کتاب «جغرافیای تاریخی دریاچه ارومیه» ظاهرا نگاهی متفاوت به احوالات منطقه دارد. تفاوت عمده این اثر با کتابهای دیگری که در رابطه با دریاچه ارومیه منتشر شدهاند، چیست؟
تا امروز کتابهای خوبی از جمله کتاب دریاچه ارومیه (اشک طبیعت ایران) اثر بهرام جبارلوی شبستری و چندین اثر توسط نویسندگان بزرگی چون استاد خاماچی منتشر شده است اما این کتابها بیشتر در رابطه با جغرافیای طبیعی دریاچه ارومیه بوده و تمرکز تمام این آثار، موقعیت جغرافیایی و موهبتهای طبیعی منطقه است؛ برای همین من در کتاب حاضر سعی کردهام از منظری متفاوت به قضیه نگاه کنم.
تمرکز این کتاب روی جغرافیایی تاریخی منطقه است که از دوره قاجار آغاز میشود. فصل اول در رابطه با سیمای عمومی دریاچه ارومیه، فصل دوم دریاچه ارومیه به روایت دیگران، فصل سوم تاریخچه کشتیرانی در دریاچه ارومیه و فصل چهارم متشکل از اسناد و تصاویر است.
شما نگاه ویژهای به دوره قاجار در این کتاب دارید. آیا علت خاصی دارد؟
دقیقا. دریاچه ارومیه در دوره قاجار اهمیت ویژهای پیدا میکند. منطقه شیشهوان (در زبان ترکی شاوان) در دوره قاجار به یکی از فرزندان فتحعلیشاه قاجار به نام «ملک قاسم میرزا» واگذار میشود. در کتاب «منشآت» قائم مقام فراهانی چنین آمده است: «اما شیشوان و سایر جاها که به ملک قاسم میرزا واگذاشتهایم باید حکماً به او برسد، تا صدای او بیرون نیاید».
این جمله حاکی از اهمیت منطقه شاوان دارد که آنقدر مهم بوده است که با فتحعلی شاه خواسته است با آن دهان ملک میرزا را ببندد.
همچنین هنری راولینسون، افسر انگلیسی نیز در سفرنامهاش، شاوان را از جالبترین و پیشرفتهترین آبادیهای ایران معرفی میکند که شبیه به بلاد خودشان است. شاوان، آن زمان آبادترین روستای شمالغرب کشور بود که دارای اولین مدرسه طب به سبک نوین و حدود 18 کارخانه بود.
همچنین شاوان، نزدیکترین منطقه به بندر دانالو بود و از آنجایی که ملک میرزا فردی خوشفکر، خوشذوق، اهل مطالعه و پدر عکاسی ایران بود، اقدام به توسعه کشتیرانی در آنجا میکند. با بررسی اسناد دوره قاجار مواردی آشکار میشود که از حیث جغرافیای تاریخی درباچه ارومیه اهمیت دارند. از جمله اینکه تا قبل از دوره رضاشاه در این منطقه هم آب شیرین وجود داشت و هم پوشش گیاهی و جنگل که بعدها هنگام بروز جنگ جهانی دوم به دلایلی دستور قطع درختان صادر میشود.
حتی خود بندر شرفخانه که یک منطقه گردشگری است، به خاطر اینکه نزدیکترین مسیر برای تردد روسها بود، کمکم جنبه تفریحی و سیاحتی پیدا میکند. تمام این مسائل در قالب سفرنامهها، سلیقه مرم و نظرات افراد غیر بومی در کتاب تجزیه و تحلیل شده است.
نمیتوان گفت ایراد، اما نقدی که بر کتاب حاضر وارد است، نپرداختن به جغرافیای سیاسی دریاچه ارومیه در دوران معاصر است. این انتقاد را قبول دارید؟
اتفاقا تعدادی از دوستان هم این ایراد را به من گرفتهاند که چرا به دوران معاصر از جمله علل خشکی دریاچه ارومیه از قبیل تاثیر احداث سدها یا میانگذر و خشکسالی در منطقه اشارهای نکردهام. در این مورد باید بگویم شاید یکی از دلایل من، وجود حساسیتهای زیاد روی مسائل معاصر بود، اما دلیل اصلی این است که موارد مطرح شده ربط چندانی به جغرافیای تاریخی منطقه ندارد. از طرفی تمام این مسائل در گزارش عملکرد ادارات مختلف آمده است، با این حال نمیشد به این گزارشها و نامهها به عنوان سند در کتاب استفاده کرد؛ چراکه برخی ترس از جعل سند از روی امضای وزیران و مسئولان روی سربرگهای نامهها وجود داشت.
به عنوان آخرین سوال، در کتاب حاضر به چند مرجع و سند تاریخی استناد کردهاید و چقدر زمان صرف جمعآوری آنها شده است؟
من در این کتاب تقریبا به 140 منبع شامل 120 کتاب و 20 نشریه رجوع کردهام. در کتاب به 32 سفرنامه اشاره شده است. همچنین 110 سند از بین بیش از یک هزار سند بررسی، گزینش و تلخیص شده است. اما در رابطه با اینکه چقدر زمان صرف جمعآوری اسناد و بررسی منابع شده است، نمیتوانم به طور دقیق بگویم؛ بسیاری از اسناد را من از سال 75 در آرشیو خودم داشتم، اما به طور تخمینی از سال 1389 که جرقه نگارش کتاب در ذهنم زده شد، به طور هدفمند به گردآوری اطلاعات دست زدهام.
نظر شما