پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۳
ساعتِ صفرِ زندگی در بم

پنجم دی‌ماه 1382، خواب شیرین سحرگاهی، به کابوسی دردناک برای مردم بم تبدیل شد. زلزله، چهل هزار هموطن‌مان را به کام مرگ کشید، هزاران تن را آواره و آسیب‌های فراوانی به‌جای گذاشت و ساعتِ صفرِ زندگی در این منطقه آغاز شد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- جمعه پنجم دی‌ماه 1382، یکی از تلخ‌ترین روزها در تاریخ کشور کهن ایران است. این روز، یادآور خاطره‌ای دردناک از ویران شدن شهر تاریخی بم و کشته، مجروح و آواره شدن شمار زیادی از مردم این منطقه است و البته تلنگری جدی برای هوشیاری در جهت آماده بودن برای این پدیده در کشوری که روی کمربند زلزله واقع شده است. از زلزله‌های بزرگی همچون طبس و رودبار درس نگرفتیم که زلزله بم غافلگیرمان کرد. چند سال بعد از این حادثه باز هم یادمان رفت که باید هر لحظه برای وقوع زلزله آماده باشیم، در نتیجه این سهل‌انگاری، فاجعه زلزله‌های قصر شیرین، سرپل‌ذهاب، کرمانشاه رخ داد. این سیر تسلسل در سهل‌انگاری مسئولان امر و ناآگاهی مردم، تا کجا باید کشورمان را ویران کند و مردممان را عزادار و بی‌خانمان؟!
 
پروفسور بهرام عکاشه؛ پدر علم زلزله‌شناسی ایران، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران و رئیس اسبق بخش زلزله‌شناسی مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، در سالروز زلزله بم در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا، ضمن هشدار برای آمادگی جهت وقوع زلزله‌‌های بزرگ به‌ویژه در کلان‌شهر تهران، درباره این رخداد طبیعی، پیامدها و الزامات آن، به نکاتی علمی و کاربردی اشاره کرد. تألیف کتاب‌های «مبانی ژئوفيزيک (ژئوفيزيک عمومی): برای دانشجويان رشته‌های ژئوفيزيک ‏-‏ زمين‌شناسی ‏-‏ معدن - عمران فيزيک» و «زلزله‌شناسی: چگونه خطرات زمین‌لرزه را کاهش دهیم» در کارنامه علمی وی دیده می‌شود.


در کتاب «گفتار پدر علم زلزله‌شناسی ایران» که به همت علیرضا قم‌چی تدوین شده، شما بر لزوم فرهنگ‌سازی، آموزش و اطلاع‌رسانی درباره زلزله در همه سطوح تأکید کرده‌اید.
در زمینه زلزله هم مانند بسیاری حوزه‌های دیگر، باید فرهنگ‌سازی انجام دهیم، وقتی نحوه رفتار و فرهنگ آ‌ن‌را نمی‌دانیم، زلزله منجر به فاجعه می‌شود. اگر فرهنگ زلزله را داشته باشیم که نباید در اثر وقوع آن تا این اندازه غافلگیر شویم. ما فرهنگ ساختمان‌سازی هم نداریم که در کنار یک صخره ناپایدار یا در حاشیه یک رودخانه، ساختمان می‌سازیم.
 
با توجه به این‌که 90 درصد کشور ما زلزله‌خیز است، وقوع  زلزله‌های احتمالی با توجه به زیرساخت‌های ضعیف، سهل‌انگاری و همچنین اطلاعات و دانش عمومی اندک جامعه از این موضوع می‌تواند خسارات جانی و مالی فراوانی به ما تحمیل کند. در کنار اطلاع‌رسانی رسانه‌‌ها و مراکز علمی، عموم جامعه نیازمند مطالعه کتاب‌هایی حاوی اطلاعات عمومی درباره زلزله و آمادگی برای رویارویی با این پدیده طبیعی هستند. منابع درسی ما در سطوح مختلف، بسیار کم به موضوع زلزله پرداخته‌اند. آموزش خطرات زلزله باید از سطوح پایه آغاز و علاوه بر برگزاری مانور‌های مرتبط، واحد‌های درسی در همه مقاطع تحصیلی و دانشگاه‌ها ایجاد شوند.
 
باید به خاطر داشت تهدید زلزله در کشورمان امری دائمی و بدون وقفه است، لذا اقدامات مستمر فرهنگی‌ به‌ویژه در مقاطع کودکستان و دبستان، می‌تواند رفتار زندگی با زلزله را مانند بسیاری از کشورهای دیگر ارتقاء دهد و فرزندانمان را از سنین کم با این مقوله حیاتی آشنا کند. حجم آسیب‌های زیادی که تاکنون در اثر زلزله به آن‌ها دچار شده‌ایم، بیانگر این است که فرهنگ‌سازی در امر زلزله در سرزمین ما مشکل داشته و دارد.


شما بارها در سخنان و کتاب‌هایتان با به‌کار بردن واژه «بلا» برای حوادث طبیعی همچون زلزله و سیل، مخالفت کرده‌اید. تعریف شما از بحران و حوادث طبیعی چیست؟
سوانح و حوادث طبیعی به وقایعی گفته می‌شود که کنترل وقوع آن‌ها عملا از عهده انسان خارج است و زلزله ازجمله مهم‌ترین و مهلک‌ترین آن‌‌ها به‌شمار می‌آید که در سطح وسیع، تخریب سازه‌ای و تلفات انسانی را به‌وجود می‌آورد. به‌طور متوسط هر سال نزدیک به 20 زلزله مخرب به‌وقوع می‌پیوندد و با توجه به رشد شهرنشینی و تجمع جمعیتی، خطر این پدیده، روند افزایشی دارد. با علم به این واقعیت که از وقوع زلزله نمی‌توان جلوگیری کرد و این حادثه طی تنها چند ثانیه، به‌طور ناگهانی گستره وسیعی را تهدید به نابودی می‌کند، می‌توان میزان صدمات را با تدابیری کاهش داد. اهمیت شناخت عوامل بحران‌زا و مدیریت بحران ضروری است.
 
زلزله بلا نیست، زلزله یک پدیده کاملا عادی است. اصولا چیزی به اسم بلا یا بحران وجود ندارد؛ نه سیل ، نه زلزله، نه بیماری‌ها و ... . زلزله آدم‌کش نیست، ما آدم‌کش هستیم که خانه‌هایمان را مقاوم نمی‌سازیم. مشکل از ماست که سقف خانه‌ها بر سرمان آوار می‌شود، مشکل از ماست که سیل ویرانگر می‌شود. اگر ما اصول سالم زیستن را رعایت کنیم، اگر ساخت‌‌وسازها ایمن و درست انجام شوند و اگر با دست خودمان زندگی‌مان را به خطر نیندازیم، هیچکدام از مواردی که به آن‌ها «بلا» اطلاق می‌شود، ویرانگر نخواهند بود. آسیب‌زا بودن زلزله، حاصل اشتباهات انسان‌هاست. در قوی‌ترین زلزله‌ها چنانچه سقف خانه‌ها نریزد، تأسیسات حیاتی و بنیادی شهری مانند نیروگاه‌ها،‌ لوله‌های گاز و آب، مخازن سوخت و جاده‌ها از قبل ایمن شده باشند، حادثه ناگوار، بحران و در نهایت فاجعه به‌وجود نخواهد آمد.

 
نقش انسان در مقابله با آسیب‌های حوادث طبیعی تا چه اندازه تأثیرگذار است؟
همه ما زلزله‌های شهریور 1357 در طبس، خرداد 1369 در رودبار و منجیل و زلزله سحرگاه جمعه پنجم دی‌ماه 1382 در بم که منجر به کشته و زخمی‌شدن صدها هزار نفر، آواره شدن چندین میلیون نفر و به‌بار آمدن خسارات سنگین شد را به خاطر داریم. سرزمین ایران زلزله‌خیز و آسیب‌پذیر است. بیشتر شهرها در مناطق پر آب و سرسبز (روی زمین‌های گسل‌دار) ایجاد شده‌اند. برآوردهای علمی نشان می‌دهد احتمال وقوع زلزله در مکان‌های گسل‌دار زیاد است . توسعه افقی و عمودی شهرها و استفاده غیرمتعارف از زمین و هوا و فضا، شهرها را بیش از پیش در برابر زلزله، هم به‌طور مستقیم و هم به دلیل عوارض ثانوی زلزله، آسیب‌پذیر کرده است. اگرچه اراده بشر در وقوع زلزله‌های بزرگ اصولا نقشی ندارد، ولی در عوض اراده انسان‌ها، نقش تعیین‌کننده در کاهش آسیب‌ها و سرعت عمل در بازگشت به وضع عادی دارد.
 
اکنون علم زلزله‌شناسی، مهندسی زلزله، مهندسی سازه، زمین‌شناسی و حتی علومی مانند جامعه‌شناسی و مدیریت قادر هستند که مکان و بزرگی زلزله و ابعاد بحران‌ها و پیامدهای کوتاه‌مدت و درازمدت ناشی از این پدیده را ارزیابی و چاره‌اندیشی کنند. متأسفانه نگاه عامیانه به مقوله زلزله، این پدیده را یک بلای لاعلاج و نوعی تقدیر می‌پندارند، چیزی که با رحمت و مهربانی پروردگار سازگاری ندارد. خداوند انسان را دوست دارد و صدمات و تلفات ناشی از زلزله نیز از ندانم‌کاری، سهل‌انگاری، نگاه سطحی و عدم به‌کارگیری عقل و خرد است.
 
آسیب‌پذیری کشور ما در برابر زلزله، به دلیل نبود دانش درباره مخاطرات آن نیست، بلکه مشکل اصلی، تبدیل این دانش به عمل و اقدام همگانی است. مردم و مسئولان باید باور داشته باشند که پیشگیری، امری حیاتی است. این حقیقت غیرقابل کتمان است که در صورت بروز زلزله بزرگ به‌ویژه در شهری همچون تهران که میلیون‌ها انسان در آن زندگی می‌کنند، تنها درصد کمی از ساختمان‌ها و تأسیسات شهری سرپا خواهند ماند، لذا ایمنی در برابر زلزله با توجه به زلزله‌خیز بودن ایران، باید به‌عنوان یک اصل در اولویت اول کشور قرار گیرد.


وضعیت ایران از نظر قرار گرفتن در منطقه زلزله‌خیز و قرار داشتن روی گسل‌ها چگونه است؟
83 درصد سرزمین ایران در معرض خطر زیاد و خیلی زیاد زلزله و حدود 16 درصد مساحت کشور در حد متوسط در برابر زلزله آسیب‌پذیر است. از دیدگاه جمعیت شهری به جرأت می‌توان گفت که 99 درصد شهرهای کشور در معرض خطر جدی زلزله قرار دارند و این تنها به دلیل عدم توجه به استانداردهای ساخت‌وساز و مقاوم‌سازی است که در ابعاد مختلف سبب انواع بحران‌ها در سطوح محلی، شهری و ملی می‌شود. زندگی در شهرهایی که روی گسل‌های توانمند و صدها گسل کوچک قرار گرفته‌اند، ازجمله شهر تهران که روی صدها گسل و در یک شیب ساخته شده، هر لحظه ممکن است ساعت صفر در آن‌ها آغاز شود. منطقه جنوب و شمال تهران روی گسل‌های بزرگ قرار گرفته و بسیار زلزله‌خیز هستند، با این تفاوت که در منطقه شمال تهران، ساخت‌وسازها محکم‌تر و ایمن‌تر است.
 
در سال‌های 743، 755، 958، 1177، 1273، 1665 و 1815 میلادی، زلزله تا مرز 7/7 ریشتر در ایران به وقوع پیوسته است. هیچ‌‌وقت با دقت نمی‌توان گفت که زلزله چه زمانی اتفاق می‌افتد، ولی با مطالعه طولی بازه زمانی رخداد زلزله‌های بزرگ، معتقدم که هر لحظه ممکن است این زلزله اتفاق بیفتد که حتی می‌تواند مناطق شمیرانات و دماوند را به‌طور کامل ویران کند. ما در تهران باید هر لحظه برای زلزله بزرگ آماده باشیم، ساک وسایل ضروری مورد نیاز و مدارک و ... باید همیشه آماده و دم‌دست قرار داشته باشد. برخلاف تصور بسیاری که گمان می‌کنند زلزله در روز خسارات و تلفات کمتری دارد، باید گفت وقوع زلزله در ساعات صبح تا ظهر با توجه به حضور نزدیک به میلیون‌ها دانش‌آموز در مدارس، فرو ریختن آوار یا ازدحام برای فرار و خروج از ساختمان، باعث تلفات گسترده خواهد شد. وقوع زلزله در شب و روز، هر کدام مسائل و مشکلات خاص خود را دارد. در هرحال همیشه باید برای آن آماده باشیم.
 
در دهه اول قرن 20 سنگ‌بنای آئین‌نامه ساختمان‌های مقاوم در برابر زلزله تدوین شد و استاندارد 2800 یعنی آئین‌نامه ساختمان مقاوم در برابر زلزله با تصویب مراجع قانونی کشور از دهه 60 لازم‌الاجرا شده، ولی همچنان شاهد تلفات و خسارت‌های گسترده زلزله هستیم. بیش از 90 درصد مردم تهران، هیچ اقدامی برای مقابله با زلزله انجام نداده‌اند. ستاد بحران هم عملا کار خاصی صورت نداده است. 


موضوع زلزله بزرگ تهران که شما در کتاب‌ها و صحبت‌هایتان بارها نسبت به وقوع آن هشدار داده‌اید، چقدر جدی است؟
گستره تهران به لحاظ وجود گسل‌های پرقدرت مانند شمال تهران، فشم، ری، کهریزک، پیشوا و نیز گسل‌های آشکار و پنهان بسیار در زیر ساختمان‌های شهر و بخاطر جنس زمین و نوع خاک و تراکم جمعیت و بافت فرسوده شهری به‌ویژه در مناطق جنوب شهر و انواع عوامل اولیه و ثانویه دیگر، در انتظار اِعمال شدت 8 و حتی 9 درجه مرکالی است که با گذشت زمان احتمال آن بیشتر می‌شود. شدت 8 یا 9 درجه مرکالی، به معنی صدمات به سازه‌های بتن‌آرمه با کلاف افقی و قائم و همچنین ترک در سدها است. نکته مهم این است که در زلزله‌های بزرگ، تلفات و خسارات ثانویه ناشی از آتش‌سوزی، ریزش آوار و نرسیدن به موقع امداد و نجات در ساعات اولیه وقوع حادثه، ابعادی به مراتب بیشتر از اثر موج اولیه زلزله است.
 
در طبیعت، 49 بلای طبیعی وجود دارد، سرزمین ایران دچار 31 مورد از آن‌هاست. ما از نظر بلاخیزی، جزو 6 کشور اول دنیا هستیم، پس باید بیشتر به ایمن‌سازی توجه کنیم. هدف من ترساندن مردم نیست، هرچند ترس چیز خوبی است و باعث می‌شود از خواب غفلت بیدار و برای حوادث آماده باشیم. ما نباید در اثر حوادثی همچون سیل و زلزله بمیریم، تنها در صورتی این حوادث باعث مرگ ما خواهند شد که آماده نباشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها