براین اساس نخستین موردی که این روزها به ذهنمان میرسد «ژاکلین وودسون» شاعر و نویسنده آفریقاییتبار امریکایی ادبیات کودک و نوجوان است که علاوه برکسب موفقیتهای زیاد در این حوزه مانند دریافت جایزه نیوبری، جایزه ادبی سوئد در زمینه کتاب کودکان و نوجوانان و جایزه ملی کتاب ایالات متحده آمریکا، توانست در سال 2018 برنده جایزه آسترید لیندگرن و در سال 2020 برنده جایزه هانس کریستین اندرسن شود. او همچنین در سال ۲۰۱۸ به عنوان سفیر کتابخانه ملی آمریکا در حوزه ادبیات نوجوانان برگزیده شد و در سال ۲۰۱۵ جایزه معتبر آمریکایی اسکات کینگ را کسب کرد.
وودسون تا به حال بیش از 30 عنوان کتاب نوشته که 12 عنوان آن به حوزه کودک و نوجوان اختصاص دارد و در اغلب آنها بر موضوعات مربوط به نوجوانان و گذر از کودکی به بزرگسالی تمرکز کرده است. از آثار مشهور ژاکلین وودسون میتوان به کتابهای «رویای دختر قهوهای»، «پر» با ترجمه بهشته خادم شریف از انتشارات دنیای اقتصاد، «زیر نور ماه شیشهای» با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی از انتشارات افق، «روزی که مادرم برمیگردد» با ترجمه مریم رزاقی از انتشارات حوا و ... اشاره کرد. هیئت داوران جایزه آسترید لیندگرن در سال ۲۰۱۸ از این نویسنده 57 ساله به خاطر زبان سبکبال داستانهایش که سرشار از ژرفا و غنایی مقهورکننده است و به خاطر شکار شاعرانه جهان روزمره که میان اندوه و امید جریان دارد تقدیر کرد.
زبان روایت و داستاننویسی ژاکلین وودسون زیبا و منحصر بفرد است
کیوان عبیدی آشتیانی از مترجمان شناخته شده ادبیات کودک و نوجوان که بیشتر آثار وودسون را خوانده و کتاب «زیر نور ماه شیشهای»اش را برای نوجوانان فارسیزبان ترجمه کرده، درباره وودسون به ایبنا میگوید: او نویسنده پرکاری است که جوایز زیادی برای آثارش دریافت کرده و مهمتر از همه جایزه هانس کریستین اندرسن است که نشان میدهد جایگاه او در ادبیات کودک و نوجوان جایگاه بالایی است و شایستگیاش هم دارد.
به گفته این مترجم، زبان روایت و داستاننویسی ژاکلین وودسون بسیار زیبا و منحصر بفرد است و به جنسیت در داستانهایش و نقش دخترها و زنها اهمیت زیادی میدهد. درواقع زنها به عنوان عناصری پرقدرت در داستانهایش حضور دارند.
مترجم «ویرجینیا گرگ میشود» درباره سایر ویژگیهای آثار این نویسنده امریکایی بیان میکند: مساله بعدی توجه به نژاد و قومیت است و در بیشتر داستانهایش شخصیتهای رنگین پوست بدون هیچ نگاه تبعیضگرایانه حضور دارند. ویژگی دیگر تفاوتهاست که در داستانهایش به عنوان عنصری جهت درک و تفاهم مطرح میکند. مسئله بعدی امید است. ژاکلین وودسون معتقد است بدون امید افق روشنی در انتظار بشریت نیست. همچنین قهرمانهای داستانهایش با قدرت و اعتماد به نفساند و او معتقد است این قدرت به مخاطب نیز منتقل میشود.
وودسون جلوتر از زمانش حرکت میکند
عبیدی آشتیانی در ادامه به کتاب «زیر نور ماه شیشهای» اشاره میکند و میگوید: من بیشتر آثار ژاکلین وودسون را خواندهام اما بعضی از آنها را متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی از منظر درک ندیدم و ترجمه نکردم. آثار وودسون را خیلی دوست دارم چون به تفاوتهایی اشاره میکند که شاید برای جامعه ما قابل درک نباشد و مخاطب نتواند به درستی با موضوع ارتباط بگیرد. او در کتاب «زیر نور ماه شیشهای» هم به موضوع اعتیاد در بین نوجوانان و جوانان اشاره کرده که در ادبیات نوجوان ما داستانهایی با این مضامین بسیار نادر است و متاسفانه جامعه ایرانی در مقابل مسائلی مثل اعتیاد حساسیتها و ترسهایی دارد که به نظرم موانع بزرگی در برخورد صحیح با مسئله اعتیاد است.
نویسندهای که ادبیاتش را سلاحی در مقابل نابسامانیها میداند
مترجم کتاب «قصه یک سال مزخرف» با اشاره به اینکه ژاکلین وودسون جلوتر از زمانش حرکت میکند، میافزاید: او نماینده روشنفکر و متعهدی در قبال آینده بشریت است و دغدغه انسان معاصر و معضلاتش را دارد. وودسون قلم و ادبیاتش را سلاحی پرقدرت در مقابل نابسامانیهای بشریت میداند.
اعتقاد وودسون به پایانبندی شاد
مریم رزاقی مترجم کتاب «روزی که مادرم برمیگردد» نیز درباره این نویسنده به ایبنا میگوید: وودسون نویسندهای بسیار محبوب است و آثارش ازجمله آثار پرفروش محسوب میشود. من سالها پیش کتاب «روزی که مادرم برمیگردد» را از او ترجمه کردم. ویژگی بارز این کتاب تلخی بیش از حدش بود و با ناشر درباره اینکه آن را چاپ کنیم یا نه با هم صحبت کردیم و در نهایت تصمیم گرفتیم منتشرش کنیم. البته من این ویژگی و تلخی را دوست داشتم.
این مترجم در ادامه به مواردی که سبب شهرت این نویسنده شده، اشاره میکند: وودسون به دو مورد شهرت دارد. نخست تفصیل مناظر فیزیکی در آثارش که بهشدت زیاد است و فضای فیزیکی قصهاش را توضیح میدهد. دوم اینکه بسیار نویسنده خوشبینی است و به پایانبندی شاد اعتقاد دارد و میگوید پایان قصه نباید مخاطب را اذیت کند. ممکن است شخصیتها در داستانهایش در فقر، جنگ، تبعیض نژادی و مشکلات زیادی باشند اما خیلی برایش مهم است که نهایتا شاد و امیدوار باشند.
رزاقی در ادامه میافزاید: دیگر ویژگیهای وودسون این است که زمانی که نوشتن راجع به جنسیت زن و رنگینپوست بودن برای همه سخت بوده و خیلیها جسارتش را نداشتند او توانسته این کار را انجام دهد و با هدف اینکه درباره رنگینپوستها و جنس زن بنویسد، قصه نوشتن را آغاز کرده و پایه و اساس بیشتر قصههایش این است که مشکلات جنسیتی، نژادی، اجتماعی و اقتصادی را پیش میکشد و بعد شخصیتها شروع به شکستن مرزها میکنند.
پررنگ بودن نقش زنان و دختران در آثار وودسون
بهشته خادم شریف، از دیگر مترجمان ادبیات کودک و نوجوان که کتاب «پر» را از این نویسنده ترجمه کرده نیز میگوید: من کتاب دیگری از این نویسنده نخواندم اما سبک او را پسندیدم چون خیلی مخاطب را جذب میکرد. متن آهنگین بود و نویسنده به راحتی حرفش را از زبان شخصیتهای داستان بیان میکرد. از سویی چون ترجمه این کتاب همزمان شد با بیماری مادرم من خیلی توانستم با آن ارتباط برقرار کنم. زیرا «مادر» در این داستان بیمار است.
او با اشاره به اینکه کاملا به متن پایبند بوده و جایی را کم و زیاد نکرده، میافزاید: متن پیچیدگی خاصی نداشت فقط با توجه به اینکه درباره سیاهپوستان بود باید اطلاعاتی درباره برخی واژهها و موسیقیها کسب میکردم. قبل از این، کتاب «من جوکم» را با همکاری بیتا ابراهیمی ترجمه کرده بودم که متن خیلی شادی داشت و در زمان ترجمه خیلی به مخاطب نوجوان فکر میکردیم. اما متن «پر» بیشتر احساسی بود و حزن و غم درونی داشت. همچنین متن دخترانه بود و نقش زنان و دختران در آن پررنگ بود.
نظر شما