چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۰
نگاهی به زندگی و شعر عبدالعلی صادقی؛ شاعری وطن‌دوست و مردم‌دار

«عبدالعلی صادقی»، شاعر ۸۱ ساله‌ اهل خمینی‌شهر 17 آبان‌ماه جاری بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت. وی در طول بیش از نیم قرن فعالیت ادبی به‌دليل علاقه وافر به ايران، شعر را در خدمت مضامین وطن‌دوستانه به کار گرفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، «عبدالعلی صادقی»، شاعر ۸۱ ساله‌ زاده خمینی‌شهر شنبه گذشته (17 آبان‌) بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت. وی در طول بیش از نیم قرن فعالیت ادبی آثار ویژه‌ای منتشر کرد که در نوع خود قابل توجه است. مهمترین ویژگی آثار او توجه به آداب و سنن ملی و موضوع خاک یا وطن است.

صادقی مجموعه‌ای با عنوان «از چهارشنبه‌سوری تا سیزده به در» منتشر کرد که همانطور که از نام این مجموعه پیداست، تمامی اشعار آن مربوط به این دو سور ایرانی است. کتاب دیگر او «ایران‌نامه» نیز حاوی اشعاری در وصف سرزمین مادری، ایران است. ر این کتاب زنده‌یاد صادقی، توصیفاتی از بسیاری از اقلیم‌ها و شهرها و نژادهای ایرانی، به نظم درآمده، که به نوبه خود منحصر به فرد است. این کتاب از آغاز تا پایان دعوت به وحدت و یکپارچگی و دفاع از فرهنگ و تمامیت ارضی کشور است.

اما آثار دیگر صادقی نظیر «درخت پیر» و «پرواز تا خورشید» از نظر مضمون و محتوا با دو اثر پیش‌گفته، متفاوت‌اند. البته صادقی آثار منتشرنشده بسیاری دارد که امید می‌رود محفوظ بمانند، از بین نروند و در فرصت مناسب به‌دست خوانندگان برسند؛ همانطور که خودش یادآوری کرده، مجموعه‌ای از رباعیات و انتقادی‌ها و طنزهای او به‌صورت منتشرنشده باقی مانده است.

وی هر هفته نشست‌هایی را با محوریت شعرخوانی برگزار می‌شود که گاه مخاطبان آن به 10 هزار نفر هم می‌رسید. این شیوه امکان تحول فرهنگی و ایجاد نشاط برای خانواده‌ها، اعتماد و روابط سالم آنان را تحکم می‌بخشید و هم به ارتقای فرهنگی کمک می‌کرد.
 
 
منیر سلطان‌پور، مدیر انتشارات «گفتمان اندیشه معاصر» که ناشر معدود آثاری از این شاعر فقید بود، به خبرنگار ایبنا می‌گوید: مجموعه سروده‌های استاد عبدالعلی صادقی به یكی از كاركردهای مهم و تاریخی شعر نزدیك شده و موضوع «وطن» را با این هنر به تصویر كشیده است. استاد صادقی به دلیل علاقه بسیار خود به « ایران» شعر را در خدمت این موضوع قرار داده كه وجه تاریخی این هنر را بار دیگر یادآوری می‌كند. وی با فعالیت‌های عملی خود برای اجتماعی كردن شعر تلاش كرده تا پیوند عمیقی میان عموم مردم و شعر برقرار كند و همچون دوست، همراه و همزاد هنری خود استاد اصغر خاسته در ساحت دیگری از اجتماع به تلاش برای گسترش آمیختگی زندگی و شعر بپردازد. استاد صادقی با برگزاری برنامه‌هایی، دریچه دیگری به روی مردم گشود تا نشان دهد كه می‌توان رفتار‌ها را با شعر تصحیح و شعر درمانی را به جامعه معرفی كرد.
 
وی در ادامه می‌افزاید: استاد خود شاعرانه زندگی می‌كند و تمام جان و جهان خود را در خدمت شعر نهاده است. در این مجموعه به جای جای این سرزمین سركشی شده و نامی از آن رفته است و برای تصحیح رفتارها و تشریح آرزوها بیت‌ها سروده شده كه بازتاب جامعه است و به تصویر بخشی از تاریخ پرداخته شده است؛ شعرهایی كه مردم كوچه و بازار از خواندن آن لذت خواهند برد و گاهی احساس غرور خواهند كرد.

زندگینامه خودنوشت استاد عبدالعلی صادقی
مرحوم صادقی در سال‌های آخر فعالیت ادبی خود، به نوشتن زندگینامه‌ای از خود پرداخت که در هفته‌ نامه «صبح» به چاپ رسید؛ در بخشی از آن آمده است: با وجودی که در سال تحصیلی 37-1336 سرودن شعر را به صورت جدی شروع کردم و در سال 1338 در مجله ترقی در اقتراح ادبی این مجله با شعر مخمس خود به نام «امید» در میان دانشجویان و دانش‌آموزان کشور، مقام اول را کسب کردم، اما هرگز شعر بی‌درد نگفتم و تنها به‌دنبال زیبایی شعر نبودم، شعرهایم از نقطه‌نظر خودم بی‌معنا نیستند و تنها برای دلم سروده نشده‌اند، بلکه کوششم بر این بود که حرف مردم باشند و از زبان آن‌ها و درد دل آن‌ها حرف‌هایم را به گوش مردم برسانم. هنر برای مردم را اگرچه مشکل و دردسرآفرین می‌دانم اما به خاطر تعهدی که در آن متبلور است، به آن پایبند بوده و هستم، یکی برای سنگ مزار پدرش یا مادرش یا... از من شعری می‌خواهد، یکی برای عروسی بچه‌هایش و دیگری که حاجی دارد از من می‌خواهد تا شعری بگویم.
 
 
در ادامه این بخش از زندگینامه زنده‌یاد صادقی، می‌خوانیم:
«در هر مراسمی که شرکت می‌کنم، اجباراً بایستی حرف بزنم یا شعری بخوانم وگرنه طرف خود را دلخور کرده‌ام. یکی از گرانی می‌گوید و دیگری می‌خواهد راجع به فساد و اعتیاد و فحشا شعری بگویم، یکی از قوه قضائیه می‌نالد و یکی از نیروی انتظامی و عدم امنیت گله‌مند است و همه این‌ها از من که به قول آن‌ها شاعر مردمی هستم، می‌خواهند تا بلندگوی آن‌ها باشم، بنابراین می‌بینید که شاعر مردمی بودن و تعهد داشتن چقدر مشکل است. در سال‌های 74 و 75 اشعارم که برای جانبازان و خانواده آن‌ها سروده بودم، جوایزی را نصیبم کرد که به مسئله جوایز آن اهمیت نمی‌دهم ولی از اینکه برای شهیدان و جانبازان اشعاری گفته‌ام، افتخار می‌کنم. به کنگره‌های دفاع مقدس، بسیج، پرشکستگان، آئینی و بزرگداشت شاعران بزرگ در شهرهای مختلف ایران بارها دعوت شده‌ام و اشعار خود را قرائت کرده‌ام. در فراخوان شعر دانشگاه‌های پیام نور، سوگواره ثاراله، خط سرخ، میلاد آفتاب و ... به عنوان داور وظیفه‌ام را انجام داده‌ام.«

یادآوری می‌شود، یکی از نزدیکان این شاعر فقید اعلام داشت: استاد صادقی مشکل جسمی نداشتند، سالم و سرحال بودند. ایشان اخیرا دچار بیماری زونا شدند، به همین علت بدن‌شان ضعیف شد. پس از آن به‌دلیل ورود یک مهمان به خانه‌شان، به کرونا مبتلا شدند و به رحمت خدا رفتند. ایشان (هفدهم آبان‌ماه ۹۹) فوت کردند و فردای آن روز در خمینی‌شهر به خاک سپرده شدند.
 
این برگ دیگری است بر بی‌رحم بودن کرونا؛ ویروسی که تفاوتی میان شاعر، نویسنده و هیچ یک از شهروندان دیگر قائل نیست و یکی یکی و به هر طریقی مجالی برای کاستن از انسان‌های این سرزمین پیدا می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها