یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۹
نتوانستم «آوانگارد» شوم/ بدبختی ازین بالاتر؟

محمدرضا شفیعی کدکنی در مقدمه جدیدترین دفترش شعرش به سال‌های شاعری خود پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدرضا شفیعی کدکنی در مقدمه کتاب «طفلی به نام شادی» که تازه‌ترین مجموعه شعر این شاعر، استاد دانشگاه و پژوهشگر است، مطلبی درباره سال‌ها شاعری خود نوشته که در نوع خود جالب است و بیانگر تواضع و فروتنی، استادی که هنوز دانشجویان و علاقه‌مندان به ادبیات برای حضور سرکلاس‌هایش بی‌تابی می‌کنند.

در ادامه مقدمه این کتاب می‌خوانید:

«در تمام مدّتِ شاعریِ من – که عمری شصت و چند ساله دارد – من همچنان آدم عقب‌مانده‌ای باقی مانده‌ام که نه «وزن» را رها کرده‌ام و نه «قافیه» را و نه «معنی» را، نه «عشق» را و نه «تأمّلاتِ وجودی» را و نه «ایران» را. برای اثباتِ عقب‌ماندگیِ یک شاعر سندی استوارتر ازین می‌توان یافت؟
آن‌هم در مملکتی که عقل اکثریتِ مردم آن به چشمشان است و چشمشان هم به روی صفحاتِ روزنامه...
به هر حال، جای تأسف است که من در طولِ مدّتِ شصت و اند سال شاعری، حتی برای نمونه، در یک مورد هم، نتوانستم وزن و قافیه و معنی و عشق و تأمّلاتِ وجودی و ایران را به کناری نهم و «آوانگارد» شوم. بدبختی ازین بالاتر؟
زندگیِ شعریِ من، از همان دورانِ کودکی – که از هفت‌سالگی شعر می‌گفته‌ام با وزن و قافیهٔ درست – به گونه‌ای بوده است که گاه در یک روز ده‌تا شعر گفته‌ام و گاه ماه‌ها گذشته است و از شعر خبری نشده است. من هیچ‌وقت به سراغِ شعر نرفته‌ام؛ همیشه او بوده است که به دیدار من شتافته و اختیار از من ربوده است.»

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • دوستدار ادبیات فارسی ۰۳:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۱
    عمر پربرکت استاد نازنین دراز باد. ایشان آموزگار راستین زبان و ادبیات فارسی ، ناقدی منصف و بااخلاق و شاعری والاست. آثارشان سرمایه ی شعر و ادب فارسی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها