبال آن بوده است.
داستایفسکی در هیچ کدام از نامهها یا کتابهای خود از این حضور یک هفتهای در لندن اسم نبرده بود. به طور حتم نیز شخصیت داستایفسکی برای دیکنز ناشناخته بود و هنوز نوشتههای تاریخی معلوم نکردهاند که چرا دیکنز تعامل خوبی با همکار روسی و اینکه با چه زبانی با وی ارتباط برقرار کرده است. البته هر دوی آنها زبان فرانسوی میدانستند ولی تاریخ نویسان شخصیت این دو را دور از هم ثبت کردهاند.
داستایفسکی شخصیتی تند و خشن داشت و در مقابل آرامش و سکوت دیکنز تناقض قابل ملاحظهای مشاهده میشود. او حتی با هیچ کدام از نویسندههای روس مثل تولستوی نیز ملاقات نکرده بود و حالا این سوال پیش میآید که دلیل این ملاقات و سفر یک هفته نویسنده روس به انگلیس چه بوده است. البته بسیاری از مورخان و کارشناسان ادبی از انتشار مقاله نیویورک تایمز درباره ملاقات یک هفتهای دیکنز و داستایفسکی اعتراض کردهاند و اعتقاد دارند این ملاقات سندیت تاریخی ندارد ولی در کتاب بیوگرافی تومالین به طور ضمنی به چنین ملاقاتی اشاره شده است.
در کتاب بیوگرافی دیگر داستایفسکی نوشته دیوید گیت نیز به این نامه اشاره شده است. به هر حال معلوم نیست این حضور یک هفتهای نویسنده روس در یک فرهنگ انگلیسی واقعیت داشته یا نه این مسئله از آنجا اهمیت پیدا میکند که چه رابطه فرهنگی میتواند بین این دو نویسنده وجود داشته باشد.
نظر شما