علیرضا جوانمرد گفت: شخصیتهای رمان ملکوت مثل ساقی و دکتر حاتم در رمان زندگی میکنند و ساقی همان لکاته/اثیری بوف کور هم در رمان هست.
قهرمان علاقه زیادی به همسرش، ساقی، دارد که کیلومترها آنطرفتر در گالریهای نیویورک میگردد تا استعداد هنریاش را شکوفا کند. از سویی تنها همنشین قهرمان یوسفی، پس از یاد یار مهربانش، آقای «مرد» است، مرد بزرگوار مهربان و حکیمی که کتاب مقدسی به نام «ملکوت» دارد.
علیرضا جوانمرد درباره کتاب «بلندشو قهرمان» به ایبنا توضیح میدهد: این کتاب مملو از ارجاعات خارج از متن، مخصوصاً به رمان ملکوت بهرام صادقی و بوف کور صادق هدایت است و ارجاعاتی به متون مذهبی اسلامی و مسیحی دارد. قهرمان داستان، درحال نوشتن یادداشتهای روزانه برای دکتر روانکاوش است. تااینکه شباهتهای تام بین ظاهر دکتر و روانپریش طرح میشود و در طول ماجرا کم کم دکتر حذف میشود و گویا دکتر و قهرمان یک نفر میشوند. قهرمان که نقاشیهای مضحک بچهگانه کشیده، مدعی است نقاشیهای درجه یک جهان را کشیده و از قضا پوستر تبلیغی گنج قارون را هم او کشیده است. دیوانه و کم سواد است اما اطلاعات عجیب و بسیار پیشرفته فیزیکی دارد و از گذشته و حال و آینده خبر میدهد. شخصیتهای رمان ملکوت مثل ساقی و دکتر حاتم در رمان زندگی میکنند و ساقی همان لکاته/اثیری بوف کور هم در رمان هست.
این نویسنده درباره اینکه چرا این موضوع را برای کتابش انتخاب کرده، میگوید: من زیاد به مرگ فکر میکنم و جاودانگی هم نقطه مقابل مرگ است. حالا باید دید نگاه به جاودانگی از چه منظر میتواند معنادار باشد. یکی خلود به تفسیر آشنایی که هست و در جهان پس از مرگ اتفاق میافتد و نوعی نگاه موحدانه یا دست کم غیرمادیگرایانه آن را حمایت میکند. حالا از نگاه دیگر، آیا این جهان امروز، با این نوع غلبه تکنولوژی بر همه ابعاد، میتواند با مرگ خود را همسو کند؟ مرگ به معنای یک اتفاق فیزیکی مقصودم نیست. این را همه میپذیرند. معنای فنا در مرگ و عمر کوتاه ما در برابر طول تاریخ، قطعا آسودگی زندگی حاصل از تکنولوژی را به سخره میگیرد. این همین طنز ماجراست. جهان تکنولوژی باید نسبتش را با معدوم بودن خود و عمر کوتاهش و مرارتهای زیادی که در این زمان کوتاه میکشد معلوم کند. این کتاب نگاهش به همین موضوع است. جدال کسانی که به نوعی به ابدیت تکنولوژیکی میاندیشند با مرگ و فنا. به نظرم این موضوع تا حد زیادی طنزی تلخ در خود دارد. برای همین هم نوعی طنز برای لحن این کتاب انتخاب شده است.
او درباره مدت زمان نگارش این داستان توضیح میدهد: من برای نگارش یک نوشته به دو زمان معتقدم. یکی دوران حاملگی و یکی دوران وضع حمل. بیشتر انگار این سوال راجع به وضع حمل است یعنی فاصلهای که اولین کلمه کتاب نوشته شده تا آخرین بازنویسی. این دورهای است که نوشته را مینویسند که من به آن وضع حمل میگویم. به نظرم زمان اصلی دوره بارداری یعنی از زمانی که دغدغهمند میشوی و بعد دغدغهات را گسترش میدهی و بعد شخصیتها را میسازی و با آنها زندگی میکنی تا وقتی که آنقدر ماجرا به بلوغ میرسد که درد زایمان میگیری و شروع میکنی به نوشتن. البته من این کتاب را عملا در حین نوشتن خلق کردم. قبلش به چیزهای دیگری فکر میکردم. وقت نوشتن همه چیز یک جور دیگری شد. درباره دوره بارداری کتاب نمیتوانم دقیق چیزی خدمتتان عرض کنم، ولی طول دوره نگارش حدودا یک سال شد. و به واسطه ارتباط داستان با امریکا، سفری به امریکا داشتم و بعد از یک سال که برگشتم تصحیحات جدیدی روی کتاب انجام دادم.
به گفته جوانمرد، این قصه هیچوقت تمام نمیشود و با استفاده از تعبیر اونامونو، درد جاودانگی دارد.
جوانمرد درباره تفاوت این کتاب با کتاب قبلیاش میگوید: کتاب قبلی یعنی «پیشانی نوشتها» یک مجموعه داستان بود با تم مشترک مرگ. در مجموع با وجود رگههای طنزی که داشت، کتاب محزونی بود. برای این کتاب سعی کردم در لایه اول کتابی باشد که مخاطب عمومی بخواند و بخندد. مخاطب خاص هم در پایان بعد از همه خندههایش متاثر شود. این کتاب به جهت هجوآمیز بودنش با کتاب قبلی تفاوت اساسی دارد. این هجوآمیز بودن در همه جا سرایت کرده؛ در فرم و روایت و پیرنگ و نقاشیها. اگر چه اکثر کسانی که راجع به کتاب قبلی اظهار نظر کردند، میگفتند پست مدرن است. این رمان هم پست مدرن است، اما مثل پیشانی نوشتها نیست. در کتاب پیشانی نوشتها مرگ یک کت شلواری پست مدرن بود. اما در این کتاب، یک جین پوش است با یک کوله پشتی که گرداگرد جهان میگردد و همه چیز را مسخره میکند. مرگ واقعا یک جا ایستاده و همه عالم فانی را مسخره میکند.
کتاب «بلندشو قهرمان» از سوی نشر اسم با شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 24 هزار تومان راهی کتابفروشیها شده است.
نظر شما