یک رمان نوجوان نقد شد؛
آموزش آب زیرکاهی در «جاسوس پنجاپنج»/ ادبیات حاکم بر متن، مخاطب را به دنبال خود میکشاند
مریم جلالی در جلسه نقد رمان نوجوان «جاسوس پنجاپنج» گفت: این کتاب آموزش نامحسوس یا آب زیرکاهی دارد و ادبیات حاکم بر متن، مخاطب را به دنبال خود میکشاند.
فرحناز عطاریان در ابتدای این نشست درباره اینکه چرا و چگونه نویسنده شده گفت: رشته دانشگاهی من شیمی و تقریبا بیارتباط به ادبیات است. اما در طول تحصیل علاقه زیادی به حضور در کلاسهای نقد و بررسی کتاب و فیلم داشتم و تصور میکردم که باید به انتخابِ رشته تحصیلیام احترام بگذارم و شاید همین احساس شهامت را برای تغییر از من گرفته بود. از سالها قبل که با شورای کتاب آشنا شدم، پیگیرانه به مطالعه و فعالیت در حوزه ادبیات کودک و نوجوان پرداختم. از کار ترجمه کتاب نوجوان آغاز کردم، تا اکنون که اولین کار تالیفیام از سوی نشر قدیانی منتشر شده است.
وی در ادامه درباره موضوع کتاب توضیح داد: موضوع و معضلات محیط زیستی برای من تکاندهنده است. قطع درختان و کاری که بشر بر سر طبیعت میآورد حالم را دگرگون میکند. تصمیم گرفتم با همین احساس شدید و عاطفی که به طبیعت دارم بنویسم و از دانستههای خودم از علم شیمی بهره بگیرم. امید داشتم که بتوانم این احساس پرشور به محیط زیست و طبیعت را به خواننده هم منتقل کنم.
آموزش نامحسوس در «جاسوس پنجاپنج»
در ادامه مریم جلالی با بیان خلاصهای از کتاب، درباره آن توضیح داد: من این کتاب را دوبار خواندم؛ یکبار برای لذت بردن از خواندن یک متن و بار دیگر با نگاه منتقدانه. آنچه دربارهاش میتوانم بگویم این است که این کتاب آموزش نامحسوس دارد. اصطلاحی که من به کار میبرم آموزش آب زیرکاهی است. در بومگرایی آنچه مورد توجه قرار میگیرد، محیط زیست است و هر آنچه در آن است از انسان تا حیوانات وحشی و اهلی، درخت و ساختمان و کارخانه و میراث فرهنگی و هوا ... و تعامل درست بین آنها برای پاسداشت زندگی و امکان داشتن حیات خوب که مورد توجه رماننویسان در این حوزه قرار میگیرد. ما در نقد بومگرایی حتی پیشبینیها را هم میتوانیم ببینیم. همانگونه که در این کتاب دیده میشود.
این منتقد و پژوهشگر در ادامه با اشاره به اینکه در دوران پسا استعماری بشر از منابع طبیعی به نفع خود بهره گرفته اما این بهره برداری کاملا یکطرفه بوده است، افزود: در این کتاب برعکس است. موشها علیه آدمها قیام میکنند. اما این بستر را خود انسان فراهم کرده است. حتی سمهایی که برای کشتن موشها به کار میبرد در این داستان گریبان خودش را میگیرد. این کتاب میتواند مرجع مناسبی برای نقد بومگرایی در پایاننامه دانشجویان کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان استفاده شود. پیداست که نویسنده علوم آزمایشگاهی را خوب میدانسته است.
به گفته این استاد دانشگاه، اگر بخواهم از نگاه ادبی به این کتاب بنگریم. شروع بسیار جذابی دارد و ادبیات حاکم بر متن، مخاطب را به دنبال خود میکشد. ابتدا با توصیف شروع میکند اما زود به دیالوگ میرسد.
جلالی همچنین بیان کرد: ما میدانیم که برای نوجوان، پدرو مادر از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و در این رمان به آن به خوبی پرداخته شده. نگرانی که نوجوان از بهخطر افتادن سلامتی و یا مرگ والدینش دارد و مقایسهای که نوجوان بین پدر و مادر خودش و والدین دیگران میکند، به حال و احوال نوجوان بسیار نزدیک است. مثلا در یک گفتوگو پنجاپنج از شصت و یک میپرسد: «تو پدرومادرت را به یاد داری؟ یا جایی بچه موشها با نگرانی از پنجاپنج میپرسند: از این چیزی که ما را قوی میکند و طول عمرمان را زیاد میکند، به پدرو مادرمان هم میدهید؟» نکته جالبی که نظرم را جلب کرد اهمیت آموزش در این متن است. حتی برای دروغ گفتن، بچه موشها آموزش میبینند. حاکمان کانال جایی از پنجاپنج میپرسند: «مگر تو کلاس دروغهای باورپذیر را نگذراندهای؟ یا کلاس روانشناسی موشهای مناطق مختلف؟» موشی پیر در کانال غربیست که هشتاد سال عمر کرده. و به طورجالبی مساله ژن در آنجا مطرح میشود.
جلالی در ادامه به سایر نکات کتاب پرداخت و گفت: چند مورد ترکیبسازی در زبان هم انجام گرفته مثل «تازه به کانال رسیدهها» یا «چنگاله چسبانی» و ... ازبازیهای زبانی مثل اتباع و کنایه نیز بهره گرفته شده است. زبان و لحن خیلی نزدیک به زبان و لحن امروزی نوجوان است، و به ذائقه او خوش میآید. بخصوص طنزی که خواننده را به وجد میآورد. من در طول داستان و فرایند خواندن، موش بودن شخصیتها را از یاد میبردم.
وی با بیان اینکه این کتاب پتانسیل انیمیشن شدن را دارد، به ضعفهای کتاب هم اشاره کرد و افزود: نکته منفی که به نظرم رسید حضور کمرنگ جنس مونث است. و شخصیت تاثیرگزار زن را در متن کمرنگ دیدم.
عطاریان نیز در این باره توضیح داد: من تقریبا شش شخصیت مونث در کتاب بهکار بردم. و سعی کردم از بین آنها یک شخصیت کنشگر به نام «مموش» را خلق کنم. قوطی را نیز که به نظرم تاثیرگزار بود، مونث انتخاب کرده بودم اما شاید نتوانستهام با توصیف خوبی مونث بودن او رابه مخاطب منتقل کنم.
این جلسه با پرسش و پاسخ شرکتکنندگان ادامه یافت.
نظر شما