رمان عاشقانه «در آغوش گندمزار»، نوشته سمیه (زهرا) صداقتی با اسم مستعار ملکه، اغلب ویژگیهایی را که برای فرم داستانی زنانه (زنانهنویسی) و نیز مضامینی که برای داستانهای زنان برشمردهاند، در خود جای داده است. این اثر بر وجود نگرش مردسالارانه در جامعه تاکید دارد و ضمنا زنان را ناچار به تن دادن به آن، به جهت داشتن آرامشی هرچند ظاهری، میداند و بهنوعی میتوان گفت که این نویسنده نویسا قلم، آگاهانه، اغلب ویژگیهای نوشتار زنانه را برگزیده و به کار گرفته است. او با خلق چنین اثر ادبی، نگاهی متفاوت به جامعه و زنان دارد و علیرغم آنکه نسبت به برخی مسائل اجتماعی و سیاسی بیاعتنایی نشان میدهد، معتقد به تغییر در زندگی زنان است...!
از سوی دیگر، «در آغوش گندمزار»، در هر دورهای که مورد خوانش قرار بگیرد یادآور عشق و حقایق مربوط به سالهای سخت دوست داشتن است. سمیه (زهرا) صداقتی (ملکه)، توانسته است مانند همیشه قلم شگفتانگیز خود را برای دوستداران حوزه رمان های عاشقانه، به رخ بکشد. زندگی روزمره انسان ها در این رمان به خوبی به تصویر کشیده شده است و نویسنده با اکتشافات متفاوتی در مورد موضوعات مشابه در آن حرف میزند.
«در آغوش گندمزار»، یک داستان عاشقانه با قدرت حیرتآور است! شاید با خواندن این کتاب بیشتر به یاد رمانهای عاشقانهای بیفتید که در آن حسرت و دستیابی به عشقی که بازگو نمیشود، همواره احساس میشود؛ اما صداقتی (ملکه) برای جزء به جزء واژههای این رمان بزنگاه های قابل توجهی را خلق کرده است. این بانوی فرهیخته، تاثیر انتخابها، آدمها و آموزههایی که آنها میتوانند در یک رابطه دوستانه، عاشقانه ایجاد کنند را در این کتاب بهخوبی بهتصویر کشیده است.
«در آغوش گندمزار» از جمله کتابهایی است که دوباره خواندن آن پس از اولین خوانش، حسی تکراری و خستهکننده به مخاطب نخواهد داد، حتی اگر بداند که در نهایت داستان به کجا ختم خواهد شد.
در کلام آخر، فقط میتوان گفت که «در آغوش گندمزار»، رمان عاشقانهای است که هیچوقت از دهان نمیافتد و آدمی دوست دارد از این همه «برهوتِ دوست داشتن» به آغوش گندمزار پناه ببرد...!
نظر شما