به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از اکتوالیته- شرکت فیلمسازی استون ویلج با همکاری کمپانی رسانه‌ای بلک‌باکس برای تولید یک سریال اقتباس تلویزیونی از رمان کلاسیک فرانکشتاین، نوشته مری شلی، نویسنده انگلیسی وارد همکاری شده‌اند.

 اگر چه در حال حاضر قرار است سریال به صورت محدود ساخته شود اما هر دو شرکت فیلمسازی ابراز امیدواری کرده‌اند که شخصیت‌ها و خط روایی داستان به نحوی تنظیم شود که سریال در طی چند فصل ادامه‌دار باشد.

این اثر اقتباسی جدید که بردلی مک مانوس نگارش فیلم‌نامه آن را بر عهده دارد در اروپا فیلم‌برداری می‌شود و خط اصلی داستان نیز بر رفتارها و وسواس‌های شخصیت علمی(فرانکشتاین) که در پی کشف راز بین زندگی و مرگ است تمرکز خواهد داشت. تاریخ فیلمبرداری یا اکران این اثر هنوز مشخص نیست.

اسکات استیندورف، مدیر شرکت فیلمسازی استون ویلج درباره ایده ساخت یک سریال جدید از این شاهکار کلاسیک می‌گوید «در حالی که با چند نورولوژیست مشغول کار روی یک فیلم مستند بودم فهمیدم که کنجکاوی انسان در پس دستاورهای علمی امروز بسیار شبیه به آن چیزی است که مری شلی در سال 1818 نگاشت. این داستان 200 ساله به نظر می‌رسد تا همیشه به زمان ما مربوط و مرتبط باقی می‌ماند.»

جولیانا پاپادیا، مدیر رسانه بلک باکس نیز اشاره کرد که شرکت استون ویلچ و بردلی مک مانوس این ایده ما را به اشتراک می‌گذارند که چرا این کتاب فوق‌العاده باید در زمانه ما دوباره خوانده و بازبینی شود و حالا ما از شروع این سفر بسیار خوشحال هستیم.

فرانکشتاین که به عنوان اولین رمان علمی تخیلی از آن یاد می‌کنند معروف‌ترین اثر مری شلی، نویسنده انگلیسی است که اولین بار در سال 1818 و در 20‌ سالگی نویسنده آن منتشر شد.  

فرانکشتاین دانشمند جوان و جاه‌طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد. این موجود آنقدر وحشتناک است که همه، حتی خالقش از دست شرارت‌های او فرار می‌کنند. 

از فرانکشتاین اقتباس‌های متعددی در تاریخ سینما انجام شده که اولین آن‌ها به سال ۱۹۱۰ باز می‌گردد که جی داولی آن را کارگردانی کرد. معروف‌ترین اقتباس نیز سه فیلم فرانکشتاین، عروس فرانکشتاین و پسر فرانکشتاین، با بازی بوریس کارلوف و کارگردانی جیمز ویل در دهه 30 میلادی بود که موجب محبوبیت شخصیت فرانکشتاین در دنیای ادبیات شد. این رمان همچنین دستمایه ساخت فیلم‌های کمیک موزیکال نمایشنامه، نمایش باله و شوهای تلویزیونی و اخیرا یک بازی معمایی رایانه‌ای بوده که همه بیانگر محبوبیت این هیولای علم‌مدار برای انسان مدرن است.