نویسنده ساکن خیابان بهشت در گفتوگو با ایبنا:
ادبیات داستانی از قافله روایت معضلات اجتماعی عقب مانده
مریم رجبی: بازگو کردن مسائل اجتماعی ایران در حوزه شعر و هنرهای تصویری و فیلمهای سینمایی تاحدی انجام شده و میشود ولی ادبیات داستانی از این قافله عقب مانده و به هیچ وجه نتوانسته رتبه خوبی در این جایگاه کسب کند.
محوریت رمان شما با مسائلی چون تجاوز و خیانت است چیز موجب انتخاب این مسائل برای نوشتنتان شد؟
اشتغال من در سازمان پزشکی قانونی موجب شد تا با مسائلی که قبل از آن فقط از دور و به طور مبهم با آنها روبهرو بودم از نزدیک برخورد داشته باشم و لایههای زیرین بزهکاری و آسیبهای عمیق اجتماعی را لمس کنم. انتخاب محور تجاوز و خیانت از این رو که یکسر آنها مربوط به آسیبهای زنان میشد من را بر آن داشت که به نوشتن آنها بپردازم. و از آنجایی که قبلا تجربه داستاننویسی داشتم از این رو بهتر دیدم در قالب ادبیات داستانی و رمان بستر ناسالم جامعه را به مخاطب نشان دهم.
مسئله بعدی خودکشی است که به شیوههای متعددی در رمان به آن پرداخته شده این مرگها نشانگر چه چیز در داستان و جامعه است؟
من به تبع شغلم به مسایل خودکشی، دگرکشی و سایر بزهکاریهای جامعه بیش از مردم عادی اشراف داشته و چون هر ساله شاهد افزایش این آمار تکاندهنده بودهام فکر کردم پرداختن به این مسائل شاید باعث افزایش آگاهی اجتماعی شود. بروز این معضلات در جامعه نشاندهنده ناهنجاریهای عمیق و معضلات فرهنگی در جامعه است و زنگ خطری است برای جامعه شناسها و مردم.
به نظر شما در ادبیات ایران تا چه اندازه به این مسائل اجتماعی پرداخته میشود؟
بازگو کردن مسائل اجتماعی ایران در حوزه شعر و هنرهای تصویری و فیلمهای سینمایی تاحدی انجام شده و میشود ولی ادبیات داستانی از این قافله عقب مانده و به هیچ وجه نتوانسته رتبه خوبی در این جایگاه کسب کند. در صورتی که عنصر اصلی هنر هفتم یا سینما قصه و ماجرا است که ادبیات داستانی میتواند نقش خوراک را بازی کند ولی اقتباسهای سینمایی از ادبیات ما بسیار ضعیف و ناکارآمد است. ادبیات داستانی ما بیشتر حول و حوش سیاست، تاریخ و یا ماجراهای صرفا عاشقانه میچرخد.
در مورد شخصیتپردازی اثر توضیح میدهید؟ مردد بودن و گاهی منفعل بودن راوی در برابر مسائل پیشرو از چه نشات میگیرد؟
شخصیتهای اثر همه آسیب دیده هستند و به همین دلیل مردد و منفعل عمل میکنند.
در پرداختن به صحنههای مربوط به بیمارستان و پزشکی قانونی شما دقت زیادی داشتهاید و به خوبی آن را تصویر کردهاید. تا چه اندازه تجربهتان در این تصویر سازیها موثر بوده اند؟
فضاهای پزشکی قانونی و بیمارستان که در این اثر به آنها پرداخته میشود معمولا فضاهایی ناملموس برای عام هستند مخصوصا فضای پزشکی قانونی از این نظر بسیار ناشناخته و وهم آلود جلوه کرده. درصورتی که در دنیای واقعی اینطور نیست و من خواستم با بازنمایی روابط انسانی پیچیدهای که در بطن رمان و در این فضاها شکل میگیرد مخاطبم را از نزدیک وارد اینگونه فضاها کنم و البته تجربهام در این خصوص نقش اصلی را داشت.
چه چیز موجب انتخاب این راوی برای رمانتان شد؟ راوی اول شخصی که اغلب در جایگاه دانای کل قرار میگیرد !
من در هیچ رمان یا کتاب ایرانی ندیدم که وجه حرفهای و تخصصی زن قهرمان داستان در پیشبرد ماجرای قصه نمود داشته باشد بنابراین با انتخاب آگاهانه این راوی خواستم تجربه تازهای بکنم.
آیا انتخاب تهران برای روایت داستان اتفاقی بوده یا با توجه به اتفاقات در جریان داستان تهران را انتخاب کردید؟
انتخاب تهران بدلیل موقعیت پایتخت بودن دارای فضاهای منحصر به فردی مثل سالن تشریح پزشکی قانونی کهریزک است که یکی از بزرگترین سالنها در آسیا محسوب میشود و نیز در کنار این فضاها مسایل حاشیهنشینی که در تهران در اندازه بزرگ دیده میشود باعث شد که تهران را به عنوان وقوع رویدادهای رمان انتخاب کنم.
در آخر در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در حوزه ادبیات داستانی مشغول آمادهسازی یک مجموعه داستان و شروع نوشتن رمان جدیدم هستم.
نظر شما