علیاصفر شیرزادی در نشست نقد و بررسی رمان «خالهبازی» که عصر دیروز در حسینیه ارشاد برگزار شد، این رمان را اثری شهری خواند و افزود: دلیل ارجاعهای گاه به گاه در «خالهبازی» به فضای روستا، اقتضای متن است؛ نه تقدس نمایی._
نویسنده «طبل آتش» در ادامه به وجه ممتاز رمان اشاره کرد و توضیح داد: الگوی ذهنی نویسنده در این اثر، وامدار الگوی ذهن زنانه است و این از وجوه ممتاز این رمان به شمار میآید.
وی افزود: بیاییم در نقد، حرکت بین محتوا و ساخت را در نظر بگیریم و از کلیگویی برحذر باشیم.
شیرزادی خاطرنشان کرد: بر این اساس، ترکیببندی بین واقعیت بیرونی و ذهنیگرایی یا تلفیق این دو با هستیشناسی، به نویسنده باز میگردد. مثلا داستاننویس توانایی مثل محمود دولتآبادی، خیلی به واقعگرایی بیرونی پرداخته و کمتر ذهنیگرایی داشته، ولی وقتی نویسنده نتواند در این زمینه حق مطلب را ادا کند، به لکنت زبانی و ذهنی میرسد.
خالق «یک سکه در دو جیب»، با اشاره به بهرهگیری ادبیات روس از این مقوله یاد آور شد: در ادبیات روس با وجود سانسور تزاری، نویسندهای مانند داستایفسکی ظهور میکند که حتی در «قمارباز» که جزو کارهای ضعیف اوست، باز هم ترکیببندی مناسبی بین واقعیت بیرونی و ذهنیگرایی یا تلفیق این دو با هستیشناسی به چشم میخورد.
در ادامه این نشست، رسول آبادیان، نویسنده ومنتقد با اشاره به گرایش غالب سلیمانی در شخصیتپردازی دو رمان آخرش گفت: در دو رمان «بازی آخر بانو»(اثر قبلی سلیمانی) و «خاله بازی»، همیشه کفه ترازو به سمت شخصیتهای زن است و البته نظرگاه من هم بر همین محور استوار است.
وی با اشاره به همسنگ بودن کارکترهای داستان (بنا به عقاید گلشیری)، افزود: در این کتاب شما میبینید که یک شخصیت آنقدر حقیر است که نگاه نویسنده به آن شما را واقعا درگیر میکند. مثلا حمیرا و ناهید از مسعود که به نظر منگول میرسد، بالاتر هستند؛ ولی عملا میبینیم که مسعود منگول نیست؛ بلکه بسیار هوشمند است.
سپس سلیمانی با اشاره به بازآفرینی مفاهیم گذشته در عرصه رمان توضیح داد: آدمی همواره در حال تخریب معناهای گذشته و باز تولید آنهاست. احساسم در مورد هستی این است که من اگر دارم دراین دوره تاریخی زندگی میکنم، حتما باید قواعد این زمان را بدانم و بازی کنم. اگر غیر از این باشد، همه چیزغیرقابل تحمل و تکراری میشود.
به گفته وی، رمان عرصه بازی رویاها و رویاهای جمعی ملتهاست و سخت بود اگرجهان را جاذم، بی تحرک و ثابت می دیدیم. همین سیال بودن امور جهان است که آن را زیستگاهی برای انسان میکند.
آبادیان، در بخش دیگری از این نشست به جایگاه رمانهایی از قبیل «خاله بازی» در داستاننویسی 30 سال اخیر اشاره کرد و گفت: میتوانم بگویم که رمان خانم سلیمانی از جنبهای کاملا سیاسی است؛ ولی آنجا که ایشان میخواهند به فضاهای سیاسی بپردازند، وارد فضاهای فانتزی میشوند.
نویسنده «غولهای یخی» در پایان خاطرنشان کرد: با رمانی مثل «خاله بازی» نمیتوان "ضمنی" برخورد کرد. گامی که خانم سلیمانی در این راه برداشتهاند، بسیار تیزهوشانه و حساب شده است. میتوان گفت بخشی از فضایی که در ادبیات داستانی 30 سال اخیر، خالی به نظر میرسد، با کارهایی مانند آثار سلیمانی پر میشود.
رمان «خاله بازی» که اثری واقعگرا به شمار میآید، به زندگی یک مرد و سه زن می پردازد.
این کتاب در سال 86 توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
نظر شما