این کتاب را «جواد فقیهیپور»، «حامد جنتی»، «آرش مهاجران» و «سیده ساناز مصطفوی» مشترکا تألیف و تدوین و همراه با تصاویر و نمودار آن را در 330 صفحه با قطع وزیری منتشر کردهاند.
جواد فقیهیپور دانشآموخته مقطع دکتری منابع انسانی از دانشگاه تهران، مشاور و مدرس در حوزه رفتارشناسی، رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و مؤلف بیش از ۷۰ عنوان کتاب در حوزه رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی، حامد جنتی دانشجوی دکترای مدیریت کسب و کار در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و مؤلف کتاب «آنچه یک خواننده پاپ باید بداند»، آرش مهاجران دانشجوی دکترای مدیریت کسب و کار در دانشگاه تهران و سیده ساناز مصطفوی دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار در دانشگاه تهران است.
به بهانه انتشار این کتاب، با فقیهیپور و جنتی، دو تن از مؤلفان این اثر درباره مفهوم هوش نگرشی، اهمیت و عوامل تأثیرگذار روی نگرش، مفهوم ادراک و ماهیت هوش نگرشی، تحریف شناختی، سوگیری شناختی و نگرش شخصی و سازمانی به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
کتاب «هوش نگرشی» از توانایی تطبیق و تغییر هوشمندانه پویاییهای زندگی شخصی و سازمانی با استفاده از مفهوم نگرش و ادراک میگوید. کمی درباره کتاب و روند چاپ آن بگویید.
جنتی: مطالب این کتاب طی دو سال پژوهش جناب دکتر جواد فقیهی پور جمعبندی و ساختاربندی شده و در طی چند ماه کار شبانهروزی با همکاری دیگر نویسندگان، ترجمه و تألیف و توسط انتشارات دارالفنون منتشرشده است. لازم به ذکر است عنوان «هوش نگرشی» یا AQ که مخفف عبارت Attitudinal Quotient بوده و برای اولین بار در جهان مطرحشده و تا زمان اخذ مجوز، هیچ کتابی با این عنوان در جهان موجود نبوده است.
نگرش اساسا به چه معناست؟ ویژگیهای اساسی آن، اهمیتش و عوامل تأثیرگذار بر نگرش چیست؟
جنتی: نگرش عبارت است از یک ذهنیت یا تمایل به اقدام به شیوهای خاص بهواسطه تجربه و خلقوخوی فرد، بهطورمعمول، وقتی به نگرشهای یک شخص دقت میکنیم، سعی در توضیح و تشریح رفتار او داریم. نگرشها ترکیبی پیچیده از مواردی هستند که ما تمایل داریم آنها را شخصیت، باورها، ارزشها، رفتارها و انگیزهها بنامیم. وقتی از نگرش کسی صحبت میکنیم، به هیجانات و رفتارهای شخص اشاره میکنیم. نگرشها به ما کمک میکنند که چگونه شرایط را ببینیم. نگرشها نحوه رفتار ما نسبت به موقعیت یا موضوعات را تعریف میکنند.
فقیهیپور: نگرشها چهار ویژگی اساسی جهت، شدت، برجستگی و تمایز رادارند. جهت نگرش میتواند مطلوب، نامطلوب یا خنثی (بدون جهت) باشد. شدت نگرش به قدرت مؤلفه عاطفی نگرش اشاره دارد. برجستگی به اهمیت ادراکشده نگرش اشاره داشته و در آخر، نگرشها در خلأ وجود ندارند. آنها بخشی از یک ترکیب وابسته به هم از باورها، ارزشها و سایر نگرشها هستند. در این کتاب اهمیت نگرش و عوامل تأثیرگذار بر نگرش در سازمانها بررسی شدهاند. همچنین در مورد اهمیت نگرش میتوان گفت که نگرش یک حالت ذهنی روانشناختی است. نگرش یک فرد بسته به شرایط و زمان تغییر میکند. این تغییر را میتوان بهراحتی در رفتار فرد تشخیص داد: نحوه گفتگو، رفتار و واکنش فرد.
در بیشتر سازمانها، نگرش کارکنان میتواند احساس وفاداری آنها نسبت به سازمان را نشان دهد. اگر نگرش یک کارمند در محیط کار ضعیف باشد، با استعدادترین و ماهرترین کارمند ممکن است محکوم به عملکرد بسیار ضعیف شود. لازم به ذکر است که عوامل تأثیرگذار بر نگرش کارکنان در چهار مؤلفه رضایت شغلی، تعلق خاطر، ارتباط هیجانی و مشکلات و مسائل شخصی بررسی شده است.
رضایت شغلی یکی از عوامل کلیدی نگرش کارکنان است. وقتی کارکنان از کار خود لذت میبرند، از تواناییهای خود برای موفقیت در وظایف محوله اطمینان داشته و از نقشهایی که به آنها محول شده است قدردانی میکنند و بهاحتمال خیلی زیاد در محیط کار نگرش مثبتی دارند. تعلقخاطر کارکنان مفهومی بوده که شامل رضایت، فداکاری و انگیزش کارکنان است. وقتی کارکنان از انجاموظیفه، احساس رضایت میکنند، میتوانید این حس مثبت را در آنها مشاهده کنید. ارتباط هیجانی فهم درستی است از روابط بین مدیر و کارکنان و آنچه آنها از یکدیگر انتظار دارند.
وقتی احساس کارکنان از رفتار مدیران، یک نگرش منفی است، ارتباط هیجانی بین آنها از بین میرود. مسائل شخصی یا خانوادگی کارمند ممکن است تأثیر منفی بر عملکرد کاری او داشته باشد اگر از این کارکنان حمایت نشود، مسائل قابلحل نخواهد بود؛ اما هنوز هم میتوانید به آنها کمک کنید تا مسائل خود را حل کنند و نگرش خود را نسبت به کارشان مدیریت نمایند.
در بخشی از کتاب تعریفی از «ادراک» ارائه شده است. ادراک چیست و فرآیند و عوامل مؤثر بر آن چه چیزهایی است؟
جنتی: ادراک مفهومی نزدیک به نگرش است. ادراک فرآیندی است که موجودات زنده طی آن احساسات خود را تفسیر و سازماندهی میکنند تا تجربه معناداری از جهان ایجاد کنند؛ بهعبارتدیگر، فرد با یک موقعیت یا محرک روبرو میشود. سپس محرکها را بر اساس تجربیات قبلی به مفهومی معنادار تفسیر میکند. بااینحال، آنچه یک فرد تفسیر یا درک میکند ممکن است با واقعیت تفاوت اساسی داشته باشد.
فقیهیپور: فرآیند ادراک چهار مرحله دارد که مشتمل بر تحریک، تثبیت، سازماندهی و تفسیر است. آگاهی و پذیرش محرکهای شخصی نقش مهمی در فرایند ادراک یک شخص دارند. میزان پذیرش محرکها بسیار گزینشی بوده و ممکن است توسط باورها، نگرش، انگیزش و شخصیت افراد محدود شود. افراد به محرکهایی پاسخ میدهند که نیازهای فوری آنها را برآورده کند (هوشیاری ادراکی) و محرکهایی را که ممکن است باعث اضطراب روانی شوند (دفاع ادراکی) نادیده بگیرند.
همچنین عوامل تأثیرگذار بر ادراک به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشوند. ازآنجاکه افراد بهطور مداوم تحت مشاهدات و استماعات از جهان خارج قرار میگیرند، لازم است یک فرایند داخلی یا روشی وجود داشته باشد که در آن دادهها را بتوان انتخاب و برای اطلاعات معنادار سازماندهی کرد؛ البته این جزو عوامل داخلی دستهبندی میشود. اگرچه آنچه میبینیم و میشنویم بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر فرایندهای داخلی فرد است، اما نحوه ارائه محرکهای مختلف خارجی نیز بر ادراک فرد از آنها تأثیر میگذارد. برعکسِ عوامل داخلی، این عوامل بیشتر به ماهیت خود محرکها مربوط میشود تا مکانیسمهای انسانی که برای دریافت محرک استفاده میشود.
«هوش نگرشی» چه ماهیتی دارد و ارتباطش با استعداد و مهارت چیست؟
فقیهیپور: موفقیت از طریق نگرش حاصل میشود. نگرش شما نسبت به هر چیزی در زندگی، عظمت دستاوردهای شما را تعیین میکند. هر شخصی در این دنیا قدرت دارد. ما قدرت را فقط با استفاده از پول و نفوذ تعریف میکنیم، اما قدرت بسیار بالاتر از این است. قدرت در توانایی تأثیرگذاری بر زندگی دیگران بهوسیله گفتار یا کردار شما است. بزرگی زندگی در ترازوی پول ارزیابی نمیشود. بزرگی با نگرش فرد نسبت به دیگران اندازهگیری میشود. چگونه الهامبخش دیگران است، چگونه به آنها انگیزه میدهد، چگونه به آنها آرامش میدهد، چگونه آنها را راهنمایی میکند. وقتی صحبت از موفقیت مالی میشود، به یاد داشته باشید که موفقیت مالی شما در وهله اول به نوع یا ماهیت نگرشتان بستگی دارد. اگر شما فردی مغرور یا شخصی باشید که در مقابل افراد قدرتمند خوب رفتار میکند اما نسبت به افراد پایینتر از خود مغرور هستید، بدانید هرگز موفق نخواهید شد.
جنتی: نگرش صحیح میتواند به موفقیت منتهی شود. نگرش شما تعیینکننده منزلت شما خواهد بود و نه استعداد ذاتی شما. مهارت و استعداد مهم هستند ولی اگر با نگرش بد، عدم نظم و انضباط و بیتوجهی به قوانین همراه باشد، هیچ موفقیتی وجود ندارد.
شما در فصل چهارم کتاب، نظری هم به روانشناسی و اصول نظریه گشتالت داشتهاید. این نظریه با «هوش نگرشی» چه ارتباطی دارد؟
فقیهیپور: روانشناسی گشتالت یکی از مکاتب فکری روانشناسی است که به ذهن و رفتار انسان بهعنوان یک کل نگاه میکند. روانشناسی گشتالت مطرح میکند زمانی که ما سعی میکنیم جهان را درک کنیم بر مؤلفههای جزئی تشکیلدهنده جهان تمرکز نمیکنیم بلکه سعی میکنیم کلیت آن را ادراک کنیم.
روانشناسان گشتالت معتقدند که ذهن ما اشیاء را بهعنوان بخشی از یک کل بزرگتر و عنصری از یک نظام پیچیدهتر در نظر میگیرد. این مکتب فکری نقش زیادی در تحول روانشناسی معاصر درزمینهٔ احساس و ادراک داشته است. اصل اساسی در نظریه گشتالت این است که سازماندهی دادههای اطراف ما بخشی از فرایند ادراکی است و چیزی نیست که پس از گزینش متغیرها اضافه شود. ازآنجاکه مفهوم ادراک رابطهای تنگاتنگ با نگرش دارد، لذا در این کتاب به مبحث روانشناسی گشتالت که تعریفی خاص از ادراک ارائه میکند نیز بهطور خاص پرداختهایم.
«تحریف شناختی» و «سوگیری شناختی» گویا دو مقوله مهم هستند که بهطور ویژه در چند فصل مفصل کتاب به آن پرداختهاید. ماهیت این مفاهیم چه بوده و چه کارکردی دارند؟
فقیهیپور: تحریف شناختی روشی است که ذهنمان ما را در مورد موضوعی که حقیقت ندارد، متقاعد میکند. این افکار نادرست معمولاً برای تقویت افکار و احساسات منفی استفاده میشوند یعنی چیزهایی به خودمان میگوییم که به نظر منطقی و درست میآیند ولی در واقعیت فقط باعث میشوند که حس بدی نسبت به خودمان پیدا کنیم.
بهعنوانمثال، فردی ممکن است به خودش بگوید، «من همیشه وقتی میخواهم کار جدیدی را شروع کنم با شکست مواجه میشوم. پس درنتیجه برای هر کاری که تلاش کنم شکست خواهم خورد.» این نمونهای از تفکر سیاهوسفید است. فرد همهچیز را بهصورت مطلق میبیند – یعنی مثلاً اگر در چیزی شکستخورده است، در همهچیز شکست خواهد خورد. اگر اضافه میکرد که «من یک شکستخورده کامل و واقعی هستم»، این میتوانست نمونهای از تعمیم دهی افراطی باشد؛ یعنی در نظر گرفتن شکست در یک کار خاص و تعمیم دادن آن به هویت خود.
جنتی: سوگیری شناختی نخستین بار در دهههای 1970 و 1980 توسط آموس تروسکی و دانیل کانمن مطرح شد. سوگیری شناختی از فعالیتهای ذهنی ناخودآگاه در پردازش اطلاعات که در هر فرد بهصورت ذاتی بوده، نتیجه میشود. سوگیری شناختی همچنین میتواند از خطاهای ذهنی افراد به کمک استراتژی پردازش اطلاعات سادهشده به وجود آید. چاروپات و دویس سوگیری شناختی را بهعنوان اصطلاحی برای همه تحریفات در ذهن انسان که بهسختی قابل جلوگیری است، معرفی نمودهاند. بهطوریکه فرد در هنگام تصمیمگیری منجر به ادراک یا قضاوتی میشود که بهطور سیستماتیک از واقعیت فاصله میگیرد. سوگیریها معمولاً بهطور ناخودآگاه و اتوماتیک به کار گرفته میشوند و بدون اینکه افراد از اثر و وجود آنها آگاه باشند، اتفاق میافتند. سوگیریها در همه جنبههای زندگی رخ میدهند. همچنین آنها در زندگی روزمره میتوانند بهصورت ناخودآگاه جایگزین محاسبات ریاضی پیچیده شوند.
بهعنوان پرسش پایانی، راهکارهای تغییر و بهبود نگرش شخصی و سازمانی چه عواملی میتواند باشد؟
فقیهیپور: نگاه منفی به زندگی میتواند پیامدهای جدی برای سلامتی، روابط و احساس رضایت از زندگی داشته باشد. تغییر نگرش میتواند از طریق ذهنآگاهی و توجه آگاهانه حاصل شود. ایجاد یک نگرش مثبت، تمرین سپاسگزاری و شکلگیری گزینشی عادتها جدید که سبب ارتقای مثبت بودن میشوند، یک فرایند مادامالعمر است که میتواند منجر به تغییر نگرش شود. مطالعات نشان داده است که واکنش افراد در برابر افراد و رویدادهای دیگر تا حد زیادی متأثر از ادراک آنهاست و نه افراد یا رویدادهای واقعی. اگر نگرش منفی داشته باشید، روی هر چیزی در اطراف خود احتمالاً تأثیر منفی میگذارید. با برداشتن گامهای فعال برای پرورش مثبت میتوانید یک نگرش منفی را خنثی کرده و تغییر دهید. در این کتاب 88 راهکار برای تقویت هوش نگرشی شخصی در سه بعد تغییر نگرش منفی و حفظ و تقویت نگرش مثبت بیان شده است.
نظر شما