«حسن انصاری»، فرهنگی و شاعر برجسته طنزپرداز استان بوشهر متخلص به «امرو هیچستانی» یکی از آخرین قربانیان کرونا در این استان در روزهای اخیر بوده است؛ شاعری که با طنز عجین شده بود و همیشه در برابر افت و خیزهای زندگی با رویی گشاده و قلمی طنازانه روبهرو میشد.
او در زندگی چیزی را سخت نمیگرفت. عاشقی طناز بود که تلخند سرودههایش عمق انسانیت و دردهای درونیاش را از شرایط و فضای پیرامونیاش هویدا میساخت. او در واپسین روزهای عمرش با کرونا دمساز شد تا تلخندی ابدی برای دوستدارانش از خود بهجای بگذارد. بیشک مرگ نمیتواند پایانی برای وی باشد؛ چراکه هیچستانی با خلق آثاری کمنظیر نامش را برای همیشه در ادبیات طنز بوشهر ماندگار کرد.
انصاری در طول حیات خود دو اثر به نامهای «مطبوعاتیهای ناطبوع» و «تلقند» راهی بازار کتاب کرد که البته وی در اثر دوم بسیار موفقتر ظاهر شد. افزون بر این، وی طنزهای بیشماری از خود در نشریات استانی نظیر «آیینه جنوب»، «پیام عسلویه»، «اتحاد خبر» و... به یادگار گذاشت. وی همچنین در درگاه «دانوش» طنزهای منظوم و منثور خود را بهصورت مرتب منتشر میکرد.
انصاری بهدلیل سرودن اشعار طنز نغز و پرمایه در سال ۸۹ بهعنوان چهره ممتاز طنز استان بوشهر از سوی حوزه هنری انقلاب اسلامی معرفی شد. او همچنین در جشنواره طنزوک بارها در بخش طنز و پژوهش طنز حائز مقامهای برتر شد.
بشیر علوی، پژوهشگر و منتقد ادبی استان بوشهر درباره نقش «امرو هیچستانی» در طنز منطقه جنوب به خبرنگار ایبنا گفت: قلم بهدستان روزگار با انتخاب راه سالم، راه و مسیر جامعه را تعیین میکنند، خواه این جامعه، کوچک و خواه وسیع باشد. اَمرو هیچستانی در زنده نگهداشتن و فرم دادن به طنز استان در سه دهه اخیر، موفق و روبه جلو عمل کرد. این گونه فرمها وقتی از دل روزنامهها و هفتهنامههایی بیرون میآید که روزانه یا هفتگی در دست مخاطب قرار میگیرد،بیشتر و باشُماتر عمر میکنند.
وی افزود: نقد انصاری در استان تولید شد و در همان اوان روزنامهنگاری در بوشهر در معرفی این قالب و این ساختار نقش مهم و بسزایی داشت و این فرم با تلاش او و دیگر همقطاران در استان به خوبی در دل روزنامهها شکل گرفت و گاهی نیز تبدیل به یک اثر چاپی میشد. سعی او در استانی نتیجه داد که بسامد چندانی در طنزسرایی و طنزپردازی ندارد و اگر سعی او نبود، شاید امروز چراغ این فرم و قالب بسی کمسوتر و روبهموتتر بود.
نویسنده کتاب «نیمقرن شعر در بوشهر» در خصوص زبان طنز انصاری تاکید کرد: زبان انصاری در طنزهایش در حقیقت از قدرتهای منحصربهفرد اوست که در شکلگیری و ساختار شعر و طنز وی، نقش فعال و مفیدی داشته است. ابایی از ترس کمآوردن زبان ندارد. همین قدرت ویژه و منحصربهفرد او در بهکارگیری زبان در طنز است که ارش ادبی اشعار او را چه در طنز معیار و چه در طنز گویشی کمنظیر کرده است.
علوی ادامه داد: آنچه طنزهای اَمرو را منحصربهفرد کرده، نگاه خوب وی در سرایش طنز با بهرهگیری مناسب از محور فرهنگی است که در بوشهر و جنوب خاص طنز او محسوب میشود که خود گویای سواد و مطالعه خوب و بجای شاعر است. علاوه بر محور فرهنگی که در ساخت طنز اَمرو نقش خاص و منحصربهفردی دارد، حضور ایماژهایی با رنگ و بوی بومی و زیست اقلیمی است که از جمله مباحث پویابخش طنز هیچستانی محسوب میشود. تداعی کردن ِمصراع و ابیات دیگران در ساختار شعر و طنز خود، از جمله شگردهای دیگری بود که در شعر او ویژه بود و در زمره فرم خاص او در ادبیات استان بوشهر و جنوب به شمار میآید:
«فلک داد و فلک داد و فلک داد/ تمام سوژههایم رفت برباد/ همان اَمرو که دّر طنز میسفت/ ز بی دردی مردم ذوق او خفت/ «بشم واشم از این عالم به در شم»/ بشم از کشور خود دورتر شم/ در اینجا سوژه طنزی نبینم/ بشم تا طنزگوی هند و چین شم» (انصاری،1398: 59).
وی تصریح کرد: مورد دیگری که در طنز او مشاهده میشود، علاقه وی برای بهرهگیری از عنصر نقضیهپردازی و پارودی برای ساخت مفاهیم طنزی است. این عنصر با درهمریزی گفتمانهای ادبی مشهور در ساخت طنز مؤثر است. انصاری در شعرهای «با اجازه عبیدزاکانی»، «با پوزش از حافظ»، «گله از همسر»، «آی خانمها»، «عبدوی جط» و... از فرم بهره برد که نوع نگارش و زبان این ساختار در شعر خاص و ویژه شده بود.
علوی در ادامه با اشاره به عناوین شعری هیچستانی گفت: عنوانهایی که انصاری برای طنزهایش انتخاب میکرد در همان آغاز خنده و نشاط و تفکر و تأمل در پی داشت و خواننده از همان اول با خواندن عنوان شعر، متوجه موضوع میشد و در حقیقت شروع طنزهای او خاص و برجسته بود. عنوانهایی مانندِ اَمروی چینی، جشن تولد گرانی، جنبش غیرمتأهلها، در صف یارانه و... بهعلاوه وی در سرایش داستانهای طنزگونه علاقه وافری داشت تا جایی که این شگرد در ادبیات بوشهر از خصایص ویژه و بارز طنز امرو هیچستانی بود.
از خصایص خوب و قابل توجه دیگر طنزهای حسن انصاری، استفاده کردن از ضربالمثلها و بهره بردن از عنصر توصیف و شیوه اغراق و بهرهگیری از مباحث روز است: «ما مفتخوران درگه اربابیم/ اهل زدن پیاپی زیرآبیم/ هنگام که موسم تملق برسد/ بادمجان چینِ گردگردِ قابیم» (تلقند: 101)
وی همچنین به ویژگیهای بارز شعری انصاری اشاره و تاکید کرد: بیشتر عوامل ناهماهنگیها در متن انصاری باعث ایجاد طنز شده است و این وارونگیها و برهمزدنها و درهمآمیزیها طنز وی را خاص و دارای فرم معلوم و مشخصی کرده است، درست است که اغراقها از شاخصههای اصلی طنز اوست و درست است که فریادهای انصاری در شعرش گوشخراش است؛ ولی شخصیت و منش و رویکرد و زندگی و مردمداری و رفیقبازی و ... او از همه این عنوانها دور است.
علوی افزود: هیچستانی باصفا و یکرنگ و آرام و هماهنگ و بیشیله و پیله بود، معیارهای شخصیتی او رفتاری متضادگونه با معیارها و مشخصههای طنز او داشت. هرچه عامل «اغراق و ناهماهنگی» در طنزش فعال و منحصربهفرد است، از شخصیت او دور و دورتر بود. طنز و باورهای اجتماعی و انسانی از وی شخصیتی آرام و همراه و همسو و هماهنگ ساخته بود که در مواضع مختلف ادبیات حرفهای پر داشت و همیشه چنتهاش مثل لبهای همیشه خندانش، پر بود؛ پر از خنده نمکین و پر از حرفهای ساده؛ اما مملو از صداقت و همراه با لبخندهایی که نثار مخاطب میکرد.
این روزنامهنگار و منتقد ادبی در ادبی به موضوعات مورد توجه هیچستانی در طنز اشاره و تصریح کرد: بنا بر وظیفه روزنامهنگاری و نقشی که امرو هیچستانی در آن جریان داشت با تنوع موضوع در طنز وی مواجه هستیم، از موضوعات اجتماعی و فردی تا مضمونهای سیاسی و آموزشی در طنز وی جایگاه فعال و بهروزی داشت؛ ولی اگر از زاویه عدد و بسامد به موضوعات طنز انصاری نگاهی بیندازیم، در جایگاه نخست در بُعد درونمایه، کار بر روی مفاهیمی شده که «هشدار برای اصلاح جامعه» محسوب میشود و در رتبه بعد، «مفاسد و گرفتاریهای جامعه» قرار دارد و در ادامه میتوان به توان و بسامد طنز او در بیان کردن زشتیها و راه و رسم غلط مردم و جامعه اشاره کرد.
او در تمام مولفههایی که در شعر خود به آن پرداخته، سوایِ زیاد یا کم بسامد بودن آنها موفق است؛ «اول به رئیس تند و تیزی کردم/ آن گاه «تو خوبی و عزیزی» کردم/ چون تندی و التماس بیفایده بود/ پس چاره به پول زیرمیزی کردم» (همان: 99)
علوی در ادامه با بیان اینکه نوگرایی جایگاه مطلوبی در طنز هیچستانی دارد که گویای سواد و بهروز بودن و همراه شدن با هنر و تکنیکهای هنری امروزیان است، افزود: حضور نوآوریهای واژگانی با انبوهی از واژگانی که رنگ و بوی ادبی ندارند ولی با همنشینی با واژههای ادبی دلنشین و خوشخوان شدهاند. نوآوریِ نحوی نیز از دیگر شگردهای هیچستانی در پردازش به طنز با رویکرد نو است که در این راستا میتوان به «ساخت فعل از اسم» اشاره کرد که از نوآوریهایی است که در ادبیات معاصر جایگاهی به خود گرفته و در طنز اَمرو هیچستانی نیز به وفور دیده میشود. واژههایی مانندِ بتماسید، فراریدند، زنگیده، لنگیده، شلنگیده و سربازیدیم.
نویسنده کتاب «نیمقرن شعر بوشهر» با تاکید بر اینکه آرکائیک و کهنهگرایی با محوریت واژگانی حضور چندانی در شعرِ اَمرو ندارد، تصریح کرد: در واقع واژگانهای طنز انصاری یا امروزی و یا در زمره واژگان معمولی محسوب میشوند. چند واژه کهنه هم که در شعر او به کار رفته، در مسیر طنز هیچستانی تأثیری نداشته است؛ ولی اگر آرکائیک را با محوریت داستانهای گذشته و فرم آن کار در نظر بگیریم که میتوان در مثنوی «بیژن نامه» به آن پرداخت.
علوی افزود: انصاری در این مثنوی با به کارگیری جریانهای آرکائیکی همراه با مؤلفههای نو و امروزی و گاه اغراقآمیز به نوعی فرم در این شعر رسیده است که از دل داستانهای کهنه و قدیم با بالهای امروزی و نو برخاسته است. در این مثنوی ماجرای پرواز بیژن به تهران، گفتوگوی بیژن و منیژه در پارک ساعی، بازگشت پدر منیژه از عسلویه، گفتگوی بیژن با مهندس خپیپ، رسیدن آمبولانس 115، بازگشت بیژن به بوشهر و... در قالبی نو با نگاه کردن به فرم کهنه سروده شده است که علاوه بر اینکه تأثیر نامطلوبی در طنز او ایجاد نکرده، بلکه موجبات جذابیت ماجرا را نیز فراهم کرده است.
این منتقد ادبی در ادامه از میان آثار انصاری مجموعه «تلقند» را موفقتر دانست و گفت: زبان و ایماژها و گونههای نوآوری و بهرهگیری از انرژی و توان ایماژهای بومی و زیستاقلیمی، محور فرهنگی و تولید راههای جدید در اثر دوم او یعنی تلقند، بسی پربارتر و پربسامدتر از اثر نخست هیچستانی (مطبوعاتیهای نامطبوع) است. این به معنای ضعف و سستی اثر نخست وی نیست که به معنای حرکت خوب و روبه جلوی اثر دوم او است.
این پژوهشگر ادبی در پاسخ به این پرسش که امرو هیچستانی در طنز بیشتر از کدام شاعران طنزپرداز تاثیر گرفته است، گفت: با توجه به کنکاشی که در آثار وی در گذشته بهصورت منظم و کامل انجام دادهام، ردپایی از طنزهای محمدعلی افراشته، ایرج میرزا، عمران صلاحو تا حدودی نیز سوزنی سمرقندی در آثار طنزی هیچستانی دیده میشود اما اینکه آیا انصاری از آنها تأسی میگرفت یا اینکه این فرم بدون اطلاع و خوانش اشعار و ساختار کارهای دیگران صورت گرفته است یا اینکه چه ادلهای برای اثبات این ادعا وجود دارد در این حوصله و جایگاه نمیگنجد و شاید روزی و روزگار دیگری به این مساله پرداخته شود.
علوی در پایان در خصوص خلأ انصاری در طنز استان هم یادآور شد: هر هنرمند و پژوهشگری که از دست برود، اثر نبودنش و رفتنش بر پیکره یک جامعه به ویژه اگر جامعه را محدود به یک استان کنیم، آشکارست.
همانطور که رفتنِ زودهنگامِ کتابفروش جوان؛ جاوید تکاوران یا کوچ کرونایی استاد فخراییِ تاریخدان بر شاکله ادبی و هنری و فرهنگی استان ضربه وارد کرد، بهتبع، کوچ اَمروی خندان و طنزنویس و کتابخوان و معلمی باوجدان و اصیل نیز تأثیر خود را بر حوزه فرهنگ و تمدن و هنر این خطه خواهد گذاشت و پدرِتاریخ بوشهر باید صبرها کند تا مادر دیگری در حوزه هنر و پژوهش و فرهنگ، اَمروها و فخراییها و حسین جلالپورها بزاید که میزاید؛ زیرا این تاریخ است که میرود و امروزیها دیر یا زود از چرخه تاریخ خارج خواهند شد، آنچه پایدار و مبیّن است، ظهور هنرمندانی دیگر در همین مسیر و همین جریان است، هرچند که شاید به پای رفتگان نیکفرجام ما نرسند ولی چراغ را روشن نگه خواهند داشت.
یادآوری میشود، حسن انصاری، دبیر ادبیات، شاعر و طنزپرداز نامآشنای استان بوشهر متخلص به «امرو هیچستانی» سهشنبه یازدهم شهریورماه در پی ابتلا به کرونا در سن ۵۶ سالگی در بیمارستان شهید گنجی برازجان درگذشت. وی متولد چهارم دیماه سال ۴۳ در شهر جم و دانشآموخته رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی ارشد بود.
نظرات