نویسنده کتاب «کوهستان آتش» با بیان اینکه این روزها در آثار دفاع مقدس بیشتر به پشت جبهه پرداخته میشود، گفت: در حال حاضر چیزی که مورد نیاز جامعه است، انتشار خاطرات فرماندهان است، آنها با این اقدام میتوانند به خیلی از ابهامات پاسخ دهند.
«کوهستان آتش»، ۱۰ فصل اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «تلاش برای برونرفت از بنبست»، «جنوب قفل شد؛ به غرب فکر کنید»، «تجدید سازمان در قلاجه»، «عملیات والفجر۳ کمین کومهله»، «شناسایی بمو- دربندیخان؛ پرسه در یالها و شیارها»، «تدارک نبرد بزرگ»، «فرجام یک رؤیا؛ لغو والفجر ۵»، «کوخلان؛ عزیمت به راهکارهای سوخته»، «جدال در شرق پنجوین» و «تمام همت؛ در مصاف ماهرعبدالرشید». پس از اینفصول هم بخشهای «عکسها، اسناد و نقشهها»، «فهرست منابع» و «نمایه» آمدهاند.
گلعلی بابایی در روند پژوهش و نگارش این کتاب از منابع شنیداری و مکتوب مرکز اسناد و همچنین مؤسسه حفظ آثار سپاه محمدرسولالله(ص) بهره برده است. در ادامه گفتوگو با نویسنده این کتاب را میخوانید.
لطفاً توضیحاتی در رابطه با محتوای کتاب و عنوان آن بفرمایید و اینکه چه شد تصمیم گرفتید این کتاب را بنویسید؟
این کتاب از سلسله کتابهای مجموعه حماسه 27 است و پیش از این، کتاب «همپای صاعقه»، چاپ شد که کتاب یکم بود. «ضربت متقابل»، کتاب دوم و «شرارههای خورشید»، کتاب ششم است و این کتاب، کتاب پنجم است. اینها کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در جنگ است که هرکدام به یک مقطعی میپردازد. کتاب اول از تشکیل تیپ و آغاز جنگ شروع شده تا اسارت احمد متوسلیان در لبنان که 14 تیرماه سال 61 اتفاق افتاد، تمام میشود. کتاب بعدی به عملیات رمضان پرداخته که از تیرماه سال 61 تا شهریور همان سال را شامل میشود و کتاب سوم و چهارم هنوز چاپ نشده، کتاب پنجم نیز کتاب کتاب «کوهستان آتش» است که مربوط به اردیبهشت تا آذر 1362 است و کتاب ششم که قبلاً چاپ شده، حوادث مربوط به آذر تا پایان اسفند سال 1362 است.
اینها بیشتر کارنامه عملیاتی و مستندنگاری جنگ است و به صورت سلسلهوار و داستانی که خواننده بتواند با اشتیاق آن را دنبال کند نگاشته شده و سعی شده با یک مونتاژموازی بین گفتههای راویان و مدارک موجود (اسناد آرشیوی، مکالمات بیسیم و جلسات توجیهی) و با تلفیق اینها، یک نثر روان و مستند ارائه شود که هم تاریخ را گفته باشیم و هم لحظهنگاری جنگ باشد و همچنین خواننده با متن قابل قبولی مواجه باشد و خسته نشود.
در رابطه با نامگذاری کتاب نیز با توجه به اینکه در مقطعی از جنگ (از اردیبهشت تا آذر 62)، تصمیم فرماندهان جنگ این بود که از جنوب به سمت غرب بروند و چند عملیات در غرب و شمال غرب انجام دهند که در همین راستا عملیات والفجر 3 را در مهران، والفجر 2 را در حاج عمران و عملیات والفجر 4 را در مریوان انجام دادند و چون این عملیاتها هر سه در منطقه کوهستانی بوده، لذا عنوان «کوهستان آتش» برای آن انتخاب شده و با توجه به اینکه با حجم وسیعی از آتش دشمن و بمبارانها مواجه بودند، عنوان آتش هم تمثیل این اتفاقات است.
در کدام آثار به فضا و حقیقت جنگ و دفاع مقدس نزدیکتر شدید؟
همه کتابهایی که نام بردم، مستندنگاری جنگ است و هر کلمه از آن باید با واقعیت منطبق باشد و منبع و مأخذ مشخص دارد و ما به عنوان تاریخنگار و مستندنگار جنگ هیچ اختیاری نداریم که بخواهیم مطلبی را جابجا کنیم و موضوعی را به شکل دیگری ارائه دهیم و باید به همان شکلی باشد که بوده در این کتابها هم شکست و هم پیروزی کاملاً توضیح داده میشود و قضاوت با خواننده است که چرا در برخی جنگها شکست خوردیم و در برخی دیگر پیروز بودیم و همه اینها بدون سانسور و خط قرمز گفته میشود.
شما وقتی بخواهید پنج رده گفتوگو را با هم تلفیق کنید و یک نثر واحد دربیاورید به خلاقیت نیاز دارید، اینکه کجا بیسیم را استفاده کنید، کجا گزارش راوی همراه فرمانده را بیاورید و کجا خاطره فردی که شاهد ماجرا بوده آورده شود، مهم است و اینها وقتی در کنار هم قرار میگیرند و در مسیر سیر تاریخی هم قرارمیگیرند، این امکان وجود ندارد که همینطور بینظم کنار هم بنشینند و یک متن سردرگم باشند. این کار براساس روالی است که خواننده وقتی مطالعه کتاب را آغاز میکند با یک ماجرا در ابتدا شروع میشود و در نهایت سرنوشتش مشخص میشود که چه شده، بنابراین خلاقیت نیاز دارد و نثر ادبی روان و برداشت هنرمندانه میخواهد تا خاطره گنگ و مبهم را به شکل روان دربیاورد.
کتاب کوهستان چه ویژگی نسبت به کتابهای دیگر که در این زمینه نوشته شده دارد؟
بخشی از کتاب به سالهای سوم جنگ تعلق دارد و این سال، سالی است که دشمن دیگر هوشیار شده و از طرفی متحدین عربی و غربی دشمن هم میخواهند از شکست صدام در جنگ جلوگیری کنند، در نتیجه ما را در یک محاصره اقتصادی و تسلیحاتی قرار دادند و صدام را آزاد گذاشتند و اسمش را از لیست کشورهای تروریستی درآوردند و هرچه سلاح میخواست به او میدادند و جنگ، جنگ نامتقارنی است و از سویی ما در محدودیت کامل تجهیزاتی قرار داشتیم. این عوامل باعث شد، خودبخود ویژگیهایی در جنگ ایجاد شود به عنوان مثال در تعیین منطقه عملیات، بین فرماندهان بحثهای فراوان پیش میآمد و در این کتاب متوجه میشوید که فرماندهان برای پیدا کردن یک راهکار تا بتوانند نیروها را ببرند و عملیات انجام دهند ماهها بحث میکردند تا تلفات کمتر بدهند و بیشترین ضربه را به دشمن بزنند.
این ویژگی شاید در کتابهای قبلی کمتر به چشم میخورد و در آن کتابها بیشتر غافلگیری بود، مثل عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس که بیشتر دشمن از غافلگیری ضربه خورد و در هریک از این دو عملیات بالای 15 هزار اسیر دادند. این موضوع، خودبخود باعث میشود که هرچه از زمان آغاز جنگ به میانه جنگ میرسیم، ویژگی مطالب متنوعتر شود.
مستندنگاری به عنوان یک ژانر و یک گونه ادبی در ادبیات جهان جایگاه ویژهای دارد. به نظر شما مستندنگاری در کشور ما در مقایسه با دیگر نقاط جهان کجا قرار میگیرد؟ ارزیابی شما به عنوان نویسنده چیست؟
در مستندنگاری جنگ، کارهای ارزشمندی را در بحث خاطرات رزمندهها داریم که در 10 سال خوش درخشیدند و بالای صد بار چاپ شدند، کتابهای تاریخی نیز چیزی از نمونههای خارجی کم ندارند، ولی مشکل ما این است که متولی که بتواند این آثار را در عرصه بینالمللی معرفی کند، نداریم. به هرحال در هریک از این کتابها شیوههای جنگی ما به شکل زیبایی گفته شده، مثلاً کارهایی که رزمندهها در عین محرومیت و تحریم انجام میدادند و طرحهای عملیاتی خوبی که ریخته میشد، ضمن اینکه بسیاری از آثار از ویژگی قصهپردازی هم برخوردارند، ولی هیچوقت نمیبینیم که در بحث ترجمه و یا انتقال مفاهیم به کشورهای دیگر اقدامی شود و اکثراً کتابها فقط برد داخلی دارند.
آیا این انتقاد که میگویند توجه صرف به خاطرهنگاری نویسندگان ادبیات دفاع مقدس ما را حرفهای و خلاق بار نمیآورد را قبول دارید؟
خیلی از نویسندههای ادبیات داستانی ما با خاطرهنویسی شروع کردند، مثل احمد دهقان، مجید قیصری، محمدرضا بایرامی و ... که کار خود را با نگارش کتاب خاطرات آغاز کردند و اکنون از داستاننویسان خوب کشور هستند از این جهت این انتقاد قابل قبول نیست، البته شاید در برخی موارد مصداق پیدا کند، مثلاً خاطراتی که نوشته میشود و همان ملات اولیه به شکل کتاب در میآید، بدون اینکه ویراستاری خوب و ویرایش متنی شود.
موضوعاتی که در این سالها دستمایه کتابهای دفاع مقدس شده چقدر تغییر کرده است؟
تاکنون سوژههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته، شاید این روزها بیشتر به پشت جبهه و خانوادههای شهدا یا شهدای مدافعان حرم پرداخته میشود. هر مقطعی به شکلی به موضوعات دفاع مقدس پرداخته شده، مثلاً زمانی به خاطرات اسرا خیلی پرداخته میشد، در حال حاضر چیزی که مورد نیاز جامعه است، انتشار خاطرات فرماندهان است. آنها که دستی در آتش داشتند و تصمیم گیرنده بودند، میتوانند با انتشار خاطراتشان به خیلی از ابهامات و شبهات پاسخ دهند و شاید خیلی از قفلهای جنگ با آنها باز شود. اگر فرماندهان آنچه را که شاهد بودند، بدون سانسور و کمفروشی بگویند، ابهامات برطرف میشود و خیلی سوژهها دست دشمن داده نمیشود. و این خاطرات اگر مثل خاطرات رزمندهها در کتابهایی مانند «پایی که جاماند»، «لشکر خوبان» و «دا» به شکل فنی، ادبی، حرفهای و قابل فهم برای همه اقشار جامعه تدوین شود، میتوان از آنها به عنوان متون معتبر، مستند و کارگشا در بعضی ابهامات جنگ استفاده کرد.
نظر شما