بر اساس پایشی که صورت گرفت، این دوره از طرح پاییزه کتاب در استان بوشهر با اقبال بسیار خوب مردم و کتابخوانها روبهرو شده است؛ هرچند با توجه به خیز خوبی که این استان در حوزه کتاب و کتابخوانی برداشته، انتظار میرفت که از شمار 80 کتابفروشی موجود در این خطه تعداد بیشتری در این طرح ثبت نام کنند، اما تنها دو درصد از کتابفروشیهای استان از آن استقبال کردند.
ولی با وجود این مسئله، اسقبال خوب جامعه کتابخوان حرفهای و عادی از این طرح در بوشهر میتواند نقطه امیدی برای توسعه فرهنگ کتابخوانی در این استان باشد. با این اوصاف، اجرائی شدن طرحهای فصلی و ملی مانند تابستانه کتاب، پاییزه کتاب، جام باشگاههای کتابخوانی، طرح پیاتخت کتاب ایران و ... در سراسر کشور بهویژه استانهای کمتربرخوردار و مرزی افزون بر اینکه موجب رونق کتابفروشیهای بومی میشود، چرخه اقتصاد نشر را هم پویا نگه میدارد.
طبق آخرین آماری که بهدست آمد، در این دوره از پاییزه کتاب در مجموع 2106 جلد کتاب در کتابفروشیهای این استان به فروش رفت که مبلغ کل فروش این طرح در استان بوشهر معادل 878.228.194 ریال بوده است که البته این مبلغ تنها یک درصد کل فروش طرح پاییزه کتاب را شامل میشود.
استقبال مردم از پاییزه کتاب در بوشهر بینظیر بود
قائدی در ادامه در خصوص پرفروشترین کتابها در این طرح نیز توضیح داد: بر اساس لیست فروش، کتابهای داستان و رمان در رتبه اول پرفروشها قرار گرفت و کتابهای دیگر در ردههای بعدی؛ که این بیانگر علاقهمندی بوشهریها به داستان است.
روی خوش کتابخوانهای حرفهای بوشهر به طرح پاییزه کتاب
یکی از مدیران کافهکتاب «پاتیزه» نیز در خصوص موفقیت طرح «پاییزه کتاب» در بوشهر به خبرنگار ایبنا گفت: این طرح در مقایسه با تابستانه کتاب در بوشهر با استقبال بهتری روبهرو شد و کتابخوانهای حرفهای به آن روی خوش نشان دادند. بنابراین با توجه به جمعیت بوشهر از قشر کتابخوان و میزان خرید آنها راضی هستم؛ هرچند تعداد کتابخوانهای حرفهای این منطقه اندک است؛ اما افرادی پیگیر هستند. ما مشتریانی داریم که از خوانندگان پروپاقرص رمان هستند و معمولا هر رمان جدیدی که میآوریم، خریداری میکنند و میخوانند یا همچنین کتابخوانهای حرفهای داریم که سخت پیگیر کتابهای فلسفی و تاریخی هستند.
محمدعلی محسنیفرد در ادامه با اشاره به اینکه در طرح پاییزه کتاب ما در کنار کتابهای عمومی که شامل 20 درصد تخفیف میشوند برای کتابهای کمکدرسی هم خودمان تخفیف لحاظ کردیم تا قدرت خرید مردم در این حوزه تقویت کنیم، افزود: اما در مجموع اقبال مردم از کتابهای عمومی شامل رمان، داستان، تاریخ و فلسفه، نقد ادبی و... در این دوره بسیار خوب و رضایتبخش بود.
پاییزه کتاب موجب تحرک بازار کتاب میشود
در ادامه این گزارش با یکی از ایدهپردازان و طراحان بوشهر در طرح پایتخت کتاب ایران نیز در خصوص تاثیر طرحهای فصلی مثل «پاییزه کتاب» در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در مناطق محروم و استانهای کمبرخوردار به گفتوگو پرداختیم.
مجید اجرایی در این خصوص به خبرنگار ایبنا گفت: بیتردید اجرای طرحهایی چون پاییزه کتاب که بهصورت فصلی برنامهریزی شده است در مناطق کمتر برخوردار از چند زاویه میتواند موثر باشد؛ یک اینکه این طرح موجب تحرک بازار کتاب میشود و بهخصوص قشر کتابخوان را در این بازه زمانی به شکل حرفهایتری به دنبال کردن علایق کتابخوانیشان ترغیب میکند. افزون بر آن، مساله مهمی که اینجا اهمیت دارد مساله اقتصاد نشر است که هم برای قشر کتابخوان حرفهای و هم قشر عادی جامعه نظیر خانوادهها، دانشآموزان و نوجوانان میتواند مفید واقع شود که کتابهای مورد نظر خود را با تخفیف ویژهای خریداری کنند که بدون شک این تخفیف به سود مصرفکننده است؛ اما در این میان مزایایی هم برای ناشران، تولیدکنندگان و ... دارد؛ چراکه ناشران اگر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انطباق کافی پیدا کنند با تجدید چاپ آثار کمیاب و پرفروش خود در این بازه زمانی میتوانند اقتصاد نشر را پویا کنند. در کل تحلیلم از اجرای طرح پاییزه کتاب مثبت و امیدبخش است.
وی در ادامه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه از دید شما عوامل بازدارنده کماقبالی به کتاب در بوشهر کدام است؟، توضیح داد: بخش مهمی از کماقبالی بوشهریها به کتاب مربوط به سیاستهای فرهنگی شهر و استان میشود؛ اما اگر بخواهم در این حوزه که بسیار به آن راغب و فعال هستم، قضاوت و داوری کنم، باید بگویم که متاسفانه در حوزههای فرهنگی، استان ما دست پایین را دارد. این در حالی است که کتاب یکی از محوریترین بخشهای سیاستگذاری فرهنگی است. نمیخواهم نوک پیکان را به سمت نهاد خاصی ببرم؛ ولی بهطور معمول نهادها و سازمانهای که در زمینه سیاستگذاری فرهنگی فعالیت میکنند، در این زمینه واقعا فعال نبودهاند و نسخههای تجویز شده آنها نسخههای شفابخشی نبوده است!
این منتقد ادبی در ادامه با تاکید بر اینکه بهعنوان یکی از افرادی که در طرح پایتخت کتاب ایران نقش داشتم و از نزدیک شاهد وضعیت کتاب در استان بودم، متاسفانه باید بگویم که حتی در بازه زمانی که بوشهر بهعنوان طرح پایتخت کتاب ایران معرفی شده بود ما شاهد نزاعها، گسستها و شکافهایی بودیم که در زمینه کتاب میان متولیان امر وجود داشت، تصریح کرد: یعنی در واقع همگرایی و همافزایی میان سیاستگذاران فرهنگی در این زمان هم ایجاد نشد، حالا نمیخواهم اینجا شخص خاصی را مقصر جلوه بدهم ولی میخواهم بگویم حتی با وجود این فرصت طلایی که در این بازه زمانی در اختیار ما قرار گرفت، باز هم نشد که ما یک همآوایی را در شهر در زمینه کتاب ایجاد کنیم، در نتیجه همه کارها و برنامههایی که اجرا شد، از دید من نتواست اتفاق خاصی را در حوزه عمومی ایجاد کند و یک کارناوال فرهنگی و کتاب را در شهر بوشهر رقم بزند.
اجرایی با تاکید بر اینکه در سالی که بوشهر پایتخت کتاب ایران شد، متاسفانه قشرهایی که مخاطب حرفهای کتاب بودند مثل ناشران، نویسندگان، شاعران، کتابفروشها به شکل فعالانه، خلاقانه و مبتکرانه درگیر طرح نشده و مخاطب این طرحها قرار نگرفتند، تصریح کرد: در نتیجه یکسری کارهای مناسکی انجام شد که عمدتا با نوشتن یکسری طرحها برای سازمانهای دولتی بود که آنها هم اغلب به شکلی صوری بخشی از طرح را اجرا کردند و بخشی هم انجام ندادند، در نتیجه اجرای این طرحها منجر به توسعه فرهنگ کتابخوانی در جامعه هدف نشد.
وی در ادامه با بیان اینکه از دید من وضعیت کتابخوانی در بوشهر متاثر از دو بخش است، تصریح کرد: یکی بخش رسمی است که متاسفانه سیاستگذاری فرهنگی بوشهر با وجود پیشینهداری و دیرینهداری فرهنگی که دارد، در عمل متوقف شده است. دیگری هم بخش غیررسمی است که فرهنگ عمومی بوشهر با وجود اینکه پتانسیل، قدرت و اتمسفر لازم را دارد و از تنوع نسبی برخوردار است و کتابفروشیهای موجود میتواند پاسخگوی قشر کتابخوان آن باشد؛ اما در این بخش هم نتوانستهایم اقبال به کتاب را در میان خانوادهها، نویسندگان، قشر کتابخوان و روشنفکران ایجاد کنیم.
این کارشناس حوزه کتاب با تاکید بر اینکه عملا شاهد گفتمان عمومی کتابخوانی در این استان نیستیم، گفت: البته باید ریشه و علل این مهم بررسی شود که من فکر میکنم دلایل و عوامل آن بهطور قطع مسائل اقتصادی نیست؛ چراکه این شرایط در همه استانها وجود دارد، پس چرا در اصفهان، خوزستان یا تهران کماقبالی به کتاب وجود ندارد، اما در بوشهر این بیتوجهی به کتاب دیده میشود؟
وی در ادامه با طرح این سوال مبنی بر اینکه دلیل اقبال بوشهریها به دیگر کالاها یا حتی برخی از کالاهای فرهنگی چیست؟، توضیح داد: برای مثال، اقبالی که بوشهریها به کنسرتهای موسیقی نشان میدهند و هزینهای که برای موسیقی میکنند بیش از هزینهای است که برای کتاب میکنند! اینجاست که ضعف فرهنگ عمومی در فرهنگ بوشهر کاملا هویدا میشود؛ یعنی ما در اینجا شاهد یک گسست میان اجزای شاکله فرهنگ عمومیمان هستیم و چون شاکله و ارکان فرهنگی همگرایی با یکدیگر ندارند، نمیتوان ایدههایی مثل طرح پاییزه کتاب را که به استان میآید تبلیغ کرد. چون این اجزا کنار هم نیستند که همدیگر را تبلیغ و همپوشانی کنند. از این رو نتوانستهاند که نیازها و علایق و سلایق فرهنگی به اشتراک گذاشته شود، در نتیجه این گسست باعث شده که هر کسی به راه خود برود و طرحها و ایدههای نویی که در حوزه کتاب اجرا میشود، به چشم نیاید!
این پژوهشگر و منتقد ادبی همچنین در ادامه در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه چگونه میتوان گفتمان فرهنگی را در بوشهر ایجاد کرد، گفت: عملا ًاستان بوشهر در زمینه فرهنگی پیشرو بوده و است که برای اثبات این گفته میتوان به چهرههایی که به جامعه تحویل داده، اشاره کرد؛ اما باید اعتراف کنیم که زیست فرهنگی بوشهر بهروز نشده است از اینرو دچار تاخر فرهنگی شدهایم؛ یعنی در واقع الان هر چیزی را که بهنام فرهنگ بوشهری میشناسیم که کتاب و کتابخوانی هم بخشی از این فرهنگ است در تاخر فرهنگی این خطه نقشآفرین است.
اجرایی با بیان اینکه عوامل متعددی در این زمینه نقش دارد که در این میان نقش برخی از بخشها پررنگتر است گفت: برای مثال به سهم دانشگاهها در زمینه گفتمانسازی اشاره میکنم. شما ببینید که حتی دانشگاه مادر استان یعنی دانشگاه خلیج فارس عملا نتوانسته یک اتمسفر خلاقانه را در حوزه گفتمانسازی علمی در استان بهوجود بیاورد؛ این در حالی است که شعار این دانشگاه پرورش ایدههای نسل سوم و ورود آنها به بازار است و در مجموع نگاه کلی دانشگاههای استان به سمت بازار و کارآفرینی است که نگاه و نگرش آنها دچار کالازدگی صرف شده و متاسفانه معطوف به ارزشهای فرهنگی نیست که در بطن فرهنگ بوشهر نهفته است.
اجرایی با تاکید بر اینکه دانشگاههای بوشهر عملا نتوانستهاند نقش خلاقانهای را در زمینه گفتمانسازی ایفا کنند، تصریح کرد: بدیهی است سه عنصر در حیات فرهنگی جامعه نقشآفرین هستند که عبارتند از: 1) نخبگان، 2) نهادهای واسط، روشنفکران و نویسندگان و حوزههای مدنی و 3) مردم. بنابراین در این اضلاع مثلث، فرهنگ در نزد نخبگان که در واقع قشر دانشگاهی ما را تشکیل میدهند متاسفانه دغدغه و مساله نیست که مساله نبودن فرهنگ و کتاب در بحث سیاستگذاریهای علمی و فرهنگی بوشهر باعث درجا زدن ما شده است. از این رو، وقتی این سیاستگذاری در سطح کلان وجود نداشته باشد، گفتمانسازی هم بهوجود نمیآید. در حقیقت نهادها و تشکلهایی باید باشند که این گفتمان را تولید کنند و نهادها و افرادی هم باید باشند که این گفتمان را توزیع کنند. بدیهی است دانشگاهها و نخبگان متولی تولید این گفتمان هستند و تشکلها و سمنهای مدنی، رسانهها و برخی از نویسندگان و شخصیتهای حقیقی توزیعکنندگان این گفتمان هستند.
این شاعر و منتقد ادبی در ادامه با اشاره به اینکه وقتی گفتمان در دانشگاه تولید نشود، پس توزیع هم نمیشود، افزود: بنابراین ما در سطح توزیع این گفتمان، ارزشهای فرهنگی و خردهفرهنگها و هنجارها نظیر فرهنگ ترویج کتاب نتوانستهایم نقشآفرین ظاهر شویم. برای اثبات این ادعا شما به تشکلها و موسسات مردمنهاد مجوزداری که در بوشهر بهعنوان نهادهای واسط فعالیت میکنند، نگاه کنید متوجه میشوید که سمن یا تشکلی نداریم که در حوزه فرهنگی و کتابخوانی منحصرا فعالیت کنند! و اگر فعالیتی هم در این حوزه داشتهاند واقعا حوزه فرهنگی دغدغه آنها نیست؛ یعنی ترجیح آنها مسائل اجتماعی، محیط زیست، خیریه و... است.
وی با اشاره به اینکه حوزه توزیع گفتمان فرهنگی تشکل یا نهاد خاصی نداریم، توضیح داد: اگر بخواهم در باب مقوله فرهنگ صریحا داوری کنم که کتاب یکی از شاکلههای اصلی آن است، متاسفانه ما دچار تاخر فرهنگی هستیم و این تاخر فرهنگی در واقع باعث شده است که سهم ما در حوزه فرهنگ در مقایسه با استانهای دیگر کمتر باشد؛ البته هر جا صحبت از ایدههای خلاقانه فردی باشد، یکباره شاعر، نویسنده، هنرمندی و... در کشور مطرح میشود ولی وقتی بحث جنبههای قومی، جمعی و فرهنگی میشود که پای ارزشهای فرهنگی قومی در میان است، آنجا کُمِیت ما لنگ است. در نتیجه استان بوشهر در سبد فرهنگی کشور سهم قابلی ندارد و حتی در روند و پویایی فرهنگی استان کارنامه کامیابی نداریم. از کتابفروشیها بپرسید که مخاطبان حرفهای کتاب چند درصد هستند! البته همه مسائلی که من اینجا در موردش صحبت کردم بخشی از آن ملی و کلان است و صرفا محدود به بوشهر نمیشود و کل کشور با آن درگیر هستند.
اجرایی در پایان با تاکید بر اینکه اما بحث من در اینجا این است که با توجه به اینکه استان ما خیلی تنوع قومی و فرهنگی ندارد و یک استان کوچک و جمعوجور است که پیشینه فرهنگی آن را همگان میشناسند، یادآور شد: بدیهی است که در فرهنگ عمومی آن برخی از ارزشهای فرهنگی و خردهفرهنگها نظیر مناسک و آیینهای مذهبی، موسیقی و... نهادینه شده است. حتی برخی از شاعران و نویسندگان جزء حیات فرهنگی بوشهر شدهاند؛ مثل منوچهر آتشی، صادق چوبک، فایز و مفتون که در حافظه جمعی و ناخودآگاه قومی و بومی بوشهر رسوخ کردهاند. برای مثال فاضل جمی بخش از حیات فرهنگی جم شده است یا فایز و مفتون در اقلیم دشتی جزئی از حافظه فرهنگی منطقه خود شدهاند. علیالقاعده مردم هم باید بتوانند با دانش خود ارزشهای فرهنگی را بهروزآوری کنند؛ بنابراین وقتی میگویم دچار تاخر فرهنگی هستیم بهخاطر همین گسستی است که بهوجود آمده است. این در حالی است که ارزشهای فرهنگی گذشته ما که در کشور کارنامه قابل قبولی داشته، بهروز نشده است و نتوانسته زایایی خودش را حفظ کند. در حقیقت نسل اول در انتقال مواریث و ارزشهای فرهنگی به نسلهای بعد از خودش توفیق نداشته است.
در پایان یادآوری میشود، استان تهران توانست در بخش فروش طرح «پاییزه کتاب» رتبه نخست را از آن خود کند و استانهای خراسان رضوی، اصفهان، قم، گیلان، فارس، خوزستان، مازندران، آذربایجان شرقی و کردستان به ترتیب رتبههای بعدی را کسب کنند که استان بوشهر در این دوره در زمره استانهای میانی قرار گرفت.
نظرات