وی از دوره دانشآموزی به سبب مصاحبت و همنشینی با بزرگان دیار دشتی، علاقه بسیاری به پژوهش و نویسندگی داشته و این ویژگی تا امروز در وجود وی باقی مانده است. نتیجه فعالیت علمی وی، کتابهای «فرهنگ لغات متشابه»، «دستور زبان و گویش دشتی»، «ضربالمثلهای محلی» و چندین سفرنامه است که هنوز به چاپ نرسیده است و «فرهنگ واژگان دشتی» دومین اثر چاپ شده اوست که در دسترس دوستداران قرار گرفته است.
اثر نخست این پژوهشگر حوزه فرهنگ شفاهی، «بنیادهای دستور گویش دشتی» است که سال 1397 با نشر علم و دانش وارد بازار شده است. این فرهنگ در 2875 صفحه به صورت دو ستونی کار شده است. جلد اول از «الف» تا حرف «ث»، جلد دوم از حرف «ج» تا پایان حرف «ز»، جلد سوم از حرف «س» تا پایان حرف «ک»، و جلد چهارم از حرف «گ» تا «ی» بخشبندی شده است. در این اثر از 172منبع چاپی و 12کتاب غیرچاپی و چهار کتاب منبع انگلیسی استفاده شده است.
شهرستان دشتی یکی از شهرستانهای استان بوشهر با مرکزیت شهر خورموج است. یکی از قطبهای کشاورزی و زراعی استان و کشور محسوب میشود. مردم این منطقه به زبان فارسی با گویش دشتی سخن میگویند. این گویش از گونههای زبانی به جای مانده از فارسی میانه دور ساسانیان است، از این منطقه بزرگانی چون فایز قد کشیدهاند. گویش دشتی از دقیقترین و مستقلترین زبانهای محلی است که به گونهای خالص در جنوب ایران استفاده میشود که از نظر جغرافیایی این گویش در دو شهرستان دشتی و دیر ساری و جاری است.
تدوین و جمعآوری واژههای این گویش، کاری سترگ و کمنظیر بود که به گونهای کاملا پژوهشی و کارآمد در کتابی چهارجلدی بهتازگی به چاپ رسیده است. نویسنده خوشنام و صاحبسبک و صاحبنظر این اثر، استاد سیدکوچک هاشمیزاده است که علاوه بر کرامات اخلاقی و شخصیتی، فرزانهای نامآشنا در جنوب ایران و در سازمانهایی مانند سازمان لغتنامه دهخدا است که لوحهایی و هدایایی از این سازمان ازجمله تقدیم چندین جلد لغتنامه دهخدا ازسوی محمد دبیرسیاقی سال 1362 به وی اهدا شده است.
نویسنده در این اثر در ابتدا به نکات دستوری موجود در گویش دشتی و رابطه آن با تلفظهای این گویش در زبان پهلوی و باستان پرداخته است و در ادامه وضعیت فعل و ضمیر و اسم و صفت و نشانههای جمع و تطور حروف در این گویش به گونه مبسوط بررسی کرده است. «در ضمایر مفعولی ناپیوسته تنها «وُ» vo= به اوّل ضمایر مفعولی پیوسته درمیآید و آنها را از پیوسته به ناپیوسته تبدیل میکند. مانند:
خوم Xom خودم که به وخوم Vo-Xom= به خودم تبدیل شده است.» (هاشمیزاده، 1399 :17-18).
ضمایر پیوسته | |
مفرد | جمع |
Mم=م | Mu=مان |
Tت=ت | Tuتو=تان |
Sش=ش | Ŝuشو=شان |
در بخش بعدی به دگرگونیهای واکهها پرداخته و در نمونهای بیان داشته که «واکه «اَ= َ/a» پیش از همخوانهای «ب» و «ف» یِ ساکن میافتد: یعنی گروه واکه « َ/a» به اضافه همخوان لبی ساکن بر روی هم به سایواک «او/ow» تبدیل میشود.» (همان:23)
ف | د | __ | ف | د | __ |
افزار=ابزار | اوزار | Owzãr | اَفسار | اوسار | Owsãr |
دِرفش | شُو | Šow | کَبک | کُوگ | kowg |
یا در مورد واکه آ(ا)/a=او(و) ow در گویش دشتی، معلوم میکند که «واکه آ(ا)/a در پایان گاهی (بهویژه هنگامی که واژه مضاف واقع شود) به «او/ow» تبدیل میشود، به علاوه این واکه پیش از واجهای لبی «ب/b»و «و/v» نیز مانند سایواک «او/ow» فراگه میشود و واج «ب» یا «و» حذف میشود و میافتد، یعنی گروه واکه «آ/ā» به اضافه واجهای لبی «ب/b» و «و/v» بر روی هم سایواک «او/ow» تبدیل میشود».(همان:29)
فصل بعد به دگرگونی همخوانها میپردازد که در چهار بخش ابدال، ادغام، حذف و قلب مورد بررسی قرار میدهد. در بحث ابدال حدود 23 مورد قاعده و دگرگونی ذکر میکند. در بخش حذف حدود 13 مورد و در بحث قلب و ادغام به ذکر 25 مورد کفایت میکند.
از نکتههای مهم در گویش دشتی، قرار گرفتن شناسه قبل از فعل است که در حقیقت شناسنامه گویش دشتی محسوب میشود. به این موضوع در این اثر پرداخته شده که «در زبان پارسی باستان ضمایر فاعلی قبل از فعل میآید مانند -امان گفت، -اتان گفت، -اشان گفت. در گویش دشتی نیز اینچنین است با این تفاوت که «ان» آخر این ضمایر حذف شده مانند: اُم گو=گفتم، اِت گو=گفتی، اِش گو=گفت» (همان:14)
در بحث ابدال در مورد حرف ق/q بیان میدارد که «بستواج «ق/q» در گویش دشتی وجود ندارد و بهجای آن «ک/k» تلفظ میشود و گاهی نیز به «خ/x» و در واژه قوری به «غ» تبدیل میشود (همان:42)
در مبحث حذف، بحث بسیار مفصلی در مورد حذف حروف در گویش دشتی دارد که در موارد فراوانی شاهد مثالهایی از پهلوی نیز ذکر کرده است. از موارد نادر و خوشقلم این اثر، این است که در توضیحاتِ مربوط به دستور و فرم زبانی و نحوی به جزئیات و موارد استثنایی تغییر و تحولهای دستوری و بنیادی نیز پرداخته است.
بهطور مثال، در بحث حذف «د/d» به مواردی که این حذف در گویش دشتی اتفاق افتاده است، پرداخته که 1- اگر پیش از آن یکی از واکههای دراز یا«ُ/o» باشد مانند استاد= اُسا/ اِسا. 2- اگر پس از سایواج «ز/ z» باشد مانند دُزد= دُز. نزدیک=نزیک nezik- 3-اگر پیش از آن یکی از واکههای دراز یا «وُ/ u» باشد. مانند رود=رو، رشید=رشی.
نظر شما