آرمان آرین گفت: یک رویای کوتاه در خواب، میتواند مسیر کلی یک اثر را تغییر دهد و اینکه چقدر به متنی که قرار است از آن اقتباس کنیم وفادار باشیم تا حد زیادی تصمیم داستان است، نه نویسنده.
کتابهای تازه
آرمان آرین در آغاز درباره کتابهای ناتمام و آثاری که ایدهای برای نوشتن آنها در ذهن دارد حرف زد و گفت: «مجموعهای که مشغول نوشتن آن هستم جلد پنجم پتشخوارگر است. هفتگانهای نیز با همکاری نشر زعفران بهزودی منتشر خواهد شد که داستان هفت پادشاه از پنج سلسله ایرانی است. دیااکو، داریوش بزرگ، مهرداد بزرگ اشکانی و... از پادشاهان این داستانها هستند. این داستان رمان تاریخی، فانتزی و علمی است و رفتوبرگشتی به دنیا معاصر نیز دارد. این روزها بیشتر از تالیف مشغول پژوهش هستم. برای نوشتن باید بسیار خواند و بسیار دید. برای نوشتن این رمانها نیاز به پژوهش بسیار دارم. به همین دلیل کار به اتمام رسیدن برخی از کتابها به تاخیز افتاده است.»
قاعدههای تالیف اقتباسی
آرین در پاسخ به سوال فرزاد فربد درباره برداشتش از قوانین تالیف یک اثر اقتباسی پاسخ داد: «من معتقدم برای آثار داستانی هیچ قاعدهای وجود ندارد. بسیاری از نوشتههای من برای خود آزمونوخطا بود. قبل از کتابها و مجموعههای من به این ژانر در ایران زیاد توجه نشده بود. بنابراین شروع چنین کاری برای من نویسنده نیز تجربهای متفاوت بود. درباره اقتباس به نظر من پایبندی تا حدی نیاز است. مثلا پارسیان و من وابسته به شاهنامه است، اما ساختارشکنیهایی نیز در آن وجود دارد. به عنوان مثال میشود به ارتباطش با دنیای معاصر یا خردهداستانهای موجود در کتاب اشاره کرد. بسیاری از این ساختارشکنیها برای من شهودی است. مثلا یک رویای کوتاه در خواب، میتواند مسیر کلی یک اثر را تغییر دهد. اینکه چقد وفادار باشیم به متنی که قرار است از او اقتباس کنیم، تا حد زیادی تصمیم داستان است، نه نویسنده.»
تاثیر مخاطب بر ذهن نویسنده
فرزاد فربد با اشاره به اینکه جریان برخی از رمانهای بزرگ بر اساس نظرات مخاطبان تغییر کرده است، از تجربههای آرین در این حوزه پرسید. آرمان آرین در پاسخ گفت: «یکی از تجربههای من در این مسئله نقش زنان و دختران در کتابهای من بود. در سالهایی که کتاب پارسیان و من منتشر شد، دختران گلایه داشتند که چرا قهرمانان این رمانها همیشه مرد هستند. باید بگویم آنچه زیرساختهای ذهنی من را ارتقاء داده و به من کمک کرده تا قهرمانان زن نیز بیافرینم، همین انتقاد مهم بود.»
داستانهای کوتاه
در این بخش از گفتوگو آرین به معرفی برخی از داستانهای کوتاهش پرداخت و درباره چگونگی شکلگیری آنان صحبت کرد. او درباره داستان کابوس باغ سیاه گفت: «داستان کابوس باغ سیاه را من در خواب دیدم، البته نه اینکه بخشبهبخش این داستان را در خواب دیده باشم، اما خواب دیدم که دراز کشیدهام و کسی بالای سرم است. صدای خشخش لباس کسی که در خواب بود، من را بیدار کرد. وقتی آن شخص پیش چشم من آمد، فهمیدم که یک دیو است. این دیو تا صبح بالای سر من ایستاد و بعد رفت. بعد از آنکه از خواب پریدم، حس ترس حضور آن دیو ساعتها در بیداری همراه من بود و تبدیل شد به کتاب کابوس باغ سیاه.»
آرین درباره ایده نوشتن داستان رویای باغ سپید توضیح داد: «نوشتن این کتاب هم با خواب شروع شد. خواب میدیدم با مردی همخانهام و او را نمیشناسم. ریش و موی بلند داشت و لباس ساده بلندی پوشیده بود. این شخصیت در خواب من آدم مرموزی بود. در صحنه بعدی خواب دیدم که تعداد زیادی مرد همتیپ این شخصیت به خانه من آمدند و در گوشهای از هال حلقه زدند و بدون من شروع به صحبت کردند. وقتی من به آن مرد که فکر میکردم همخانهام است اعتراض کردم، گفت نمیتوانسته من را در حلقهشان راه بدهد. زیرا آنها فرشتهاند نه انسان. وقتی از خوب بیدار شدم، ایده اولیه من برای نوشتن این کتاب شکل گرفت.»
در این بخش از گفتوگو فرزاد فربد درباره بازخوردهای کتاب سپیدمان، از سوی زردشتیان پرسید و آرین پاسخ داد: «پیروان آیین زردشت کتاب را دیده بودند و رویکرد مثبتی به کتاب داشتند و معتقد بودند که منابع اصلی آنها در کتاب در نظر گرفته شده است و آن بخش نیز که تخیل است، باعث ارتقا داستان بوده است و خللی به حقایق آن وارد نکرده است. این داستان داستان بلندی است که میتوان در آن منابع متعددی رامشاهده کرد. داستان سپیدمان تنها به منابع دینی نیازمند نبود. من باید فلسفه و تاریخ و روانشناسی را نیز در نظر میگرفتم.»
افسوننامه نیز داستان بلند دیگری بود که آرین درباره آن توضیح داد و گفت:«افسوننامه نقد خرافات رایج است. در این داستان میتوانید تاریخ یک سرزمین را به صورت تمثیلی ببینید. کاراکترهای این داستان حتی نام درستی ندارند. این کتاب یکجور شهر قصه و یکجور قلعه حیوانات کوچک است. براساس فضای جامعهای که در آن زندگی میکنیم، خیلی از مسائل را نمیتوان نقد کرد. کار افسوننام همین است. این داستان را بیش از آنکه جوششی نوشته باشم، کوششی نوشتهام.»
تولید انیمیشن
مخاطبان این گفتوگوی زنده سوالهای بسیاری را درباره تبدیل آثار آرین به انیمیشن مطرح کردند. این نویسنده در پاسخ گفت: «رشته تحصیلی من سینما بوده است و من کمی در کار تصویرسازی آثارم سختگیرم. پیشنهادهای متعددی در این زمینه داده شده است و برخی از آنها را نیز تا جایی پیش بردیم و دیگر نتوانستیم آن را ادامه دهیم. چون امکانات برای ساختن کم بود.»
و در پایان آرین در پاسخ به سوال «نوشتن را از چه سنی شروع کردید» گفت: «من از دوازدهسالگی به طور جدی مینوشتم و در بسیاری از جشنوارههای دانشآموزی مقام میآوردم. البته ما از کودکی با کتاب و نوشتن بزرگ شدیم. اما اولین کار حرفهای من همان پارسیان و من بود. بعد از نوشتن آن یک سالی آن را در کشو گذاشتم و جرئت منتشر کردنش را نداشتم. بعد از این یک سال و با نشان دادن این کتاب به استادانی مانند اسلامی ندوشن کمکم تصمیم گرفتم کتاب را به نشری بسپرم. در نهایت این کتاب با همکاری نشر موج منتشر شد.»
نظر شما