مدیر انتشارات کتابدار معتقد است: بسیاری از ناشران مطرح دنیا شاخصشان برای ترویج علم، درج نکردن حتی یک فرمول در کتاب است. یکی دیگر از شاخصهها این است که ادبیات کتاب باید بهگونهای باشد که در فرودگاهها توزیع شود نه در دانشگاهها.
محسنی در ابتدای این نشست گفت: وقتی از ترویج علم صحبت میشود، بهطور طبیعی تولید محصولات خاصی را از موسسههای انتشاراتی انتظار داریم. نخستین رفتاری که یک ناشر در زمینه ترویج علم باید داشته باشد این است که موضوعات علمی را سادهسازی کند، بهگونهای که آسیبی به بدنه آن علم وارد نشود.
وی افزود: این نگاه به قدری اهمیت دارد که ناشران برای استاندارد عمل کردن در ترویج علم، باید دورههای خاصی را بگذرانند. به همین ترتیب در سازمانهای گوناگون دورههای مقطعداری ایجاد شده که افراد میتوانند در یک حوزه موضوعی بحثهای ترویجی را فرا بگیرند.
محسنی تأکید کرد: به اعتقاد من، نشر یعنی ترویج علم. حال این تعریف در هر حوزهای میتواند خود را نشان دهد. مروج علمی هم که میخواهد از محتوا استفاده کند، باید مخاطب خود را بشناسد. در این زمینه ویراستاران و تولیدکنندگان محتوایی در انتشاراتیها هستند که کار سادهسازی میکنند. بنابراین باید گفت که ترویج علم در ماهیت نشر نهفته است.
این فعال در عرصه نشر بیان کرد: کتابخانهها هم یکی از مراکز ترویجی در علم هستند. در حقیقت نمیتوان گفت تنها کتابهایی که ویژه ترویج علم نوشته میشود به این فرآیند میپردازند.
وی ادامه داد: مولفه غیرمستقیم بودن در بحث ترویج علم، به مراتب مهمتر از هر مولفه دیگری است. بنابراین بحث ترویج علم در ماهیت نشر جاری است، حتی ناشران تخصصی. حال اینکه برای چه گروهی با چه خصوصیاتی یک محتوا تولید میشود، اهمیت دارد.
محسنی گفت: ممکن است دانشمندی در حوزه فیزیک کوانتوم کتابی برای جامعه فیزیکدانان بنویسد، بااینحال در این کتاب امکان دارد فصلی را در کتابش به ترویج علم هم اختصاص دهد یا اینکه در کتاب دیگری به این موضوع پرداخته باشد. در واقع باید گفت، بافت بسیار کلی است که در مقیاسهای کوچکتر تخصصی میشود.
به گفته این ناشر، ترویج علم در نشر نهادینه شده است. در فرآیند ترویج علم میتوان دو رویکرد را مورد بررسی قرار داد؛ یکی از بالا به پایین است که از سوی دانشمندان برای مردم صورت میگیرد و به نوعی مفاهیم را سادهسازی میکنند. رویکرد دیگر پایین به بالا است که علم بسط داده میشود. در این رویکرد میخواهیم افراد را به علم علاقهمند کنیم. در این رویکرد، ترویج علم رویکرد عامتری به خود میگیرد. در این رویکرد، ویژگی افراد مختلف باید شناخته و زیرساختها فراهم شود که تخیل، خردورزی و شناخت علم جزو این زیرساختها است.
وی افزود: بیش از 90 درصد فعالیت ناشر در ارتباط با تولید یک محتوای خاص، مربوط به ویرایش اثر است و در این زمینه ناشر میتواند دخالت زیادی داشته باشد که میتواند این اثر را به سمت ترویج علم سوق دهد و مخاطبآفرینی کند. ناشر با توجه به دخالتهایی که در انتخاب کتاب میکند، بزرگترین نقش را در ترویج علم دارد. جالب است بدانید که دانشمندی مانند استیون هاوکینگ که شهرت جهانی زیادی در فیزیک نظری داشته، چندین کتاب برای افرادی که از فیزیک چیزی نمیدانند نوشته است، اما ناشر کتابهایش آن را برای مخاطب خواندنی کرده بود.
محسنی گفت: در برخی موارد ممکن است مولف در نگارش ضعفهایی داشته باشد که ناشر میتواند کاتالیزور خوبی در این زمینه باشد. کتاب «تاریخچه زمان» هاوکینگ که در فهرست ثبت رکوردهای گینس هم ثبت شده، ابتدا از سوی چند ناشر به دلیل نگارش سنگین آن رد شد و فقط یک ناشر آنهم با شرایط خاص آنرا پذیرفت. در واقع ناشر با ویراستاری که انجام داده، تأثیر بینظیری روی کتاب داشته و باعث شد بسیاری از افراد را به سمت فیزیک متمایل کند و تأثیر بسیار زیادی بر افکار جهانی بگذارد. در اینجا باید گفت که ناشر هنر خود را نشان داد.
مدیر انتشارات کتابدار ادامه داد: ناشر برای ترویج علم باید شاخصهایی بگذارد. بسیاری از ناشران مطرح دنیا شاخصشان برای ترویج علم، درج نکردن حتی یک فرمول در کتاب است. یکی دیگر از شاخصهها این است که ادبیات کتاب باید به گونهای باشد که در فرودگاهها توزیع شود نه در دانشگاهها.
وی تصریح کرد: ناشران معتبر دنیا در زمینه ترویج علم به نویسندگان خطیمشی میدهند. در واقع بار سنگین بیشتر روی دوش ویراستارانی است که آنها هم از علم کافی برخوردارند. اغلب دانشمندان قلم خوبی ندارند و بنابراین حضور ویراستار به شدت اهمیت دارد.
به گفته محسنی، جهان غرب به شدت بر این موضوع تأکید میکند، حتی دانشمندان ژورنالیست پرورش میدهند. برای مثال، بنیاد ملی علوم در آمریکا در حوزههایی مانند شیمی یا فیزیک نظری ضعف محتوایی وجود دارد. آنها با یک موسسه انتشاراتی در تعامل میشوند تا بتوانند محتوای این حوزهها را در دبیرستانها رواج دهند تا در آینده دانشمندان مهمی در کشور پرورش پیدا کنند.
نظر شما