سیدعلی کاشفی خوانساری گفت: کتابهای درسی را باید متناسب با شرایط دانشآموزان مناطق مختلف نوشت. کتاب درسی باید بخش کوچکی از آموزش باشد. آموزش از راه تجربه کردن کارآمدتر است.
یکی از کسانی که به تالیف کتابهای درسی برای کودکان توجه کرد، شخصی بود به نام میرزا محمود خان مازندرانی، که صاحب تالیفاتی از جمله مثوی اطفال، تادیب اطفال و خلاصهالتواریخ و الف و بای مصور است. این شخصیت که عضوی از انجمن معارف بوده است، به ضرورت تالیف کتاب ویژه کودکان پی میبرد و دست به نوشتن این کتابها میزند. در این کتابها حکایتهایی خلاصهشده از مثنوی، مختصری از تاریخ ایران و تدریس الفبا را میبینیم.
به دلیل اهمیت موضوع کتابهای آموزشی، گفتوگویی با سید علی کاشفی خوانساری که یکی از محققان حوزه تالیف و تدوین کتابهای درسی است انجام دادهایم تا از چند و چون این کار بپرسیم.
کاشفی خوانساری با بیان توضیحی درباره سابقه تالیف کتابهای درسی پیش از دوره قاجار سخن خود را اینگونه آغاز کرد: «کتابهای درسی قدمتی دیرینهتر از کتابهای دوره قاجار دارند. ما کتابهایی داریم که به پیش از اسلام برمیگردند و موضوع آنها آموزشهای مقدماتی به کودکان است. در دوران تمدن اسلامی نیز این سنت ادامه دارد. در کنار این کتابهایی برای تدریس به طلاب دینی نیز وجود داشته و تالیف کتاب درسی پدیدهای منحصر به دوره قاجار نیست.»
او درباره بازههای زمانی چاپ کتاب برای پایههای مختلف توضیح داد: «چاپ کتابهای درسی برای دوره متوسطه زودتر از چاپ کتاب برای دورههای مقدماتی شروع شد. یعنی کمی پس از شروع چاپ کتاب در ایران، منتشر کردن کتابهای درسی برای دوره آموزش عالی در ایران آغاز شد. عمده این کتابها در حوزه علوم کاربردی است. بنابراین در حوزه علوم انسانی ما کتابهای کمتری در آن دوره میبینیم. بهندرت میتوان کتابهایی درباره تاریخ اروپا نیز میان آنها پیدا کرد و دید.»
از او درباره تالیفاتی برای کودکان به عنوان کتاب درسی پرسیدیم. کاشفی جواب داد: «تا اواخر دوره ناصری تمام کتابهایی که در مکتبخانهها برای آموزش کودکان به کار میرفته، همان کتابهای قدیمی است و کتاب جدید برای آنها نوشته نمیشده است. در اواخر دوره ناصری کتابهای جدیدی نیز برای آموزشهای مقدماتی به کودکان تالیف میشود. جالب است بدانید آغاز چاپ کتابهای درسی عملا مربوط به دوره پیش از شکلگیری مدرسههای جدید است. یعنی کتابهایی برای آموزش ابتدایی تالیف شده است، اما در مکتبخانه تدریس میشده. اصول دین، جغرافیای بسیار ساده و آشنایی با الفبا از موضوعات این کتابها است.»
این محقق در پاسخ به سوال «آیا تالیف این کتابها دولتی و با دستور حکومت بوده است یا خیر؟» گفت: «این تالیفها به صورت خودجوش بوده است. مدرسه در معنای جدید آن توسط مبلغان مذهبی که از اروپا به ایران آمده بودند، پایهگذاری میشود. قدیمیترین این مدرسهها به دوره محمد شاه قاجار، پدر ناصرالدین شاه، برمیگردد. این مدرسه توسط جاستین پرکینز، کشیش آمریکایی و همکارانش در روستاهای آسورینشین اطراف ارومیه، برای مسیحیان آسوری تاسیس میشود.»
کاشفی ادامه داد: «فرانسویها، روسیهایها و انگلیسیها نیز بعدتر برای مدرسههایی را در ایران بازگشایی میکنند. این مدرسهها معولا برای دانشآموزان مسیحی بوده است، اما دانشآموز مسلمان نیز میان آنها دیده میشود.»
کاشفی خوانساری درباره اولین موسسان ایرانی مدرسه در ایران گفت: «در اواخر دوره ناصرالدین شاه میرزا حسن رشدیه که در خارج از مرزهای ایران تجربه تاسیس مدرسه برای کودکان را داشت، تجربه ناموفقی برای تاسیس مدرسه در ایران را از سر میگذراند. اما در دوره مظفرالدین شاه اولین مدرسهها با شکل جدید آن در ایران تاسیس میشود.»
از کاشفی درباره نحوه اداره این مدرسهها پرسیدیم. او توضیح داد: «در همین زمان است که هیئتامنایی برای مدرسه تازهتاسیس تشکیل میشود. این هیئت امنا سنگبنای انجمن معارف در دورههای بعد است. به این ترتیب اداره مدرسه شیوه و شکل نظاممندی پیدا میکند و دخالت و مشارکت دولت در این انجمن را نیز شاهدیم. مهمترین هدف این انجمن راهاندازی مدارس متعدد در ایران و تالیف کتاب در این زمینه است. تا سال صدور فرمان مشروطیت، حدود سی مدرسه در تهران ساخته میشود و همین تعداد نیز در شهرستانها. نشریهای با عنوان معارف نیز برای این انجمن تاسیس میشود. شرکتی نیز برای تالیف و چاپ کتابهای درسی در همان دوره بنیان گذاشته میشود.»
او درباره چگونگی انتخاب کتابهای درسی توسط معلمان گفت: «باید بگویم کتابهای درسی آن زمان معنی متفاوتی با کتابهای دوره ما دارند. مثلا هیچ اجباری در استفاده از این کتابها وجود ندارد. گاهی چند کتاب برای یک موضوع نوشته شده است و معلمان مختار به انتخاب کتاب موردپسندشان بودهاند.»
از این محقق درباره اولین کتابهای چاپشده و موضوعشان به دست انجمن معارف پرسیدیم. کاشفی گفت: «اولین کتابی که انجمن معارف منتشر میکند، کتابی است با نام کتاب علی. این کتاب با روایتی شبهداستانی آموزش دینی به دانشآموزان میداده. از آنجا که مذهبیون به انجمن معارف بدبدین بودهاند، این انجمن تصمیم میگیرد اولین کتابش را با این موضوع، به هدف جلب اعتماد مذهبیون و مردم منتشر کند. کتاب تاریخ و شیمی نیز کتابهای بعدی هستند. برخی نویسندگان ایرانی که در ایران نمیزیستند، با الگوهایی که دوروبر خود کتابهای درسی نیز تالیف میکنند و به ایران میفرستند. این کتابها گواهی تایید خود را از انجمن معارف میگرفت و به دست ناشر سپرده میشد.»
کاشفی درباره شکلگیری وزارت آموزش و پرورش گفت: «بعد از سال 1324 قمری وزارت آموزش و پرورش تشکیل میشود و قانون جامع تعلیم و تربیت نیز به تصویب مجلس میرسد.
در اواخر دوره احمد شاه قاجار، اداره این انجمن معارف در دست فردی به نام بدر بود. این شخص سعی میکند که کتاب درسی واحد و دولتی به وجود بیاورد تا تمام مدارس از یک کتاب واحد استفاده کنند. این تلاشها تا دوره پهلوی دوم به طول میانجامد و پس از آن است که تمامی مدرسههای کشور در این زمینه از یک قانون پیروی میکنند.»
در آخز نظر او درباره یکدست بودن کتابهای درسی و مضرات آن را پرسیدیم او سخن خود را اینطور پایان داد: «امروزه میدانیم تالیف کتاب درسی واحد برای تمام دانشآموزان کار درستی نیست. کتاب درسی باید با محیط اجتماعی، فرهنگی و جفرافیایی دانشآموزان مناطق مختلف تناسب داشته باشد. خواندن کتاب درسی نباید تنها فعالیت دانشآموز در مدرسه باشد. بخش عمده وقت او در مدرسه باید به یادگیری از طریق فعالیت آزاد و تجربه کردن بگذرد.»
نظر شما