چهل سالگی دفاع مقدس در گفتوگو با احمد یوسفزاده؛
سردار سلیمانی تأکید داشتند که در ادبیات دفاع مقدس نیاز به غلو کردن و اغراق نداریم
نویسنده دفاع مقدس با اشاره به راستیآزمایی آثار جهت سنجش صحت و سقم آنها، عنوان کرد: ما گاهی به دلیل تقدس دفاع مقدس، از به چالش کشیدن آثار مرتبط با این حوزه، خودداری میکنیم در صورتی که باید نسبت به آثار اغراق شده واکنش نشان دهیم چرا که با گذشت سالهای زیاد از جنگ، امکان تحریف وجود دارد.
در این خصوص گفتوگویی با احمد یوسفزاده، نویسنده دفاع مقدس داشتهایم. وی که نویسنده آثار مطرحی در عرصه ادبیات دفاع مقدس همچون «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» است در این گفتوگو به مباحثی از جمله کم و کاستیهای این حوزه، چالشهای موجود در این عرصه و لزوم راستاییآزمایی آنچه در این حوزه نگاشته میشود پرداخته است. متن این گفتوگو به شرح ذیل است.
با توجه به فرا رسیدن چهلمین سالگرد دفاع مقدس، محتواهای تولید شده در این زمینه را چه طور ارزیابی میکنید؟
همانطور که عنوان شد، چهل سال از دفاع مقدس میگذرد و این عدد، خود بیانگر رقم بلوغ فکری است؛ هم برای انسانها، هم جوامع و هم تواریخ؛ بنابراین ما در آستانه چهل سالی که از دفاع مقدس میگذرد باید به کارهای متفاوتتر و بالغتری در این عرصه بپردازیم و نشان دهیم به آن بلوغ فکری چهل سالگی رسیدهایم؛ چرا که این عدد مقدس است و باید برای تاریخنگاری در مورد ادبیات دفاع مقدس این مسأله نمود عینی یابد. آنچه در سالهای گذشته انجام شده، گرچه خوب بوده، اما هیچوقت متناسب با آن اتفاقی که در جنگ 8 ساله برای ما افتاده نیست.
به یاد دارم که مقام معظم رهبری در جایی فرمودند هر چیزی که در این زمینه تاکنون تولید شده باید صد برابر شود، یعنی به میزان یک رقم صدبرابری محتوا وجود دارد که ما از دفاع مقدس بگوییم. ما امروز کمتر ایرانی را میتوانیم بیابیم که اگر از او در رابطه با کربلای 5 بپرسیم، بتواند چند دقیقهای صحبت کند، در حالی که کربلای 5 یکی از عجیبترین عملیاتهای جنگی جهان است. یکی از پرآتشترین جنگهایی که بین ما و عراقیها در این 8 سال اتفاق افتاد.
در عین حال که یک نابرابری کاملاً مشهود بین دو ارتش عراق و نیروهای ایران وجود داشت، با این حال کفه پیروزی در انتها به نفع ایران رقم خورد. کربلای 5 هیچ وقت در تاریخ این مرز و بوم برای این مردم، نه در سینما، نه در کتاب و آثار مکتوب، و نه در شعرها، منعکس نشد در حالی که من با یک نفر از کسانی که در کربلای 5 حضور داشت صحبت میکردم، میگفت ده دقیقه اول فیلم «نجات سرباز رایان» را اگر دیدید، دقیقاً تمام این چند وقتی که ما درگیر کربلای 5 بودیم مانند آن ده دقیقه ابتدایی آن فیلم بود که نیروهای آمریکایی میخواستند ساحل «نرماندی» را از دست ارتش آلمان در خاک فرانسه بگیرند.
من چند روز گذشته مشغول مطالعه گوشههایی از این عملیات بودم. نکته مهم در این عملیات این بود که سردار سلیمانی و بچههای لشکر ثارالله(ع) کرمان یکی از بهترین نقشها را در این عملیات داشتند و یکی از لشکرهای خط شکن این عملیات بودند.
یکی از رزمندگانی که در آن لحظه در میان آتش دشمن در منطقه دریاچه ماهی گرفتار شده بود، تعریف میکرد که با وجود شدت آتشی که از زمین و آسمان میبارید، ما کاملاً درگیر شده بودیم. سردار سلیمانی وقتی گزارش ما از گرفتارشدنمان را در بیسیم شنید، خودش با موتورسیکلت آمد و ما را از منطقه خارج کرد. سردار سلیمانی تعریف می کردند که ما وقتی با موتور روی خاکریز میرفتیم، ناچار بودیم که از روی جنازهها رد شویم، اما نکته حائز اهمیت این است که این سابقه ندارد در یک جنگی به این سختی که از زمین و هوا، گلوله میبارد، فرمانده یک لشکر برای نجات نیروهایش با موتورسیکلت، به دل آتش برود.
در والفجر 8، باز هم لشکر ثارالله کرمان نقش کلیدی داشت و سربازهای سردار سلیمانی از اروند با آن وضعیت سخت، عبور کردند و اینها نکتههای شاخصی از خاطرات و روایتهای دفاع مقدس است که باید برای نسل جوان تبیین شود.
عملیاتهای بزرگی در این هشت سال به ثمر نشست که اگر در جنگ ویتنام نمونهاش اتفاق افتاده بود هنوز که هنوز است از آن فیلم سینمایی ساخته میشد. به هر حال من معتقدم اگر چه در رابطه با دفاع مقدس بسیار نوشته و فیلم ساخته شده است، اما هنوز یک صدم از آنچه که قابلیتهای انعکاس دارد، انجام نشده و بهترین فرصت این است که ما از چهل سالگی که مرز بلوغ فکریست بهرهمند شویم و بتوانیم با دیدی بازتر به این قضیه نگاه کنیم و بپردازیم.
از شاخصترین آثار مرتبط با این حوزه، به چه آثاری میتوان اشاره کرد؟
من معتقدم که برای تمام عملیاتهای شکل گرفته در دفاع مقدس باید یک شناسنامه مدون وجود داشته باشد که در آن شناسنامه و پرونده، فیلم، شعر، داستان بلند، داستان کوتاه و مینیمال و سایر بخشهای هنرهای تجسمی و تصویری در نظر گرفته شود در صورتی که این اتفاق تاکنون نیافتاده است.
ما هرازگاهی یک رگهای از این معدن ارزشمند را پیدا میکنیم و به آن میپردازیم. خاطرات یک شخص از بخشی از تاریخ جنگ به چاپ میرسد و مخاطبان و خوانندگان متوجه میشوند چه اتفاق عجیبی افتاده است. مثلاً بعد از سی سال که از عملیات بیتالمقدس گذشته است، ما بچههای بیست و سه نفر را میشناسیم و یا چند سال بعد بچههای «اردوگاه اطفال» را. اینها در حوزه ادبیات اردوگاهی و اسارتگاهی به رشته تحریر در آمده است.
یا در حوزه زنان مثلاً کتاب «من زندهام» یا «دا» مطرح میشود، در حوزه رزمندگان «نورالدین پسر ایران» به چاپ میرسد و از این دست کتب، عناوین زیادی نگاشته و به چاپ رسیده است. در این معدن لبریز از ثروت، هرازگاهی چیزی کشف میشود. ما باید سرعت اکتشافمان را برای کشف رگههای جدید افزایش دهیم و مطمئن باشیم میتوان از این معدن بسیار بهره جست.
تا چه اندازهای موضوعات مرتبط با این زمینه به چالش و نقد کشیده شدهاند؟
تقریباً میتوان گفت هیچ. ما گاهی وقتها به دلایلی چون احساس میکنیم دفاع مقدس یک امر مقدس است از به چالش کشیدن آثار مرتبط با این حوزه، خودداری میکنیم، ولی من تأکید دارم که اتفاقاً در این موضوع باید سختگیرانه نگاه شود.
مثلاً اگر یک کتاب خاطرات چاپ شده و به نظر میرسد در آن اغراق شده و یا حقایقی که اتفاق نیافتاده، مطرح شده و بعضی اصلاً زاییده ذهن نویسنده است، با توجه به گذشت سالها از جنگ باید راستیآزمایی صورت بگیرد.
هر کتابی که به اسم دفاع مقدس به چاپ میرسد و یا هر کسی که مدعی رقم زدن بخشی از تاریخ ایران در آن بازه زمانی شده است باید حرفش مورد بررسی قرار گیرد و دلیلی برای پذیرفتن بی چون و چرای مطالبش وجود ندارد، مگر اینکه در مورد آن مطلب تحقیق شود و نهادهایی، متولی راستایی آزمایی و تحقیق آثار نگاشته شده در این زمینه شوند.
هر نویسندهای نباید یک داستان خیالی اغراقآمیز شده را به چاپ برساند، آثاری که سرشار از تخیلات و رویاهای نویسنده هستند. این گونه مطالب اگر بدون تحقیق و بررسی چاپ شوند موجب بی اعتمادی به سایر آثار مستند خواهند شد و این اصلاً صحیح نیست. سردار سلیمانی خیلی روی اغراق در ادبیات دفاع مقدس تأکید داشتند و معتقد بودند که ما در این حوزه اصلاً نیاز به غلو کردن و اغراق نداریم. بلکه اگر همان واقعیت دفاع مقدس را بنویسم، خودش یک جاهایی ممکن است قابل باور نباشد اما صحت دارد. نکته ای که وجود دارد این است که آثار دفاع مقدس واقعاً به نقد کشیده نمیشود و جای نقد در این حوزه خیلی خالی است. نقد جدی و حتی بیرحمانه دفاع مقدس در کشور ما خالی است که امید است در همین دوره اتفاق بیافتد.
موانعی که در تدوین و نگارش آثار دفاع مقدس وجود دارد، چیست؟
در حال حاضر مشکلات اقتصادی هم برای ناشران و هم برای نویسندگان حتی حرفهای وجود دارد گرچه نویسندگان دفاع مقدس معمولاً از سر اخلاص مینویسند و خیلی درگیر مسایل اقتصادی نیستند. خیلی از آثار پرفروش ما که دهها بار چاپ شده، از نظر اقتصادی برای نویسنده، جز ده درصد قیمت جلد چیزی ندارد، ولی ناشران گرفتار این موضوعات هستند، مخصوصاً در یکی دو سال اخیر با توجه به بالا رفتن قیمت کاغذ و فیلم و زینک یکی از موانع این است و فکر نمیکنم مانع دیگری باشد. اراده این کار خوشبختانه وجود دارد و هست، اما متأسفانه موانع اقتصادی نیز باعث کندی کار شدهاند.
اینکه نهادهای متعددی متولی آثار دفاع مقدس شدهاند به نظر شما چه قدر برای رفع این موانع مؤثر بوده است؟
تکثر نهادهای متولی خوب است، چرا که اگر انحصاریاش کنیم و اینگونه حمایتها را دست یک نهاد بدهیم هیچ اتفاق مثبتی پیش نمیآید. تکثر در شرایطی که راستاییآزمایی، صداقت در گفتار راویان و به خصوص نویسندگان، وجود داشته باشد، خیلی مثمر ثمر است.
خود نویسندگان رسالت سنگینی که بر عهده دارند این است که سخن راویان را از زبان خود آنان بیان کنند و اجازه بدهند لحن و صداقت و صحبت همانی باشد که راوی عنوان کرده و لازم نیست برای جذاب کردن کتاب، تخیلات خود را که گاهاً حتی رنگ جبههها را ندیدهاند، در کتاب دخیل کنند که خواننده حتی احساس کند که از واقعیت دور است و نپذیرد که این خود یکی از مهمترین موانع است.
عدهای از نویسندگان معتقدند که باید سالها از یک واقعه بزرگ تاریخی مثل انقلاب و یا جنگ فاصله گرفت تا غبارها فرو بنشیند و آنگاه در رابطه با آن واقعه بنویسیم. نظر شما چیست؟
این نظریه درستی است. اگر چه به هر حال با شلیک آخرین گلوله یک رزمنده، بخشهایی از نخستین خاطرات دفاع مقدس نگاشته میشود، ولی واقعیت این است که ما هرچه که دورتر میشویم در عین اینکه خطر تحریف وجود دارد، ولی راحتی برای دسترسی به منابع بیشتر میشود.
در سالهای گذشته برای کسی که نویسنده است راههای مناسبی برای دسترسی به مستندات جنگی وجود دارد. مثلاً اگر هنرمندی بخواهد رمان بنویسد، فیلم بسازد، داستان کوتاه بنویسد، به راحتی میتواند به مرکز حفظ آثار مراجعه کند و هزاران هزار برگه به صورت پی دی اف تحویل بگیرد و بر اساس آن روی رمان و هنر خود متمرکز شود.
این اتفاق در اوایل جنگ ممکن نبود، اما الان امکانپذیر است به دلیل سهل شدن ارتباطات جمعی و در دسترس قرار گرفتن منابع. بنابراین دور شدن ما از حادثه جنگ نه تنها آسیبی به آثار شکل گرفته نمیرساند بلکه کمکی هم میتواند باشد، چرا که برای رصد کردن قله باید از دور به آن نگریست.
نظر شما