در نشست «ارتقاء فرهنگ کتابخوانی در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر» مطرح شد؛
نظام آموزشی مانع ترویج کتابخوانی است/ روشهای مختلف سنجش سرانه مطالعه و اختلاف آمارها
کارشناسان در نشست «ارتقاء فرهنگ کتابخوانی در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر» بر نقش نهادهای مختلف بر توسعه کتابخوانی در ایران اشاره و تاکید کردند نهاد خانواده، آموزش و پرورش و آموزش عالی و نهادهای سیاستگذار در توسعه امر کتابخوانی به مثابه حلقههای زنجیر هستند.
شاکری با بیان این مطلب که برای ارائه تصویری از جایگاه کتابخوانی در ایران در مقایسه با سایر کشورها، ابتدا باید به تعریف چند مفهوم ازجمله کتابخوانی، ارتقاء و امکان مقایسه بین جوامع توجه داشته باشیم، گفت: بهنظر میرسد برای شناخت جایگاه کتابخوانی در ایران، باید به زیباییشناسی فقدان یا سرانه پایین مطالعه کتاب، توجه کنیم.
وی به ارائه آمارهای مختلف کتابخوانی در ایران از سوی ایرانیها اشاره و عنوان کرد: داستان فرآیند ارائه آمار کتابخوانی در ایران، شاید ناشی از انواع خوانشها از یک روایت موجود باشد که حتی امکان بررسی مرز بین یک سند، واقعیت و حقیقت موجود را به دست میدهد. در مطالعات آیندهپژوهی با محوریت کتابخوانی، فرهنگ عامه، وضعیت سواد جامعه، عادات کتابخوانی و کلان دادههایی از زبان مدیران، بررسی میشود.
شاکری با بیان این مطلب که مطالعات معدودی درباره عادات کتابخوانی در ایران روایت شدهاست، ادامه داد: ارقام متعدد نرخ مطالعه در کشور، نشان میدهد هنوز درباره این موضوع توافقی وجود ندارد؛ البته بهنظر میرسد روششناسی سنجش میزان مطالعه در جامعه کتابخوان ایرانی، یکی از دلایل اصلی بروز این مشکل باشد و اگر در جریان بررسی میزان نرخ مطالعه، تاثیر شرایط اقتصادی در نظر باشد، وضعیت کتابخوانی به تراژدی و حتی طنز شبیه میشود.
این کارشناس حوزه نشر به گزارشهای مرکز برنامهریزی و مطالعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره وضعیت کتابخوانی اشاره و بیان کرد: در این مرکز آمار نرخ کتابخوانی از سالهای 1353 تا 1396 موجود است. براساس این آمار در سال 1353 نرخ مطالعه دو دقیقه، در سال 1375 سازمان ملی جوانان 15 دقیقه، سال 1378 واحد طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 7 دقیقه، در سال 1387 سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران دو دقیقه و در همین سال، رقم 71 دقیقه برای مطالعه روزانه ایرانیها هم اعلام شدهاست.
به گفته وی؛ از سال 1387 تا 1391 با همکاری شورای فرهنگ عمومی کشور و نهاد کتابخانههای عمومی کشور نرخ مطالعه روزانه 71، 76، 79، 75 و 74 دقیقه اعلام شدهاست. دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در سال 1394 نرخ 13 دقیقه را اعلام کرد؛ همچنین در سال 1396 شورای عالی انقلاب فرهنگی با همکاری مرکز ملی آمار ایران، نرخ روزانه 16 دقیقه برای کتابخوانی هر ایرانی را اعلام کرد.
شاکری وجود روششناسی متفاوت را دلیل اختلاف آمار میزان کتابخوانی در ایران دانست و گفت: تفاوت در مبنای پایش ازجمله خواندن کتاب، خواندن روزنامه، استفاده از اینترنت و یا شبکههای اجتماعی از دلایل اصلی اختلاف در آمارهای میزان کتابخوانی در ایران است. این آمارها نشاندهنده وضعیت نقش نهادهای گوناگون در نظام مطالعه کشور را نشان میدهد.
درباره پایان عمر کتاب دچار سوءتفاهم شدهایم
در ادامه این نشست، سمیعی پایان عمر کتاب را یک سوءتفاهم بین اهالی فرهنگ دانست و با بیان این مطلب که کتاب رقیب ندارد، گفت: حتی پیشروان فناوری در دنیا به پایان عمر کتاب اعتقادی ندارند و بهشخصه نیز اعتقاد دارم جایگزینی در آینده برای کتاب وجود ندارد. هرچند که شکل عرضه کتاب متفاوت شده اما کتاب با حفظ کارکرد، همچنان رسانه منحصربه فرد است. در کشورهای پیشرفته، دسترسی به کتاب در مقایسه با رسانههای دیگر برابر است.
وی درباره وضعیت کتابخوانی در بریتانیا، بیان کرد: در بریتانیا، بزنگاه کتابخوانی از نهاد آموزش شکل میگیرد. یکی از ارکان مهم جامعه مدرن بهعنوان محصول دوره روشنگری، آموزش است؛ بنابراین برای نهادینه کردن کتابخوانی چارهای بهجز، توجه به نقش نهاد آموزش وجود ندارد. یکی از اقدامات جالب توجه در بریتانیا، برگزاری تور کتابخانهگردی، حتی پیش از آغاز دوره تحصیل است. استدلال برگزاری این تورها برای بچههایی که سواد خواندن و نوشتن ندارند، لمس و دیدن تصویر جلد کتابهاست.
سمیعی ادامه داد: نظام آموزشی در ایران، حافظهمحور است درحالیکه نظام آموزشی در بریتانیا مبتنیبر پرورش خلاقیت بهویژه خلاقیت نوشتن، ایجاد فرصت برای جستوجو و پژوهش است. یکی از نکات قابلتوجه در دبیرستانهای بریتانیا، تامین کتاب از عنوانهای مختلف به تعداد دانشآموزان است؛ بهعبارت دیگر از یک عنوان برای همه دانشآموزان در کتابخانه مدرسه وجود دارد.
کنکور دشمن کتابخوانی است
وی کنکور را مانع شکلگیری عادت کتابخوانی دانست و بیان کرد: کنکور دشمن کتابخوانی است؛ چراکه فلسفه آن، توجه صرف به کتابهای درسی و زمینهساز دور شدن افراد از کتابخوانی اصیل است. نظام آموزشی در ایران برای کتابخوانی دانشآموز حتی با نمرهدهی، پیشبینی نشدهاست.
این استاد دانشگاه افزود: در نظام آموزش عالی، بهویژه در رشتههای علومانسانی و اجتماعی، دانشجو باید توانایی تحلیل نقادانه و مهارت بیان و نوشتن دیدگاه خود را داشته باشد اما تجربه نشان داده حتی برخی دانشجویان مقطع دکتری از این توانایی محروم هستند. برخلاف نظام صفر و یک کنکور در ایران، در نظام آموزش عالی بریتانیا دانشجویان درباره انواع مهارتها و تجربه فعالیتهای گروهی و اجتماعی صحبت میکنند.
سمیعی با اشاره به دیگر ویژگیهای نظام آموزشی بریتانیا، ادامه داد: نوآوری نیز از دیگر مشخصههای نظام آموزشی بریتانیا است براین اساس دانشجو، تکرارکننده حرفهای استاد نیست، بلکه دانشجویی نمره قابلقبول دریافت میکند که حرف جدید و قابل دفاعی را مطرح کند. در این نظام آموزشی است که افراد با ذهن باز، آماده شنیدن و خواندن حرفها و نوشتههای دیگران هستند. کتاب در این نظام آموزشی، جزو برنامه زندگی افراد قرار میگیرد.
وی با بیان این مطلب که درهای نظام آموزشی ایران به روی کتابخانه بسته است گفت: متاسفانه نظام آموزشی در ایران بهطورغیرمستقیم مانع ترویج کتابخوانی در بین دانشآموزان و دانشجویان میشود.
90 درصد مردم فرانسه کتابخوان هستند
حسینی، به نبود تعریف مشخص از کتابخوانی اشاره و عنوان کرد: آیا میتوانیم مطالعه کتاب درسی را کتابخوانی دانست؟ مطالعه منابع درسی در کشور فرانسه جزو سرانه مطالعه محسوب نمیشود. فرانسه جزو کتابخوانترین مردم دنیا هستند و 92 درصد آنها حداقل یک عنوان کتاب در سال میخوانند؛ سهچهارم کودکان و نوجوانان این کشور 12 عنوان کتاب در سال مطالعه میکنند. در این کشور حتی برای کودک صفر تا 3 ساله کتاب منتشر میشود که مبتنی بر فلسفه پرورش شهروند و ایجاد راه تعامل با دنیا از راه تصویر و رنگ است.
وی درباره جایگاه کتاب، گفت: کشورهای صاحب فناوری، با وجود ظهور انواع رسانهها برخلاف برخی دیدگاهها در ایران، همچنان برای کتاب، جایگاه ویژهای قائل هستند.
حسینی در ادامه این نشست، با اشاره به نتایج تحقیقات مرکز ملی کتاب در فرانسه بیان کرد: هرچه میزان مواجه کودک با کتاب بیشتر باشد، احتمال اینکه در بزرگسالی به کتابخوان قهاری تبدیل شود بیشتر است. کتابخوان قهار نیز به فردی گفته میشود که سالانه 20 عنوان کتاب بخواند.
حسینی با بیان اینکه تولید کتاب در ایران به مثابه یک صنعت، شکل نگرفتهاست، گفت: نشر حرفهای که بهعنوان صنعت شناخته میشود یعنی، از ابتدا تا پایان فرآیند تولید تا عرضه تعریف شده باشد و نویسنده دنبال ناشر و ناشر بعد از چاپ دغدغه بازار و مخاطب را نداشته باشد.
نهاد خانواده در حال دور شدن از کتابخوانی است
شاکری، خانواده را نخستین نهاد و هسته اصلی توسعه فرهنگ کتابخوانی بهعنوان یک ارزش دانست و گفت: متاسفانه در برخی خانوادههای ایرانی به دلایل مختلف ارزش کتابخوانی در حال تبدیل شدن به ضدارزش است. خانوادهها، گاهی به دلایل شرایط اقتصادی درحال دورشدن از کتاب هستند و تبدیل کتاب به یک کالای لوکس یک تراژدی است. بنابراین در امر توسعه کتابخوانی ابتدا باید به نهاد خانواده توجه داشته باشیم بعد به نهادهای بالادستی، برنامهریزی، سیاستگذاری و قانونگذاری؛ البته فعالیت همه این نهادها در حکم حلقههای یک زنجیره متصلاند.
وی درباره روشهای توسعه کتابخوانی در فرانسه، افزود: خانوادههای فرانسوی از نقاط مختلف منزل برای تعبیه کتابخانه استفاده میکنند.
شاکری درباره نقش و تاثیرگذاری نشر بخش خصوصی در توسعه کتابخوانی، به کیفیت محتوایی و معیار ناشران در تالیف و ترجمه اشاره و بیان کرد: ترجمههای موازی و عرضه همزمان 20 ترجمه از یک عنوان، قصه پُرغصه صنعت نشر کشور است. گاهی حتی در عرض 72 ساعت ترجمه اثر برگزیده جهانی، وارد بازار میشود. حتی اگر اصل رعایت قانون کپیرایت را هم در نظر نگیریم، چطور میتوان این ترجمه را با کیفیت دانست؟! یا چطور میتوان انتظار داشت، کتابخوانی در این جامعه ارتقا پیدا کند؟
این کارشناس نشربینالملل افزود: چرا میزان مخاطبان آثار تالیفی در کشور اندک و چرا ادبیات داستانی و نویسنده ایران جهانی نمیشود؟ بنابراین در جریان بررسی وضعیت کتابخوانی علاوهبر نهادهای سیاستگذار و نهاد خانواده، باید به صنعت نشر بهعنوان حلقه واسط نیز توجه کرد.
شاکری، نگاه تجویزی در امر ارتقاء کتابخوانی را رد و بیان کرد: بهنظر میرسد نمیتوان برای ارتقاء کتابخوانی نسخه واحدی پیچید و اجازه بدهیم در مسر طبیعی پیش بروند هرچند امکان افت و خیر فراوان در این مسیر وجود دارد. نهادی را نمیتوان بهعنوان متولی معرفی کرد و باید نقش خانواده نقش اصلی را در توسعه کتابخوانی بازی میکند.
تالیف و ترجمه هنرمندانه در ایران اندک است
سمیعی با بیان این مطلب که تالیف و ترجمه باید هنرمندانه باشد، گفت: تعداد کتابهایی که با قلم هنرمندان تولید شده در ایران اندک است. مطالعه کتاب زبان اصلی لذتبخشتر از ترجمه است و افرادی که به زبان دیگری جزو زبان مادری تسلط ندارند در قفس بسیار کوچکی قرار گرفتهاند.
وی با اشاره به نقش ویراستاری بهعنوان یکی از پایههای اصلی تولید کتاب در بریتانیا درباره گفت: ویراستاری کتاب در ایران عمدتا به سرهم و یا جدانویسی واژهها محدود شدهاست.
سمیعی صدور چندین هزار پروانه نشر را زمینهساز آسیب به صنعت نشر و ورود غیرحرفهایها به این حوزه دانست و بیان کرد: صنعت نشر با توزیع غیراستاندارد یارانه دولتی به توسعه پایدار نمیرسد. نتیجه توزیع هدفمند یارانه، فعالیت ناشر حرفهای است. ناشر حرفهای باید اقتصاد را با فرهنگ پیوند بزند چراکه نمیتوان وجه اقتصادی صنعت نشر را نادیده گرفت. برخی ناشران حتی در قیمت نجومی کاغذ و دیرگ ملزومات به تولید کتاب ادامه میدهند، در پیوند اقتصاد و فرهنگ موفق عمل کردهاند البته هرچند سود آنچنانی نداشته باشند.
این استاد دانشگاه به تاثیر مهم پیوند ناشر و مخاطب اشاره کرد و گفت: بسیاری از ناشران حرفهای با کتابخانههای بزرگ دنیا در ارتباط هستند و به محض انتشار کتابهای جدید، یک نسخه را خریداری میکنند. دیگر روش ناشران حرفهای، اعلام فهرست تازههای نشر پیش از چاپ و پیشفروش 10 هزار نسخه با قیمتگذاری هدفمند برای بازگشت سرمایه است.
سمیعی ارتباط بین صنعت نشر با نظام آموزش و پرورش را ضروری دانست و گفت: یکی از تفاوتهای اصلی بین نظام آموزش و پرورش ایران و بریتانیا، بیتوجهی به تاریخ و تولید کتابهای با کیفیت در این زمینه است.
نظر شما