چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۹
تقدیر امروز ما نتیجه انشایی است که والدینمان در ذهن ما ثبت کرده‌اند

«نسرین سیدزوار» نویسنده و مترجم تبریزی و ساکن استانبول باور دارد که تصوراتی که والدین در کودکی در ذهن فرزندان حک می‌کنند، تاثیر زیادی در سرنوشت آنها دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان‌شرقی، «نسرین سیدزوار» در بهار ۱۳۵۰ در محله کوچه باغ تبریز و به قول خودش در خانواده‌ای سبز به دنیا آمده است و پس از اتمام دوره دبیرستان به دلیل علاقه زیادی که به ادبیات داشته، رشته زبان و ادبیات فارسی را برای ادامه تحصیل برگزیده است. از آثار تالیفی و ترجمه این نویسنده می‌توان به کتاب شعر «قبیله‌ام را فراموش نخواهم کرد»، ترجمه کتابی انگیزشی از باریش موسلو به‌نام «مغزت را دوباره برنامه‌ریزی کن»، ترجمه «دختر پشت پنجره» و «وقتی که پادشاه ببازد» اثر دکتر «گلسرن بودایجی اوغلو» اشاره کرد.

این نویسنده تبریزی اکنون ساکن شهر استانبول در ترکیه است و تمام کتاب‌هایش بعد از مهاجرت به این کشور چاپ شده است. با این بانوی اهل ادبیات به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
تا جایی که می‌دانم شما مدرس مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه استانبول هستید. لطفا ابتدا کمی درباره فعالیت‌ها و حال‌و‌هوای این مرکز، اساتید و دانشجویان آن برایمان بگوئید.
 
من در مرکز آموزش زبان فارسی بنیاد سعدی که هم با دانشگاه استانبول همکاری دارد و هم به کنسولگری ایران وابسته است، کار می‌کنم. کار اصلی من در این مرکز نقد شعر معاصر است و به امید خدا در آینده‌ای نه چندان دور به تالیف نقد شعر معاصر ترک خواهم پرداخت.
 
شما علاوه بر ترجمه، آثار تالیفی هم دارید. درباره آثار خودتان و کتاب‌هایی که ترجمه‌ کرده‌اید، توضیح بدهید.
 
مجموعه شعر سپید «قبیله‌ام را فراموش نخواهم کرد» نخستین مجموعه تألیفی از سیاه‌مشق‌هایم است که در سال‌های اخیر نوشته‌ام. قالب محتوای فکری و موضوعی این کتاب بر مبنای اعتراض به نابسامانی‌های فرهنگی جامعه از جمله جایگاه زن است. دومین کاری که پس از مهاجرت به ترکیه به انجام آن ترغیب شدم، ترجمه کتاب «مغزت را دوباره برنامه‌ریزی کن» از باریش موسلو بود. من این کتاب را ابتدا برای رفع برخی مشکلات روان‌تنی خودم مثل «ترس» مطالعه می‌کردم، اما بعد، آن را نسبت به کتاب‌های انگیزشی موجود در بازار کاربردی‌تر و مناسب‌تر یافتم و پس از شرکت در سمینار آموزشی این نویسنده، با نیت آگاهی رساندن به هموطنانی که  درد می‌کشند، اما نمی‌دانند درمان نزد خودشان است و به عبارتی خودشان هم نسخه را باید بنویسند و هم آن را بپیچند، اقدام به ترجمه کردم؛ چنان که نجم‌الدین رازی می‌گوید:
«ای نسخه نامه الهی که تویی
وی آیینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی»
 
ترجمه دیگری دارم با عنوان «دختر پشت پنجره» که رمانی است از خانم دکتر «گلسرن بودایجی اوغلو»، روانشناس و نویسنده داستان سریال «عروس استانبول». این کتاب را می‌توان حاصل سرگذشت دختری به نام «نالان» دانست که برای او نقل کرده بود.
 
دلیل خاصی دارد که بیشتر به ترجمه کتاب‌های دکتر گلسرن بودایجی اوغلو روی آورده‌اید؟
 
در پاسخ به این سوال که چرا سراغ ترجمه این کتاب‌ها رفته‌ام، باید عرض کنم که ادبیات چیزی جز تجلی روان و روح نیست و یک روانشناس می‌تواند از تظاهرات بیرونی کلام و نوشته به شناخت روحیات درونی و فعل و انفعالات ذهنی فرد و جامعه دست یابد. داستان‌ها و اشعار هر جامعه‌ای به منزله صفحه نمایشگر درونیات آن جامعه است. در کتاب‌های خانم گلسرن بودایجی اوغلوا این دو رشته به‌شکل کاملا زیبا و در عین حال حرفه‌ای نمایان شده‌اند. فرهنگ حاکم بر داستان‌های خانم بودایجی اوغلوا به دلیل مشابهت زیاد به جامعه ایرانی که ریشه در اتفاقات تاریخی هر دو کشور دارد، من را به سمت ترجمه این کتاب‌ها جلب کرد. روانیِ کلام و جذابیت موضوع و مهمتر از همه تحلیل‌های علمی و روانشناسی این نویسنده در کنار مشاوره‌های مراجعین، این کتاب‌ها را از دیگر آثار موجود روانشناسی و داستانی متمایز ساخته است. زنان و مردان بسیاری در این سرزمین بدون آگاهی از چرایی اعمال ناپسندی که از خود، همسران و آشنایان دست می‌دهد، عمر خود را به پایان رسانده‌اند و همین کردارهای ناپسند و نشخوارهای ذهنی درونی مانع انجام درست رسالت انسانی در کل دنیا شده است. پیام نهایی خانم دکتر بودایجی اوغلو در راستای بیداری انسانی از خوابی است که لالایی‌اش را آبا و اجداد ما از روی ناآگاهی یا هر دلیل دیگر خوانده و نسل به نسل به دست وارثان خود سپرده‌اند. پیغام تمامی داستان‌ها را یک معنا تشکیل می‌دهد و آن اینکه تقدیر امروز ما نتیجه انشایی است که والدین با کلام و رفتارشان در ذهن کودک ثبت می‌کنند و حس آن انشا را با تک تک سلول‌هایش آشنا می‌کنند. این آشنایی زمانی به فراق منجر می‌شود که انسان خودش خودش را بیدار کند و انشایی جدید در خود خلق کند.
 
به نظر شما ترجمه کتاب‌های علمی راحت‌تر است یا رمان و شعر؟ دغدغه‌ها و چالش‌های حوزه ترجمه از دیدگاه شما چیست؟
 
در خصوص فن ترجمه باید عرض کنم که مطلب چه علمی باشد چه تخیلی، قطعا باید به دست مترجمی که تسلط لازم را به زبان‌ مقصد و مبدا دارد، انجام شود، چرا که مطلبِ زبان مبدا را نمی‌توان صرفا از طریق آشنایی با لغات و معانی و به‌صورت گوگل ترنسلیتی ترجمه کرد و به همان نسبت هم تبدیل بطن کلام به زبان مقصد اهمیت دارد؛ چرا که در زبان مقصد آشنایی با فن بیان نیاز به تخصص و مهارت کافی دارد تا دِین مفهوم به‌شکل کاملا مطلوبی ادا شود؛ که البته امیدوارم ترجمه‌های بنده از این قوانین استثنا نباشند و این موارد در حد شعار محسوب نشوند.

 
وضعیت ادبیات در ترکیه به چه شکل‌ است؟
 
در مورد وضعیت ادبیات در ترکیه، از آنجا که مدت کمی است که به مطالعه اشعار و ادبیات این دیار می‌پردازم، فکر می‌کنم نتوانم اظهار نظر کارشناسانه‌ای بکنم، اما در یک نظر کلی، بیشترین کتاب‌های ایرانی که در کتابفروشی‌ها مورد استقبال قرار گرفته، کتاب‌های دکتر شریعتی، آثار مولانا و اشعار فروغ است. ادب‌دوستان ترک‌زبان با توجه به زبان موسیقیایی فارسی، رغبت زیادی به آموختن زبان فارسی از خود نشان می‌دهند و شعر فارسی را خیلی دوست دارند، حتی اگر معنی آن را هم ندانند. واقعیت این است که من به عنوان یک مشاهده‌گر قبلا بیشتر شاهد کتابخوانی و مطالعه مردم در مراکز عمومی و متروها و اتوبوس‌ها بودم، ولی به نظرم با گسترش و جاذبه ویروس فضای مجازی که همه ما را بیمار و مجذوب خود کرده، متاسفانه به اینجا هم سرایت کرده و دیگر مثل قبل در مراکز عمومی کتاب‌ها ورق زده نمی‌شوند.

بیشتر از این اگر اظهار نظر بکنم، قضاوت شخصی خواهد بود و بیشتر مایلم با مطالعه بیشتر و موثق حرف بزنم.
 
برایم جالب است که شما بعد از مهاجرت به ترکیه شروع به چاپ کتاب‌هایتان کردید، فلسفه خاصی پشت این قضیه است؟
 
از آنجایی که من از تمام وجود عاشق وطنم هستم و مجبور به مهاجرت شدم، خودم را بدهکار وطنم می‌دانم و معتقدم هر انسانی باید دِین خود را به جایی که به آن تعلق دارد، ادا کند. من می‌بینم که مردم ایران از لحاظ روحی چقدر در فشار هستند و از آنجایی‌که هیچ کاری از دستم برای مردم کشورم برنمی‌آید و رشته‌ام ادبیات فارسی است، عمده‌ترین هدفم از ترجمه این کتاب‌ها این است که ذهن مردم را به سمت آرامش سوق دهم و در کنار آن با دادن آگاهی و شناساندن شیوه‌های رها شدن از استرس هموطنانم را شادتر ببینم.

من معتقدم آگاهی هر یک نفر منجر به رشد و درست جلو رفتن یک نسل می‌شود و به همین دلیل ترجمه کتاب‌های این روانشناس را انتخاب کردم تا نسلی که این کتاب‌ها را مطالعه می‌کند، بن‌مایه و پایه آینده را درست بنا کند. این کتاب با هدف کاملا خیر نوشته شده است، نه مانند داستان‌های معمولی که می‌خوانیم و در آن نویسنده اعتقاد و نظر خاصی ندارد. در کتاب‌های این نویسنده مساله قضاوت است و او علت اتفاقات را به شکل تخصصی و علمی از دیدگاه روانشناس حاذق بیان می‌کند. تحلیل‌های این کتاب در قالب داستان، خواننده را به سمت ایستایی نمی‌برد، بلکه به سوی پویایی و رشد ذهنی هدایت می‌کند تا اطرافیان را بهتر بشناسیم و بدانیم چطور از عزت نفسمان مراقبت کنیم. من خواندن این داستان‌ها را به همه پیشنهاد می‌کنم و واقعا به پیغام‌های این کتاب باور دارم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها