نجفی میگوید: باید ادبیات مقاومت را به عنوان گونه مستقل ادبی هم از حیث مطالعه و هم از نظر خلاقیتهای ادبی مورد توجه قرار دهند.
مضمون این اثر فاخر حماسی و غنایی است و تلاش نویسنده اثر بر آن بوده است که با به تصویر کشیدن حماسه دفاع مقدس به ورطه شعارگرایی نیفتد و با مزوج کردن روح حماسه با تغزل در دام احساسات و رمانتیسم سطحی گیر نکند. تلفیق حماسه و تغزل و انتخاب نثر مناسب با آن شاید یکی از شگردهای موفقی است که نویسنده اثر توانسته خوب از عهده آن بر آید.
نویسنده تلاش کرده است شخصیتهای رمان او چه شخصیت اصلی و چه کاراکترهای فرعی یک بعدی و تک ساختی نباشند و بر این اساس شخصیت اصلی داستان میرزمد، عشق میورزد، درد میکشد و در یک کلام انسان است، اما انسانی که در راه آرمانش برهمه غرایز بشری فائق میآید و آیین و میهن خویش را ارج والا مینهد. نجفی دو کتاب «مهمان باد و باران» و «آتش بر فراز قندیل» را نیز در حوزه دفاع مقدس به سرانجام رسانده است. در ادامه گفتوگو با این نویسنده را در رابطه با ادبیات پایداری و نقش بانوان در دوران دفاع مقدس میخوانید.
موضوع داستان شما در کتاب «با جامهای شوکران» چیست. این داستان واقعی و مستند است؟
«با جامهای شوکران» یک رمان است که در آن به نقش بانوان اشاره شده، این رمان مبتنی بر داستان «باغ ملکوت» است که مربوط به مهدی لندرودی، از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که در عملیات کربلای چهار مجروح و اسیر میشود. مستند این اثر بازنویسی شده بود و با توجه به اینکه جنبههای درام و داستانی برجستهای داشت بر اساس آن، رمان «با جامهای شوکران» را تألیف کردم که مبتنی بر واقعیتهای جنگ است.
چطور شد این سوژه را برای نوشتن در زمینه دفاع مقدس انتخاب کردید؟
کتاب «با جامهای شوکران» توسط ناشران مختلفی به چاپ رسیده که آخرین بار به همت دفتر ادبیات شعر و داستان ایرانیان چاپ شده است. کتاب مذکور اشاره به تلمیح تاریخی سقراط دارد که بخاطر حقیقت، جام شوکران را سر میکشد در اینجا هم کسانی که در پی حقیقت هستند، علیرغم اینکه شوکران به تلخی معروف است بخاطر حقیقت و زنده نگه داشتن آن حاضر میشوند جام شوکران را سر بکشند و در این راه ابایی ندارند.
موضوع کتاب کاملاً رئال و واقعی است و مادر و همسر این رزمنده در پررنگ شدن فضای دراماتیک داستان نقش ویژهای را ایفا میکنند. نیمه دوم کتاب به دوران اسارت این رزمنده که در اردوگاه شماره 11 اسرا به سر میبرد اختصاص دارد و فصل آخر هم مربوط به آزادی آزادگان و بازگشت به میهن است.
معمولاً مسئولان و مراکزی که باید مجوزانتشار کتاب دفاع مقدسی را بدهند، محدودیتهایی دارند که شاید باب طبع نویسندگان نباشد. شما با این محدودیتها موافق هستید یا معتقد هستید که میتوان خیلی یا برخی از آنها را برداشت؟ خودتان هم دچار خودسانسوری شدهاید؟
رمان ویژگیهای خاص خود را دارد و نویسندهای که 30 سال است تجربه نوشتن دارد، حتماً آزمونهای مختلفی را گذرانده و تعهدهایی به قلم و امضاء خود دارد که در اینصورت نیاز به رصد ندارد. کار دیکته شده، سفارشی میشود و از واقعیت و رئالیته تاریخی فاصله میگیرد و کاری خواهد شد که ساخته و پرداخته ذهن ماست نه واقعیت، البته ممکن است موضوعی مربوط به امنیت کشور باشد که بحث آن جداست، اما یک رزمنده هم مانند همه انسانها گرسنه، ناراحت و عاشق میشود، شکست میخورد و قهر میکند و بیان این واقعیتها باعث میشود رمان ارزش پیدا کند، اینکه سوپرمنی را معرفی کنیم که از هیچ چیز نمیترسد و با یک تفنگ به جنگ یک لشکر میرود دور از واقعیت است، ممکن است بدرد تبلیغات بخورد، اما برای هنر و ادبیات مناسب نیست.
درباره نقش زنان در دفاع مقدس زیاد سخن گفته شده است که عمده آن مربوط به پشت جبهه در قالب پشتیبانی از جنگ، بخشی نیز در قالب نیروهای امدادی و گروههای پزشکی در مراکز درمانی و بخشی کوچکتری هم در قالب نیروی رزمنده بهویژه در اوایل جنگ است. شما بهعنوان نویسنده نقش زنان در دفاع مقدس را چگونه توصیف میکنید؟
بانوان در عرصه هستی از نظر وجودی و هستیشناسی نقش بخصوصی دارند و این نقش درمورد ادبیات پایداری بدون هرگونه شعار و تبلیغات، بسیار یگانه و تابناک است. این مادران و همسران شهدا بودند که با صبر جمیل و مقاومت و ایستادگی خود به صورت مستقیم و غیر مستقیم مشارکت جدی داشتند و اگر این همدلیها و همیاریها نبود بعید بود که همسران و فرزندان آنها بتوانند نقش بیبدیلی را ایفا کنند.
به نظر شما چه ظرفیتهایی در این زمینه مورد غفلت قرارگرفته است؟
در رابطه با ارائه آثار در زمینه دفاع مقدس هرچه به سمت تبلیغات سیر کنیم از جنبه هنری کار کم میشود، گاهی اوقات ممکن است ارزشگذاری شعارها و تبلیغات باشد که اشکال ندارد، اما وقتی وارد قلمرو ادبیات و هنر میشویم اعم از رمان، فیلم و ... میرویم هرچه جنبههای زیباشناسی و انسانی کار توجه کنیم به همان میزان قدرت، عظمت و صلابت کار بیشتر تجلی پیدا میکند اگر شعار و تبلیغات وارد کار کنیم جنبه زیباشناختی کار نقصان پیدا میکند و از نظر سیاستگذاری درست نیست.
آیا نوشتن آثار روی خودتان هم اثرگذار بوده است؟
قطعاً در برخی موارد من نویسنده، داستان را مینویسم و گاهی اتفاق میافتد که متن و اثر من را مینویسد، اگر وحدت و یگانگی بین مؤلف و متن هرچقدر بیشتر باشد به پویایی و قوی بودن اثر کمک میکند و هرچه مؤلف از بطن اثر فاصله داشته باشد همانقدر کار تصنعی و ساختگی بنظر میرسد.
مهمترین پیامتان به عنوان مؤلف برای نسل جوان چیست؟
به عنوان مؤلف و معلم به جوانان توصیه میکنم که ادبیات را جدی بگیرند. ادبیات پایداری بخش مهم و جدی هر سرزمینی است و در تمام دنیا ادبیات مقاومت یک گونه مستقل ادبی است که ارزش بالایی دارد و آنها که به ادبیات واقع گرایانه علاقه دارند، این ادبیات پایداری میتواند هم از حیث مطالعه و هم از جهت آفرینشها و خلاقیتهای ادبی و هنری مورد توجهشان باشد و در عین حال که لذت میبرند میتواند به عنوان ابداعگر، خالق اثر خوبی باشند.
موافق نوشتن داستان تلخ از دفاع مقدس هستید؟ یا معتقدید که نباید کام خواننده را تلخ کرد؟
برای پاسخ به این سؤال باید در حوزه ادبیات رئالیستی و ادبیات واقعگرایانه واکاوی کنیم، مثل زندگی، آیا سراسر زندگی تلخی است؟ یا همه زندگی پیروزی است؟ همانطور که در زندگی ما فرازو نشیبها وجود دارد در آثار ادبی هم به همین منوال هست. رزمندگان هم لحظههای تلخ و شیرین و شکست دارند، اما از شکستها برای عملیات بعدی درس میگیرند و باعث میشود به دستاوردهای خوبی برسند.
ممکن است نویسنده طنزپرداز، به بخش طنز ادبیات پایداری بپردازد و یا یک نفر که نگاه تلخ به زندگی دارد، سیاهنمایی کند. در پرداختن به مقوله جنگ باید حواسمان باشد که به افراط و تفریط نیافتیم و عقیده دارم که ادبیات رئالیستی و واقعگرایانه جنگ بهترین ژانر ادبی است که میشود به آن پرداخت.
موضوعی دیگر که لازم است در ادبیات دفاع مقدس مورد توجه قرار گیرد، استفاده از واژه ادبیات پایداری بجای دفاع مقدس است، چون هر چیزی که مقدس بود دیگر نمیشود آن را نقد کرد در حالیکه ما حتماً در دفاعها یا تاکتیکها اشتباهاتی داشتهایم، برای اینکه بشود آنها را نقد کرد باید عنوان ادبیات مقاومت یا پایداری را بکار ببریم.
کتاب «با جامهای شوکران»، تألیف عبدالمجید نجفی در 252 صفحه با قیمت 11 هزارتومان با همکاری انتشارات عصر داستان منتشر شده است.
نظر شما