سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۲
روایاتی از سوانح نادر زندگی امام جواد(ع)/ امامی که تشییعی پرجمعیت داشت

پژوهشگر کتاب «نهمین خورشید» نکات بسیار ارزشمندی از سوانح زندگی امام جواد(ع) را در این کتاب به رشته تحریر آورده است که جزء نوادر زندگانی آن امام(ع) است. در میان پیشوایان معصوم(ع)، امام جواد(ع) نخستین امامی است که در سنین کودکی به امامت رسید.  

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پژوهشگر کتاب «نهمین خورشید» نکات بسیار ارزشمندی از سوانح زندگی امام جواد(ع) را در این کتاب به رشته تحریر آورده است که جزء نوادر زندگانی آن امام(ع) است. در میان پیشوایان معصوم(ع)، امام جواد(ع) نخستین امامی است که در سنین کودکی به امامت رسید.
 
امام رضا(ع) همانند دیگر معصومین در اوایل بلوغ ازدواج کردند، ولی خداوند منان اراده فرمود که شیعیان را به یک آزمون سخت مبتلا کند. از این رهگذر امام رضا(ع) تا 46 سالگی صاحب فرزند نشدند و شیعیان دچار سردرگمی عجیبی شدند. با توجه به اینکه در میان معصومین چنین حادثه‌ای سابقه نداشت، برخی از شیعیان به محضر آن حضرت می‌رسیدند و عرضه می‌کردند: بعد از شما امام و حجت خدا کیست؟ می‌فرمود: «فرزندم». سپس می‌فرمود: کسی که فرزندی ندارد، چگونه جرأت می‌کند که بگوید: «فرزندم»؟ در این فاصله زمانی گروهی بنام «واقفیه» پیدا شدند که در امامت امام کاظم(ع) توقف کردند و گفتند: چون امام رضا(ع) اولاد ندارد، نمی‌تواند امام و حجت خدا باشد.
 
مبارک‌ترین
با ولادت امام جواد(ع) نقشه دشمنان نقش بر آب شد، امامت شیعه از تهاجم دشمنان رهایی یافت و امام رضا(ع) از تعرض گستاخانه واقفی‌ها نجات یافت و در مقام سپاس حق‌تعالی فرمود: برای شیعیان ما مولودی با برکت تر از این فرزندم متولد نشده است.
 
نوجوان‌ترین
در خراسان از امام رضا(ع) پرسیدند: اگر حادثه‌ای رخ دهد به چه کسی باید رجوع کنیم؟ فرمود: به پسرم ابوجعفر. سائل در دلش سن آن حضرت را برای تصدی امر امامت کوچک شمرد، حضرت فرمود: خداوند عیسی(ع) را در سنی پایین‌تر از سن فرزندم به عنوان پیامبری صاحب شریعت و نبوت برانگیخت.
 
سخی‌ترین
همه امامان مظهر جود و سخا بودند، امام جواد(ع) به این نام شهرت داشت. در سنین کودکی به امر پدر بزرگوارشان همواره کیسه‌های طلا و نقره همراه داشتند و احدی را دست خالی بر نمی‌گردانیدند و هرگز به احدی کمتر از 500 درهم عطا نمی‌کردند.
 
داناترین
به محضر امام جوا(ع) عرضه داشتند که شیعیان در حق شما مبالغه می‌کنند و ادعا می‌کنند که شما وزن آب دجله را می‌دانید! امام(ع) فرمود: آیا خداوند قادر است که دانش آن را به یک پشه بدهد؟ گفتند: آری. فرمود: من در نزد خداوند از یک پشه و از بسیاری از آفریده‌هایش گرامی‌تر هستم.
 
با شکوه‌ترین
بعد از شهادت امام رضا(ع) آوازه امام جواد(ع) به عنوان: «ابن‌الرضا» در اقطار و اکناف جهان طنین انداخت، شیعیان از چهارگوشه جهان به سوی مدینه سرازیر می‌شدند، مشکلات علمی خود را از آن حضرت می‌پرسیدند و پاسخ‌های محکم و پرباری دریافت می‌کردند. گاهی در یک مجلس به بیش از سه هزار پرسش پاسخ می‌دادند، در حالی که هنوز بیش از 10 بهار از عمرشان نگذشته بود.
 
پرجمعیت‌ترین
در زمان معتصم شیعیان به شدت تحت فشار بودند و ناگزیر بودند که در حد امکان مخفیانه زندگی کنند و خود را در برابر دید مأمون قرار ندهند. هنگامی که امام جواد(ع) در عنفوان جوانی به دستور معتصم به شهادت رسید و اعلام شد که حتی یک نفر نباید در تشییع پیکر آن حضرت شرکت کند و سه روز پیکر آن حضرت روی زمین ماند، شیعیان غرق در سلاح شدند، شمشیر حمایل کردند با جمعیت انبوهی برای تشییع پیکر آن حضرت بیرون آمدند، که دیگر مأموران دولتی قدرت معارضه نداشتند و عرصه را برای تشییع‌کنندگان خالی گذاشتند.
 


مؤلف این کتاب تاکنون هفت مجلد درباره اصحاب و فرزندان اهل بیت(ع) تألیف کرده است. چون در این نوشتار بحث درباره وجود امام جواد(ع) است، جا دارد درمورد شأن امام این نکته ظریف را به خاطر بسپاریم که در هر عصر و زمان اولاً امام در مسیر حرکت ما به سوی خداوند مقصد و مقتدای ما است و تقرب به خداوند جز از راه تقرب به ائمه(ع) برای ما ممکن نیست و دیدار جمال آن انوار الهی در آخرت نیز مشروط به شناخت و معرفت آنها در این دنیا است و شناخت و ایمان به خداوند نیز از طریق امام میسر است.
 
در این نوشتار بنا نیست به مسأله خطیر و مهم امامت که یکی از اصول مذهب حقه جعفری «شیعه اثنی عشریه» است پرداخته شود، تنها به این مطلب بسنده می‌کند که خداوند اولین اولی‌الامر را مشخصاً در صحنه‌ای به مردم معرفی کرد و آن زمانی بود که امیر مؤمنان حضرت علی(ع) در حال رکوع انگشتری خویش را به سائل بخشید و پس از آن خداوند در آیه‌ای اولی‌الامر را به مردم شناساند.
 
نویسنده در این اثر سعی کرده گوشه‌ای از حالات، فضایل و مناقب یکی از آن حجج الهی یعنی حضرت ابوجعفر محمدبن علی‌بن موسی‌بن جعفربن محمدبن علی‌بن حسن اخ الحسین المجتبی‌بن علی‌بن ابیطالب(ع)، امام جوانی که سنین عمر و ایام امامتش در بین تمامی پیشوایان از همه کوتاه‌تر ولی قدر و مرتبه‌اش مانند آباء و اجداد طاهرینش از همه امتها و مردمان برتر بود، پیشوای جوانی که در بحث مسائل حلال و حرام و مطالب غامض فقهی علما و دانشمندان مخالف را به زانو درآورد و آنها را وادار به تسلیم کرد را به نگارش درآورده و به دوستداران حضرتش عرضه بدارد.
 
فصل اول کتاب به موضوعاتی مانند «نام و القاب»، «تاریخ تولد»، «مادر امام(ع)»، «خواهران و برادران» و «جریان ولادت» اختصاص دارد. القاب آن حضرت، تقی، جواد، قانع، زکی، مرتضی، منتجب، منتخب، عالم و مختار است. در تاریخ تولد حضرت جواد(ع) اختلاف است. برخی ولادت آن حضرت را در ماه رمضان سال 195 هجری در مدینه ثبت کرده اند. مادر آن حضرت «ام ولدی» بود که او را «سبیکه نوبیه» می‌خواندند. در مورد خواهران و برادران امام جواد(ع)، شیخ مفید در ارشاد می‌فرماید: حضرت رضا(ع) از دنیا رفت و سراغ نداریم که فرزندی از او بجای مانده باشد جز پسرش که امام پس از آن حضرت بود.
 
ارتباط حضرت جوادالائمه(ع) با پدر بزرگوارشان
در بخشی از فصل دوم به ارتباط امام رضا(ع) با حضرت جواد(ع) اشاره شده است. امام رضا(ع) حدود سه سال که با شرایط نامساعدی در خراسان به سر می‌برد، ارتباط خویش را با اعضای خانواده بخصوص فرزندش، محمدجواد(ع) به وسیله نامه توسط قاصدها و مسافرانی که رفت و آمد می‌کردند حفظ می‌کرد و در نامه‌هایی که به ایشان می‌نوشت با اجلال و اکرام از حضرت یاد می‌کرد. امام(ع) نیز با نهایت بلاغت و شیوایی پاسخ می‌داد.
 
دلایل امامیه (شروط امامت)
نویسنده در فصل سوم این کتاب به بیان برخی شروط امامت پرداخته که عبارتند از: «تنصیص امام پیشین، بدین معنا که هر امام جانشین خود را که از سوی خداوند تعیین شده است به مردم معرفی می‌کند». «تنصیص پیامبر(ص): در روایاتی از پیامبر(ص) از تعیین دوازده امام معصوم(ع) سخن رفته است» و «اعجاز، هریک از ائمه(ع) دارای معجزاتی بوده اند که مؤید امامت آنهاست»، بر همین اساس امام رضا(ع) نیز حجت پس از خود یعنی امام محمدتقی(ع) را در مواقف مختلف و به اشکال گوناگون معرفی و به امامت ایشان تصریح کرده‌اند.
 
مواعظ گهربار حضرت جواد(ع)
در فصل هفتم کتاب به برخی احادیث گهربار امام جواد(ع) اشاره شده است، مانند «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیس»؛ (هر که گوش به گوینده‌ای دهد به راستی که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستی که ابلیس را پرستیده است.) یا در حدیث دیگر می‌فرماید: «تَأْخِيرُ اَلتَّوْبَةِ اِغْتِرَارٌ وَ طُولُ اَلتَّسْوِيفِ حَيْرَةٌ وَ اَلاِعْتِلاَلُ عَلَى اَللَّهِ هَلَكَةٌ وَ اَلْإِصْرَارُ عَلَى اَلذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اَللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اَللّهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْخاسِرُونَ»؛ (تاخير در توبه، خود را فريب دادن است و امروز و فردا كردن زياد، باعث سرگردانی است و پيامد عذرتراشی برای خدا، هلاكت است و پافشاری بر گناه در اثر آسوده خاطر بودن از مكر خداست و از مكر خدا آسوده خاطر نباشد مگر كسانی كه زيانكارند.)
 
کتاب «نهمین خورشید»، تألیف هادی آصفی در 179 صفحه با شمارگان 2000 نسخه از سوی مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر روانه بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها