به بهانه برپایی این رویداد فصلی در استان گلستان، در روز و ساعات پایانی طرح به سراغ برخی از دوستداران کتاب و مشتریان پر و پا قرص طرحهای فصل کتاب رفتیم و با آنها درباره کم و کیف اجرای طرح به گفتوگو نشستیم. عمده آنها معتقد بودند علیرغم اینکه طرحهای حمایتی از کتابفروشیها چهارده دوره است که اجرا میشود، اما بسیاری از مردم در زمان اجرای چنین طرحهایی از آنها مطلع نمیشوند و بهعبارت بهتر، هنوز تا رسیدن به اطلاعرسانی کامل، جامع و درنهایت مطلوب درباره این قبیل طرحها، فاصله داریم. در ادامه نظرهای کتابدوستان گرگانی را در این رابطه میشنویم.
اگر همین تخفیفها هم نباشد، واقعاً امکان خرید کتاب وجود ندارد
«زهرا عباسی» از دوستداران پر و پا قرص ادبیات داستانی و از فعالان جلسات نقد و تحلیل کتاب و کتابخوانی در شهرستان گرگان، گفت: در مورد طرحهای فصلی کتاب که بههمت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برپا میشود، فقط میتوانم بگویم از هیچ بهتر است؛ چون اگر همین تخفیف هم نباشد واقعاً امکان خرید کتاب وجود ندارد؛ کتابی که قبلاً نهایتاً ۵۰ با ۶۰ هزار تومان بود، الان بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ هزار تومان است؛ خُب این واقعاً برای علاقهمندان کتاب قضیه را خیلی سخت کرده و دلخوشی آنها این است که با این طرحها یک مقدار از این فشار مالی سنگین را کم کنند.
این فعال حوزه کتاب در استان گلستان که پای ثابت مشارکت در این طرحهاست، گفت: واقعیت این است که برای خرید کتاب در شرایطی که الان داریم، دو راه بیشتر وجود دارد؛ یا اینکه خیلی پولدار باشید یا خیلی عاشق کتاب؛ که معمولاً جماعت کتابخوان جزو گزینهی دوم هستند.
وی افزود: گذشته از فشاری که روی علاقهمندان کتاب است، کتابفروشها هم با این شرایط در فشار و مضیقه هستند و مجبورند حداقل در کنار فروش کتاب چیزهای دیگری مانند لوازم التحریر و وسایل تزئینی و دکوری و ... را بفروشند؛ وگرنه در غیر این صورت نابود میشوند. اگر بخواهم مثالی بیاورم همین کتابفروشی «خانه کتاب» در گرگان که تا سال گذشته فقط کتاب عمومی عرضه میکرد و حتی کتاب کمک آموزشی هم نداشت، حالا برای جبران خیلی از این فشارها شاهدیم بخش کافهکتاب و لوازم تزیینی و ...هم به آن اضافه شده و چارهی دیگری هم ندارند.
عباسی ادامه داد: درمجموع این طرحها ممکن است بهصورت موقتی تأثیری در فروش کتاب و رونق کتابفروشیها داشته باشد؛ اما کافی نیست. خیلی از سایتهای فروش کتاب تخفیف 20 تا 30 درصدی دائمی برای فروش کتاب دارند که برای خود من این سؤال را ایجاد میکند که چرا کتابفروشیها این شرایط را ندارند که خود این مسئله پای ناشران و پخشیها را به وسط میآورد که خود بحث جداگانه و مفصلی را میطلبد.
وی گفت: لازم است به مسئلهی دیگری هم اشاره کنم؛ بعضی از کتابهایی که در حوزه ادبیات کلاسیک هستند، آنقدر گران شدهاند که خرید آنها برای بخش عظیمی از علاقهمندان به کتاب شبیه رؤیا شده است؛ مثلاً آثاری چون شاهنامه، کلیات سعدی، منطقالطیر و تذکره اولیا و مثنوی معنوی و سمک عیار و ... را بررسی کنید؛ ببینید اصلاً دیگر امیدی میشود داشت که کسی سراغ این آثار ادبی گرانسنگ برود؟
عباسی افزود: کرونا هم باعث از بین رفتن کسبوکار خیلیها شده است؛ خیلیها هم به خاطر خطری که تهدیدشان میکند، ترجیح میدهند به کتابفروشی نروند و خیلی طبیعی است که فروش کتاب در کتابفروشیها کم باشد اما فکر میکنم خرید مجازی کتاب بیشتر شده باشد؛ در مورد شهر خودمان میدانم که کتابفروشی «سرزمین کتاب» در همان روزهای اول طرح سهمیهاش تمام شد و خود کتابفروشی بعد از آن ۲۰ درصد تخفیف میداد. «کتابفروشی جلالی» هم معمولاً همین اتفاق برایش میافتد و این حداقل یک پیامی دارد؛ اینکه علاقهمندان واقعی کتاب در هر شرایطی کتاب را در سبد خرید خودشان قرار میدهند؛ ولو اینکه به قیمت تحمل محرومیتهایی مثل نرفتن به مسافرت و رستوران و خرید پوشاک و ... تمام بشود.
وی گفت: اکثر آنهایی که میشناسم و اهل کتاب خریدن هستند، از بسیاری از لذتهای دیگر زندگی محروماند؛ مثلاً یکشب شام بیرون نمیروند و یا هزینه لباس نمیکنند مگر ضرورتی پیش بیاید که این مسئله نیازمند این است که مسئولان به این مشتریهای دائمی طرحها توجه نشان دهند؛ در مورد خودم همیشه این کنایه را میشنوم که اگر اینقدر کتاب نمیخریدی یک ماشین زیر پایت بود هرچند به نظرم متأسفانه واقعیت هم دارد!
«سعید صدقی» دانشآموخته روانشناسی و از فعالان عرصه ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در استان گلستان، نیز اظهار کرد: اگر قرار باشد صادقانه نظرم را بگویم، باید عرض کنم که با این سرعت تورم و گران شدن کتاب - که شاید ذرهای از آن هم تقصیر ناشران نباشد، چون خبر دارم فقط از سال 97 تا 98 قیمت کاغذ 8 برابر شده ولی کتابها فقط چنددرصدی گرانتر شدهاند - این قبیل طرحها فقط قسمت خیلی کمی از مشکل عدم توان خرید کتاب توسط مردم را پوشش میدهد. از طرفی من فکر میکنم معضل مطالعه در بین عموم مردم فقط جنبه گرانی و مشکلات مالی ندارد. به نظرم بحث انگیزه است؛ در همین شرایط گرانی و معیشت سخت همچنان بازار موبایل یا لوازم آرایشی و ... رونق دارد؛ پس مهمترین بحث، عدم انگیزه و احساس نیاز است. درمجموع طرحهای فصلی صرفاً امدادی نسبی به حال کتابخوانها و خریداران کتاب حرفهای و دائمی است. صرفاً مُسکنی موقتی؛ دوای درد نیست ولی بودنش بهتر از نبودنش است.
وی ادامه داد: حتماً باید به آمار رجوع کرد و دید که آیا این طرح تغییری در بازار کتاب ایجاد کرده است یا نه؛ ولی از نگاه منِ مبتلای کتاب، این طرح تنها میتواند به من این امکان را بدهد چند کتاب بیشتر از زمانهای نبودن طرح، کتاب بخرم.
کتابخوان واقعی منتظر طرح تخفیف نمیماند
«مونا محمدقاسمی» خبرنگار فعال در حوزه فرهنگ و هنر در استان گلستان، گفت: من هرماه سعی میکنم دو تا سه عنوان کتاب و گاهتعدادی بیشتر خریداری کنم. خرید کتاب یکی از لذتبخشترین کارهایی است که انجام میدهم، حتی برای هدیه دادن هم کتاب را انتخاب میکنم اما به نظر من اگر کسی کتابخوان واقعی باشد، منتظر طرح تخفیف نمیماند و برای حال خوب خودش حتماً کتاب را خریداری میکند.
وی افزود: طرحهای تخفیفی مثل تابستانه کتاب و امثال آن طرحهای خوبی است؛ به شرطی که متناسب با تورم اجرا شوند. روزبهروز هزینه نشر در کشور بالا میرود و بهتبع آن قیمت کتابهای چاپ جدید هم افزایش پیدا میکند و رقم 150 هزار تومانی برای خرید کتاب و اعمال تخفیف 30 هزار تومانی برای این مقدار خرید، خیلی چشمگیر نیست که موجب تشویق اهالی کتابخوان بشود.
محمدقاسمی گفت: چیزی که من در جامعه میبینم، روند افزایش افراد کتابخوان است اما متأسفانه با روند رو به افزایش تبدیل کتابها به پیدیاف ما نمیتوانیم آمار دقیقی از افراد کتابخوان جامعه داشته باشیم.
وی گفت: لازم است به مسئلهای اشاره کنم که در این ایام طرح از دهان برخی کتاب دوستان و فعالان این حوزه شنیدهام؛ اینکه کرونا تأثیری منفی در خرید کتاب توسط افراد کتابخوان داشته است. بنده این موضوع را قبول ندارم اما وجود مشکلات اقتصادی قطعاً کتاب فیزیکی را از سبد خانوادهها حذف و آنها را به مطالعه کتابهای الکترونیکی و یا حتی به روش غیراخلاقی یعنی استفاده از پیدیافهایی که بدون اجازه نویسنده و ناشر تولیدشده است، هدایت میکند.
«رضا شکوهی» دانشآموخته ادبیات و علاقهمند به کتابهای علوم انسانی و رمان نیز گفت: لازم میدانم در ابتدا پیش از اظهارنظر درباره چندوچون طرح به چند پرسش مهم اشاره کنم. اینکه چرا طرح و تخفیف؟ چرا فصلی؟ چرا یارانه اینقدر کم و محدود؟ چرا بعد از برپایی چهارده دوره که من خودم در بیش از نیمی آن مشارکت داشتهام، هنوز برای عموم مردم ناشناخته و تبلیغاتش کم است؟ و کلی سؤال دیگر که برای هر کدام باید ساعتها حرف بزنیم.
وی افزود: بسیاری از این حرفها و نقدها به نظرم تکراری شده است؛ مثلاً اعتبار تخفیفی کم و تبلیغ دیرهنگام یا کم طرح و ... از مواردی است میتوان به آن اشاره کرد؛ اما چیزی که لازم است به آن اشاره کنم، این است که چرا مسئولان و حتی بعضاً برخی افراد جامعه که خود را جزو قشر فرهیخته میدانند، در این طرحها ولو در حد تبلیغ مشارکت ندارند؟!
شکوهی ادامه داد: در این چند وقت با دقت خاصی فضای مجازی را رصد کردم. بجز چند خبر از فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و استوری در فضای مجازی توسط چند کتابفروشی و نهایت چند کتابدوست، متأسفانه هیچ تبلیغی از سوی هیچیک از مسئولان استان و افراد به اصلاح فرهیخته و ... در رابطه با این طرح ندیدم. درنتیجه خودم میتوانم به این نقدم اینگونه پاسخ دهم وقتی «دغدغه» نباشد، نمیتوان انتظار آگاهی عمومی از وجود چنین طرحهایی را ایجاد کرد.
وی تصریح کرد: خطاب اصلی من به مسئولان است که قدرت اجرایی و تصمیمگیری دارند؛ آقا یا خانم مسئول! اگر به خاطر مسائل کاری و سیاسی و ...نمیخواهی یا نباید کار خوبی چون طرح تابستانه کتاب را که مسئولش ارشاد است، ببینی و توجه نشان دهی، لااقل به خاطر مسئولیت اجتماعی به این برنامهها توجه نشان بده، زیرا آگاهی در جامعه باعث توانایی میشود. مثلاً شهرداری چرا در حد یک استوری در اینستاگرام این طرح را برای شهروندان تبلیغ نمیکند و یا مسئولان بسیاری که مدعی داشتن روحیهی اجتماعی هستند؟!
شکوهی در پایان گفت: در مجموع کار خوب نیاز به حمایت دارد؛ سیل و کرونا و زیرساختها و اشتغال و ...که از سوی خیلیها بهعنوان اولویت است، بهانه است، من هم معتقدم همه اینها مهم هستند اما هر چیزی بهجا و اندازه خودش باید به آن توجه نشان داد؛ چهبسا کلید خیلی از این مسائل در افزایش آگاهی در جامعه باشد. خُب بیاییم دستبهدست هم این طرح را با افزایش روحیه مسئولیتپذیری اجتماعی تبلیغ کنیم تا رشد کند و همگانیتر شود و بهمرور در دورههای بعد شاهد کاهش نواقصش باشیم و با این کار در کنار حمایت از صنعت نشر، بذر آگاهی را در جامعه به درختی تنومند تبدیل کنیم.
نظرات