گفتوگو با آیدا نوشالی نویسنده کمیک «7.13»؛
چالش اصلی نوپابودن صنعت کمیک در ایران بود/ داستان مردی که میتواند هر دری را به هر مکانی باز کند
آیدا نوشالی با اشاره به انتشار کمیک «7.13» گفت: چالش اصلی برای انتشار این گونه کتابها، نوپابودن صنعت کمیک در کشور است؛ چراکه نمونههای فارسی زبان قدرتمندی برای مطالعه در اختیار نداریم و هرچه که هست کارهای خارجی و یا ترجمه شده است.
چطور شد که وارد بخش تولید کمیک شدید؟
شروع همکاری من با استودیو هورخش از ابتدا، در بخش کمیک این مجموعه بود. در وهله اول به همراه اشکان رهگذر کمیک تاریخی دیگری را شروع کرده بودیم که در میانههای راه پروژه 7.13 با همکاری دوهفتهنامه «دانستنیها» آغاز شد و تمام تیم کمیک، روی این پروژه متمرکز شد. نویسندگی را از کارهای کوچک در پروژههای مختلف شروع کردم. تصحیح دیالوگ، تصحیح پلات، داستان و... .
نویسندگی را از کجا آغاز کردید؟ آیا پیش از شروع همکاری با این گروه سابقه نویسندگی کمیک داشتید؟
بخش زیادی از فعالیت من در سینما و تلویزیون به عنوان نویسنده ناشناس (ghost writer) بوده است که البته از آن ناراحت نیستم و به چشم یک تمرین خوب به آن نگاه میکنم. پیش از این هم در زمینه کمیک فعالیتی نداشتم و فقط به عنوان یک طرفدار آن را دنبال میکردم. اما با قرارگرفتن در کنار تیم خوبی مثل حمید برغانی و کیاوش پارسا، مسیر بسیار برای من هموار شد. هردو آشنا به دنیای کمیک و خود فعال این حوزه بودند. هنرمندان و نویسندگان ویژهای را به من معرفی میکردند که مطالعه آثار آنها مسیر را برایم هر روز روشن و روشنتر میکرد.
قصه کمیک 7.13 چطور شکل گرفت؟ در این راه با چه چالشهایی مواجه بودید؟
هر نویسندهای به هر حال صندوقچه ایدهای دارد که از آنها در مواقع ضروری استفاده میکند. من هم با توجه به نیازی که دارم، ایدهای را انتخاب میکنم و به آن بال و پر میدهم تا به داستان و پلاتی قدرتمند دست پیدا کنم. ایده اولیه 7.13 هم از همان صندوقچه درآمد؛ ایده مردی که میتواند هر دری را به هر مکانی که میخواهد باز کند. سایر بخشهای داستان، در طول پرداخت اثر به آن اضافه شد.
همه چیز این کار چالش بوده و هست. از ابتدا تا انتها، از ایدهیابی و داستان تا کمیکنامه و اجرای نهایی. چالش اصلی نوپابودن صنعت کمیک در کشور بود. نمونههای فارسی زبان قدرتمندی برای مطالعه در اختیار نداشتیم و هرچه که بود کارهای خارجی و یا ترجمه شده بود. پرداخت یک داستان علمی تخیلی با توجه به زبان مبدأ و نوع دیالوگنویسی برای کاراکترهایی که نمونههای موفق آنها حتی در ادبیات دراماتیک ما هم بسیار کمرنگ هستند، همگی مبارزاتی بود که باید پشت سر گذاشته میشد. بعد از همه این پستیها و بلندیها، سختترین بخش ماجرا، متن نهایی بود که باید به طراح تحویل داده میشد و ایراداتش در میآمد.
همکاری شما با حمید برغانی، تصویرگر کار چطور بود؟ شما تا چه اندازه در طراحی تصاویر اعمال نظر میکردید؟
من در نوشتن توضیح صحنه نه زیادهروی میکردم و نه کمگویی. تصویر را کاملاً در ذهن داشتم؛ اما برایم لذتبخشتر بود اگر کسی چیزی فراتر از آنچه که من میبینم، طراحی کند. حمید برغانی به عنوان طراح بسیار قدرتمندتر از من تصویر را میدید و پرداخت میکرد. دخالت من تنها جایی اتفاق میافتاد که اگر چیزی در داستان خدشهدار میشد و یا نکتهای از قلم میافتاد. به کرات پیش میآمد که بر سر نحوه اجرا و طراحی پنل ها ساعتها با هم صحبت و تبادل نظر میکردیم تا در نهایت به آنچه که باید برسیم.
چه مدتی زمان این کمیک در همشهری «دانستنیها» منتشر میشد؟ استقبال مخاطبان چطور بود؟
کمیک 7.13 به مدت یک سال در مجله دانستنیها چاپ میشد. بازخوردهای خوبی داشتیم. منظورم از خوب تنها تعریف و تمجید نیست. خیلیها نکات منفی را به ما گوشزد میکردند که به پیشرفت بیشتر کار ما منجر میشد؛ اما در کل همراهان خوبی داشتیم که داستان را دنبال میکردند و حتی پس از پایان آن، پیگیر ادامه داستان بودند و میخواستند بدانند که چه زمانی منتشر میشود.
به نظر شما باتوجه به گرایش نسل جوان به کمیک و مانگاهای خارجی توجه به انتشار کمیکهای داخلی چه اهمیتی دارد؟
قطعاً صنعت موفقی خواهد بود اگر به صورت تخصصی و حرفهای برایش وقت گذاشته شود و تنها به سمت تقلید بیسروته از نمونههای موفق خارجی نرود. مختصات فرهنگی و زبانی ما خواستار توجه ویژهای برای تولید محتوا در مدیومهای جدید است. من شخصا دوست دارم که همه افراد فعال در عرصه کمیک، بیشتر با یکدیگر در تعامل باشند؛ چون استعدادهای درخشانی داریم که هرکدام به صورت منفرد، قدرتمند عمل میکنند؛ اما تصور کنید که در کنار هم قرارگرفتن این افراد میتواند چه تولیدات شگرفی را به دنبال داشته باشد!
نظر شما