نگاهی به کتاب «درآمدی بر مبانی مشروعیت در دولت ساسانی»
چه رابطهای بین تغییرات مبانی مشروعیت با دورهبندی تاریخ ساسانی وجود دارد؟
کتاب «درآمدی بر مبانی مشروعیت در دولت ساسانی» در صدد بررسی مبانی مشروعیت در رابطه فرمانروایان ساسانی با فرمانبران ایشان است و میکوشد تا از این طریق به دورهبندی نوینی از تاریخ این سلسله دست یابد.
درباره تاریخ ایران و تاریخ ساسانی نظریات بسیاری ارائه شده است با این وصف پژوهشگران تاریخ، همچون دیگر شاخههای علوم و معرفتها، همچنان به دنبال کسب چشماندازهایی نوین و بازآرایی تئوریها و مفاهیم از دادههایی هستند که قبلا گردآوری شدهاند. این بدان معناست که پژوهشگران این حوزه همواره باید در دو عرصه بکوشند. از یک سو بر میزان آگاهی خود از اطلاعات موثق حاصل از منابع نوشتاری و مادی بیافزایند و از سوی دیگر اطلاعات حاصل را دستهبندی و تحلیل کنند. در نگارش این پژوهش بر تحلیل تاریخی دادههای مکتوب و مادی تکیه شده است. امروزه منابع تصویری یکی از منابع مهم برای فهم و تحلیل مفاهیم و رویدادهاست و منابعی مانند سنگنگارهها یا مسکوکها در کنار سایر منابع نوشتاری و غیرنوشتاری برای تحلیل و فهم گذشته از اهمیتی بسیار برخوردارند.
از آنجا که در نظر نگرفتن چنین منابعی موجب کاستیهایی در نتیجهگیری نهایی میشود، نگارنده کوشیده است تا ضمن ذکر دیدگاههای گوناگون مرتبط با داده تصویری مورد نظر، آن دیدگاهی را بپذیرد که مدارک مستدل مکتوب و یا شواهد کافی فرامتنی در تایید آن موجود است. توجه به مبانی مشروعیت دولت ساسانی که بر رابطه ساختاری فرامانروا و فرمانبران استوار است موجب شده است تا در این پژوهش عمدتا از نظریات مکتب ساختارگرایی در تحلیل ساختارها و روابط ساختاری استفاده شود. تحلیل تاریخی دادهها بر اساس نظریات مکتب ساختارگرایی به پژوهشگر کمک میکند تا بتواند از دادههای نوشتاری و مادی برای بررسی موضوع پژوهش بهرهمند شود. از آنجا که این مکتب از کاستیها و نقصانهایی برخوردار است به همین دلیل از روشهای مکملی برای جبران کاستیهای آن استفاده شده است.
ساسانیان که از سده سوم میلادی به فرمانروایی ایرانشهر رسیدند، از بدو پیدایش با بحران مشروعیت روبرو بودند و میکوشیدند تا مشروعیت خود را در نزد فرمانبران تثبیت کنند. در این کتاب کوشیده شده تا بر اساس تحلیل تاریخی منابع نوشتاری و مادی بدین پرسش پاسخ داده شود که مشروعیت دولت ساسانی در بین اتباع ایشان بر چه مبنایی استوار بود و چه رابطهای بین تغییرات مبانی مشروعیت با دورهبندی تاریخ ساسانی وجود داشت؟
کتاب «درآمدی بر مبانی مشروعیت در دولت ساسانی؛ نظریه و روش در دورهبندی تاریخ آخرین پادشاه باستانی ایران» در 9 فصل تنظیم شده است. روششناسی، منابع، دولت و مشروعیت در خاور نزدیک باستان، مبانی مشروعیت در دولتهای پیشاساسانی، جامعه و دربار ساسانی، مبانی مشروعیت دولت ساسانی در سدههای سوم و چهار میلادی، رسمیت یافتن دین زردشتی و پیدایش جهانبینی کیانی، پادشاهی مقدس در دوره ساسانی و پادشاهی مقدس در سدههای هشتم و هفتم میلادی فصلهای کتاب را شامل میشود.
در پایان نیز نتیجهگیری، دورهبندی تاریخی در سنت دینی زردشتی، نقشهها، تصاویر و جداول، نمایه نامهای خاص، نمایه سرزمینها، مکانها، قبیلهها، خاندانها، نمایه اصطلاحات دینی، سیاسی، جامعهشناسانه، جغرافیایی و تاریخی آمده است.
نگارنده باور دارد که در ابتدای به قدرت رسیدن، شاهنشاهان ساسانی سعی کردند تا با استمرار سنتهای فرمانروایی پیشین به فرمانروایی خود مشروعیت بخشند. آنگاه که تغییرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دینی موجب دگرگونی بافت فکری جامعه ایرانی شد، دربار ساسانی نیز خود را نیازمند آن دید تا در مبانی مشروعیت مبتنی بر پادشاهی الهی تغییرات اساسی ایجاد کند و به مشروعیت مبتنی بر پادشاهی الهی تغییراتی اساسی ایجاد کند و به مشروعیت مبتنی بر پادشاهی مقدس روی آورد.
این تغییری در راستای سنت سیاسی خاور نزدیک باستان بود؛ اما موجب تغییراتی اساسی در جهانبینی جامعه ایرانی شد و بر شیوه سیاستورزی سدههای پس از خود نیز تأثیراتی ماندگار بر جای نهاد. شناخت مبانی مشروعیت دولت ساسانی در دورههای مختلف، به ارائه دورهبندی نوینی از تاریخ این سلسله باستانی کمک میکند که در آنها تنها به تحولات سیاسی توجه نشده است، بلکه مجموعهای از تغییرات ساختاری داخلی و خارجی به عنوان عوامل تغییر مبانی مشروعیت حکومت ساسانیان معرفی شده است.
نویسنده در این کتاب کوشیده با توجه به پیشینه مبانی مشروعیت در دولتهای خاور نزدیک باستان و منطقه مدیترانه، ترایخ ساسانی را مطالعه کند. برخلاف برخی پژوهشگران حوزه علوم سیاسی که میکوشند تا تاریخ اندیشه سیاسی ایران را تنها بر اساس یک باور سیاسی بازخوانی کنند و تحولات تاریخی را در چارچوب پیشفرضهای خود بگنجاننده، نگارنده در این کتاب کوشیده به عوامل گوناگون مشروعیتزایی توجه کند که دربار ساسانی از بیشتر سنتیهای دینی و غیردینی استخراج کرد و کوشید تا بدینوسیله خود را با تغییرات جامعه ایرانی هماهنگ کند.
دورهبندی تاریخ ساسانی تنها با کمک گرفتن از عنوانهای ایدئولوژیک مندرج بر مسکوکها و بدون توجه به تغییرات صورتگرفته در جهانبینی جامعه ایرانی کمک چندانی به پژوهشگران این عرصه نخواهد کرد. یکی از تفاوتهای دورهبندی ارائهشده در این کتاب با نظریات دکتر شایگان به همین نکته توجه دارد. بنابراین با وجود اهمیت فراوان دادههای سکهشناسی در این پژوهش، نمیتوان گسیختگیهای رخداده در ضرب عنوانها را به عنوان تنها دلیل برای دورهبندی به کار برد.
نگارنده کوشیده تا با بهرهگیری از نظریه مشروعیت، نگاهی نو به دورهبندی تاریخ ساسانی افکند. بررسی ریشههای مشروعیت مبتنی بر سنتهای دینی و غیردینی شاهنشاهی ساسانی نشان میدهد که در هر دوره از تاریخ طولانی این سلسله، مبانی مشروعیت ایشان دچار تغییر و تحول شده است. بررسی این تغییرات میتواند به ارائه دورهبندی نوینی از تاریخ این سلسله کمک کند. در این کتاب به مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی توجه شده که در این میان رسمیت یافتن دین زردشتی و تبدیل آن به دینی دولتی از اهمیتی بسیار برخوردار است. در این دورهبندی، تاریخ ساسانی به دو دوره پادشاهی الهی و پادشاهی مقدس تقسیم شده که توسط وقفهای ناشی از رسمیت یافتن دین زردشتی و تبدیل آن به دین دولتی از یکدیگر جدا میشوند.
کتاب «درآمدی بر مبانی مشروعیت در دولت ساسانی؛ نظریه و روش در دورهبندی تاریخ آخرین پادشاه باستانی ایران» تالیف اسماعیل مطلوبکاری در 476 صفحه، شمارگان 700 نسخه و قیمت 85 هزار تومان از سوی نگاه معاصر منتشر شده است.
نظر شما