در بین مقالات متعددش، وولف در یادداشتی با عنوان چگونه باید کتاب خواند، توصیههای جالبی به مخاطبان کتابهایش دارد.
ویرجینیا وولف نویسنده مشهور انگلیسی را بیشتر به سبب نوشتن رمانهایی مثل خانم دالووی و به سوی فانوس دریایی میشناسند ولی در کنار نوشتن رمانها و داستانهای جذاب این نویسنده زن انگلیسی در مقالهنویسی نیز تبحر خاصی داشت و صدها مقاله با موضوعات مختلف از مسائل و مشکلات اجتماعی گرفته تا احساسات شخصیاش درباره نویسندگان دیگر نیز از او به جا مانده است.
وولف کتاب مشهورش با عنوان «اتاقی از آن خود» را نیز در قالب مستند مقالاتی درباره نویسندگی و آیین نگارش نوشته است. این کتاب در کلاسهای آیین نگارش پایههای مختلف تحصیلی دانشگاهی تدریس میشود. علاوه بر اهمیت شیوه نگارشی آن، این کتاب ویژگیهای نثر مدرنیستی را در مقالهنویسی وارد کرده و سبک جدیدی ایجاد کرده است.
در بین مقالات متعددش، وولف در یادداشتی با عنوان چگونه باید کتاب خواند، توصیههای جالبی به مخاطبان کتابهایش دارد و مینویسد شما این تیتر را با این تیتر اشتباه نگیرید که چگونه یک نفر کتاب بخواند. توصیه مطالعه کتاب برای همه آدمها متفاوت است ولی توصیه کلی این است که هیچ توصیهای برای این موضوع وجود ندارد. همه دلایل خاص خودشان را برای کتاب خواندن دارند و در ادامه روشها و سلیقههای خودشان را دارند.
وولف مینویسد: توصیه من برای چگونه کتاب خواندن برای همه نیست بلکه برای یک نفر است. قبل از خواندن هر کتابی باید آرزوها و انتظارات خودتان از یک کتاب را کنار گذاشته و بدون هیچ پیش داوری شروع به خواندن افکار و تجربیات نویسنده بکنید. به جای این افکار و پیش افکار درباره نویسنده و عقایدش سعی کنید یک نویسنده بشوید. هیچ وقت در هنگام خواندن درباره ارزش و مقدار کتاب نوشته شده قضاوت نکنید و فقط سعی کنید خودتان را جای نویسنده گذاشته و کتاب را تمام کنید.
به عقیده نویسنده انگلیسی هنگام مطالعه باید شبیه کسی که خوابیده است تنها مشاهدات را در ذهن ثبت کنید و بعد درباره آنها فکر کنید. توصیه وولف درباره مطالعه کتاب این است که بعد از خواندن آخرین صفحه از یک کتاب نوبت به قضاوت و فکر کردن درباره آن میرسد. در میانههای کتاب مقایسه آن با کتابهای مشابه دیگر زیاد معقول نیست و تنها نتیجهای که دارد این است که آن را رها کرده و به دنبال کتاب دیگری میروید و ممکن است مطالب ارزشمند بیشتری را از دست بدهید.
وولف در نهایت به خواننده یک کتاب توصیه میکند که به جای فکر کردن و قضاوت درباره افکار از مطالب آن لذت ببرند چون به نظر او همه داستانها و نوشتهها در نوع خود جالب و جذاب هستند و در شرایط مختلف دارای ارزش میشوند.
تمام کسانی که آثار وولف را خوانده باشند به خوبی متوجه هستند که قوانین این نویسنده مشهور در نوشتن معمولا قوانینی بودند که دارای انعطاف زیادی هستند و خودش نیز در نوشتن یا زندگی شخصی تابع یک قانون خاص نبود و همیشه به حوادث اطراف خود انعطاف نشان می داد.
نظر شما