به گفته یک باستانشناس، خاستگاه همه موجودات روی کره زمین یکی است؛ بنابراین ارتباط ژنتیکی میتواند دلیل محکمی باشد برای رد صحبتهای الیس سیلور در کتاب «انسان اهل زمین نیست» که انسان را تبعید شده از سیاره دیگری توسط فرازمینیها میخواند.
اما این بار انسان را مورد هدف قرار داده انسانی که عنصر اصلیش کربن است و شباهتهای کمی هم با دیگر موجودات روی کره زمین ندارد. البس سیلور نام مستعاری است که در کتابی با عنوان «انسان اهل زمین نیست» به ذکر برخی استدلالهایی کرده است . وی انسان را موجودی فرا زمینی معرفی کرده است.
اینکه چقدر این فرضیات درست باشد باید دید نویسنده از چه قانونی در علم بهره گرفته است. در بررسیهای انجام شده مشخص شد این اثر از هیچ ساز و کار علمی پیروی نکرده است و هیچ نهاد معتبر علمی گواهی بر تایید این کتاب نزده است.
کامیار عبدی، استاد دانشگاه و باستانشناس در گفتوگو با خبرنگار ایبنا با ذکر دلایل و استدلالهای علمی مباحث بیان شده در کتاب «انسان اهل زمین نیست» نوشته الویس سیلور را بیاساس دانست و گفت: اینکه فردی بخواهد با یک کتاب تمامی یافتههای پیشین علم را نقض کند، خود امری بی اساس است. در شرح اصول یک پژوهش علمی باید گفت؛ آن روندی اعتبار دارد که بر اساس دانشی که دانشمندان قبلی به آن رسیدهاند پژوهش خود را به ثمر نشانده باشد.
وی گفت: از آنجایی که در سالهای متمادی پژوهشهای پیچیدهای در علم صورت گرفته است پژوهشگران باید گام بعدی این پژوهشها را بردارند نه انکه آن را نقض کند. باشد در واقع هیچ فردی نمیتواند حرفی بزند که قوانین پیشین و ثابتشده را نقض کند. تمامی موضوعاتی که نویسنده آنها را دلیلی بر ای امر میداند که انسان اهل زمین نیست، دارای دلایل و توضیحات علمی و منطقی است. برای مثال اینکه چرا ما دچار آفتابسوختگی میشویم دلیلش این است که انسان در ابتدای خلقتش در یک منطقه گرمسیر آفتابی آفریقا رشد و نمو داشته است. خوب که اگر دقت کنیم میفهمیم که نخستین نمونههای انسانی سیاهپوست بودند.
به گفته این پژوهشگر؛ رنگدانههای پوست در واکنش با نور شدید آفتاب فعالیت زیادی میکنند و همین امر باعث میشود که به مرور زمان رنگ پوست تیره شود. اما از دویستهزار سال پیش که از آفریقا خارج شد و در مکانهایی سکونت گرفت که نور خورشید مایلتر میتابید؛ نظیر شمال آمریکا و اروپا. در این شرایط فعالیت رنگدانهها در پوست کمتر و به مرور رنگ پوست انسان روشنتر شد. حتی در حال حاضر سفیدپوستان هم طی مدت زمان طولانی در معرض شدید آفتاب قرار بگیرند به مرور زمان پوست تیرهتری خواهند داشت. بنابراین تمام این موضوعاتی که در کتاب آورده شده توجیه علمی دارد.
عبدی با اشاره به اهمیت فرهنگ در برخی ناسازگاریها گفت: مسأله دیگر این است که انسان جدا از موجودات دیگر که بر اساس غریزه کارهای خود را انجام میدهند، پدیدهای دارد به نام فرهنگ که بر اساس آن بسیاری از کارهایی که انجام میدهد ضرورتاً با غریزه آن همخوانی ندارند اما بر اساس تفکرات فرهنگی است که در ذهن آن شکل گرفته است. بنابراین با کناریکدیگر گذاشتن این موضوعات، نمیتوان گفت که انسان اهل زمین نیست.
وی افزود: مشاهداتی برمبنای فسیلهای هفت میلیون ساله وجود دارد. اینکه اجداد انسانها میمونها هستند و نیای میمونها هم به پستانداران و بعد خزندگان و ماهیان و در نهایت به تک سلولیها میرسد. در واقع نمیتوانیم بگوییم که انسان از کره زمین نیست و موجودی متفاوتتر از دیگر مجودات است. با اطلاعات ژنتیکی که ما را به تمام موجودات زنده دنیا وصل میکند نمیتوانیم چنین گزارشهایی را به کار ببریم. گفتنی است، نودو هشت درصد ژنهای ما شبیه ژنهای شامپانزه است و همین دو درصد است که باعث تفاوت ما با شامپانزهها شده است و انسان را انسان کرده است.
به گفته عبدی، شصت درصد ژنهای انسان شبیه موز است. این نشان میدهد که خاستگاه همه موجودات یکی است؛ بنابراین این ارتباط ژنتیکی میتواند دلیل محکمی باشد برای رد صحبتهای نویسنده در کتاب «انسان اهل زمین نیست»
ما هم بخشی از خانواده بزرگ موجودات هستیم
وی ضمن اشاره به فراریبودن عموم مردم از علم گفت: اغلب افرادی که مباحث درج شده در کتاب «انسان اهل زمین نیست» را باور میکنند در واقع درک درستی از مباحث ژنتیکی، انسانشناسی و باستانشناسی و حتی زیستشناسی ندارند بنابراین کوچکترین موضوعی که بخواهد در قالب علم بیان شود، برای این افراد پذیرفتنی است.
عبدی با اشاره به برخی از استدلالهای الیس سیلور گفت: اینکه سیلور زایمان سخت انسان را دلیلی بر فضاییبودن آن دانسته باید گفت، انسان یک دلیل بسیار مشخص در باب زایمان دشوار نسبت به دیگر پستاندارها دارد؛ وقتی که به نوع زایمان شامپانزهها و اورانگوتانها مینگریم، درمییابیم که تمامی آنها چهاردستوپا هستند و تنها گونه انسان است که روی دو پا راه میرود و همین روی دو پا راهرفتن باعث میشود که لگن انسان جمع شود تا بتواند وزن بالا تنه آن را حفظ کند و این جمع شدن لگن باعث میشود که زایمان انسان با مشکلاتی همراه باشد در این شرایط راه خروجی جنین از شکم مادر تنگتر میشود؛ به همین دلیل انسانها در مقایسه با دیگر جانداران زایمان سختتری دارند.
وی گفت: مشکلاتی که انسان دارد ناشی از سیر تکاملی است که در حال طی کردن آن است. در حالی که شامپانزهها،گوریلها و میمونها اینگونه نیستند و ربطی به این ندارد که انسان از فضا یا جایی دیگر پا بر روی زمین گذاشته است. ما جزو آن مجموعه ژنتیکی هستیم که ویژه سیاره زمین است. به عبارت دیگر انسان با یک ستاره دریایی از نظر ژنتیکی ارتباط بیشتری دارد تا موجودی که از یک سیاره دیگر. با فرض وجود موجودات فضایی در واقع مجموعه گنجینه ژنتیکی یک موجود فضایی از الگوی دیگری پیروی میکند و اصلاً قابل مقایسه با انسان نیست؛ چراکه ژنهای ما اصلا همخوانی ندارد.
به گفته عبدی، اساس تمام موجودات بر مبنای کربن است در واقع بیشترین عنصری که در زمین یافت میشود این عنصر است و ما هم از کربن هستیم اما موجودات دیگر ممکن است اساس و بنیان دیگری برای شکلگیری را انتخاب کرده باشند. به قدری مباحث درج شده در کتاب احمقانه و پیش پا افتاده است که به هیچ وجه نمیتوان به آنها اعتنا کرد و در واقع نمی توان آنها را به مباحث علمی وصل کرد.
عبدی درباره اینکه چرا عموم مردم گرایش بیشتری به درک چنین محتوایی دارند، تاکید کرد: شاید مردم از علم میترسند و چون دارای پیچیدگیهای بسیاری است از سختی آن فرار میکنند و فکر میکنند که علم حرفهایی میزند که آنها قادر به درک آن نیستند. به همین دلیل به توضیحات ساده و عوام پسندانه بسنده میکنند و در واقع به خود زحمت نمیدهند که اصول علمی را فرا بگیرند و بفهمند که مکانیزم و سیستم آفرینش از چه قوانینی پیروی میکند.
این زیستشناس تکاملی درباره دیگر استدلال سیلور درباب ارتباط جاذبه زمین با دردهای مفاصل انسان گفت: این که نویسنده کتاب در واقع موضوع جاذبه زمین را به کمر دردها و پا دردهای انسان ربط میدهد کاملاً بی مورد است و اصلاً ارتباطی با یکدیگر ندارد. عموما دردهای مفاصل به سبک زندگی و ماشینی بودن زندگی انسان ارتباط پیدا میکند. به اعتقاد من انسان اگر درست بنشیند، ورزش کند و زندگی سالمی را در پیش بگیرد، میتواند در واقع تا سالیان طولانی از بدن و عضلات و مفاصل خود استفاده کند و دردی را متحمل نشود. در واقع سبک زندگی موجود در این دنیای حاضر باعث شده است که ما به انواع کمردرد و دردهای مفصلی مبتلا شویم نه آنکه از کره دیگری آمده باشیم.
به گفته عبدی، همواره در مقابل شبه علم رویکرد دیگری به نام علم وجود دارد که به ابزار محکم و قویتری مجهز است؛ به گونهای که راهی از پیش نمیبرند. علف هرز دنیای علم به شمار میرود. شاید موضوعاتی که امروز برای ما نا مفهوم است دلیل آن در موردی نهفته باشد که ما هنوز آن را کشف نکردهایم.
نظر شما