کسب رتبه دوم و سوم برای نمایشنامه «خواب یخی» و «بادکنکهای قرمز» از جشنواره مرحوم مجید واحدیزاده در سالهای ۹۷ و ۹۸، مقام تقدیری جشنواره ادبی یوسف برای داستان «منورهای مادر» در سال ۹۸، چاپ کتاب «بادکنکهای قرمز» در سال ۹۸ و انتشار کتاب «ب مثل بابا، سین مثل...» در سال ۹۹ ثمره تلاش عظیمی در حوزه نویسندگی است.
نمایشهای غروب یک روز بارانی، حلقه آخر، کافه، حریر بر زمینه سرب، خوردن یک مینی پیتزای دو نفره، خیار در وقت اضافه، ملالی هست، کریم آقا، موش، پیراهن لنگ سرتاسری، روزهای بیقوام، من یا تو، فیلمهای کوتاه صدف و بایراملیق و کارگردانی و نویسندگی نمایش خواب یخی از کارهای برجسته وی در عرصه هنر بوده است.
عظیمی درباره موضوع کتاب نخست وی که با نام «بارکنکهای قرمز» روی گیشه کتاب قرار گرفت، به خبرنگار ایبنا گفت: این کتاب حاوی دو نمایشنامه من است؛ «خواب یخی»، از عشق دیوانهوار دختری به پدرش حکایت دارد که از فرط دوستداشتن او را مسموم کرده و در یخچال میگذارد و البته همه اتفاقات در ذهن دختر اتفاق میافتد و نمایشنامه دوم که نام کتاب نیز از آن گرفته شد، «بادکنکهای قرمز»، درباره عشق یک دلقک سیرک است و اتفاقهایش.
بهتازگی به مناسبت چهلمین سالگشت هفته دفاع مقدس، کتابی با عنوان «ب مثل بابا، س مثل ...» از این هنرمند به همت انتشارات جنتسرای اردبیل وارد بازار نشر شد که سه نمایشنامه با همین موضوع را در بر دارد. وی در پاسخ به پرسش «چطور شد به این ژانر پرداختید؟»، اظهار کرد: من خواهر چهار جانباز هستم و حوادث جنگ در خانه ما مثل قصه شب بود؛ بر این اساس شاید بتوان گفت با اینکه خودم جنگ نرفته و در فضای آن قرار نگرفتهام اما اتفاقات آن را شنیده و با روایات بسیاری زیستهام؛ برای همین دوست داشتم گوشهای از این خاطرات را قلم بزنم.
عظیمی اضافه کرد: من ایدههایی در ذهن داشتم که در برههای تصمیم گرفتم آنها را به کاغذ انتقال دهم. در اوایل ورودم به دنیای هنر، هر از گاهی شعر نو یا داستان کوتاه مینوشتم که به دلایلی ادامه ندادم و بیشتر به بازیگری پرداختم. بعدها به این نتیجه رسیدم که ابزار یک بازیگر توانمند، یک متن خوب است و وقتی متن خوب باشد، بازیگر هر چه در چنته دارد بروز میدهد.
وی افزود: هم دنیای بازیگری و هم عالَمِ نوشتن، هر دو زیبا و دلچسبند. از این رو، هر گاه ایدهای به ذهنم میرسد، مینویسم و موقع نوشتن بازی هم میکنم تا به نتیجه مطلوب برسم.
نظر شما