سالها پیش مدرک کارشناسی ریاضی را از دانشگاه تهران گرفته بود و خود را در برابر رشد و ترویج این علم مسئول میدانست.
متن این شماره قاب روایت به شرح زیر است:
مدرک دکترای افتخاری را که دریافت میکرد، گرچه سپاسگزار مسئولان آن مراسم بود ولی به نیکی میدانست که هدف اصلی او از تحمل آنهمه مرارت اخذ چنین مدارکی نبوده است. سالها پیش مدرک کارشناسی ریاضی را از دانشگاه تهران گرفته بود و خود را در برابر رشد و ترویج این علم مسئول میدانست. از معلمی در مدارس و دانشگاه گرفته تا سردبیری مجلات علمی و راهاندازی مؤسسات فرهنگی-آموزشی و تدوین بیش از چهارصد عنوان کتاب با شمارگانی بالا؛ همه نوع تلاشی را در راه خدمت به مردمش مصروف کرده بود. کتابهایش شهر به شهر، روستا به روستا و دست به دست میگشت تا جوانان و نوجوانان کشورش را با علم ریاضی آشنا و بدان علاقهمند کند.
استاد که در طول زندگی همواره سختی کشیده بود، بیاختیار یاد دوران دبستان افتاد که شرط گرفتن امتحان از دانشآموزان، آوردن یک نیمکت و یک صندلی با خود به مدرسه بود. پدر تازه درگذشته بود. خانواده تنگنای معیشت داشت و انجام این خواسته امکانپذیر نبود. مادر اما در همهحال پشت بچهها بود و درس خواندن را یک اصل میدانست. آنها خانوادهای زرتشتی در محله فقیرنشین کرمان بودند. از آتشکده محل، صندلی و نیمکت مستعملی به امانت گرفته و با تعمیر جزئی آنها، امتحان کلاس ششم را داده بود.
میگفت: «در همه عمر معلم بودهام.» در واقع همینطور هم بود. حتی معلم خودش هم بود. به زبان فرانسوی تسلط داشت و زبان روسی را هم وقتی در اثر فعالیتهای سیاسی قبل از انقلاب به زندان افتاد، با مطالعه کتابی خودآموز فراگرفت و پس از آن به ترجمه آثار روسی هم اهتمام ورزید.
ریاضیات و ادبیات را دوست میداشت. میگفت چون کلاسهای ادبی در دبیرستان شلوغ بوده، به کلاس ریاضی رفته است. باوجوداین، هرگز عشق و علاقهاش به ادبیات را فراموش نکرد و بعدها در آن حوزه هم به تألیف و ترجمه پرداخت. استاد زندهیاد پرویز شهریاری، چهره ماندگار کشور در حوزه آموزش و دانش، با تدوین کتابهایی فراوان و تربیت شاگردانی بیشمار ستارهای شد در سپهر علم و فرهنگ این سرزمین.
نظر شما