در این نشست، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه تهران، حسن بلخاری قهی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و استاد دانشگاه تهران، حسن انوری چهره ماندگار و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، علیاصغر شعردوست نویسنده، ادیب و سفیر سابق ایران در تاجیکستان، مسرت واجد استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اسلامی بهاولپور پاکستان و سیدعلیاصغر میرباقری فرد استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان به ایراد سخن پرداختند.
در ابتدای این برنامه محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنرانی کرد. او گفت: بیست و فتم شهریور به نام روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است. علت این نامگذاری هم بزرگداشت شاعر بزرگ دوره معاصر مرحوم استاد شهریار است. علت و نوع این انتخاب و فردی که انتخاب شده است حاوی پیامهای مهمی برای جامعه فرهنگی و هنری کشور است. چون شهریار شاعری ترکزبان است و شاعری است که متولد تبریز و بزرگشده تبریز است و در تهران درس خوانده است و در تبریز به زندگیاش ادامه داده و آنجا دار دنیا را وداع گفته است.
او افزود: انتخاب سالروز وفات استاد شهریار بهعنوان روز شعر و ادب فارسی هوشمندانه بود. چون شهریار با تمامی این ویژگیهای یادشده یکی از شعرای بزرگ فارسیزبان ما است. «شهریار» یکی از مظاهر مهم فرهنگی و هنری ایران معاصر است و نشاندهنده پیوند قومیتها در ایران و نشاندهنده عظمت تاریخی فرهنگ و هنر در ایران است. در ایران بزرگ ما علیرغم تفاوتهای مهمی که به لحاظ آداب و رسوم محلی وجود دارد و با گذشته تاریخی متفاوت در سیر فرهنگی قومیتها؛ اما هویتی بلندتر و بالاتر و چتر بزرگی به نام ایران همه اینها را در کنار هم قرار داده و از همین رو رنگینکمانی از زیباییها را در بزرگان شعر و ادب و فرهنگ و هنر این مرز و بوم می بینیم.
اسماعیلی تأکید کرد: شهریار یکی از مظاهر بزرگی فرهنگ و هنر ایران است. شهریار هم به ترکی و هم به فارسی شعر گفته است و در هر دو زبان از برترینها است. شعر بلند «حیدربابا» منظومهای بیبدیل در تاریخ معاصر ما است و حتی فارسیزبانان نیز نسبت به این شعر حس ویژهای دارند. در حقیقت همه احساس و عاطفه لازم را برای درک و لذت بردن از این منظومه را پیدا میکنند. همچنین اشعاری که در مدح بزرگان دین ما سروده است بهویژه اشعاری که در مدح امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع) سروده شده است. اشعاری که هنوز بر تارک شعر و ادب این سرزمین می درخشد. به همین دلیل بزرگداشت شهریار بزرگداشت فرهنگ و عظمت تاریخی ایران است.
او ادامه داد: زندگی شهریار، فرازهای زیبایی دارد. حس مسئولیت اجتماعی در شعر فارسی و ترکی او نمود و تبلور دارد. شهریار نسبت به مسائل مذهبی و اعتقادات خود بیتفاوت نیست. او یکی از پیشتازان شعر و ادب در حوزه مذهب و دین است. شهریار در تمامی این حوزهها در مورد عاشورا و واقعه کربلا تا اتفاقات دیگر مذهبی شاعری نامآشناست و همین حس را در مسئولیتهای اجتماعی دارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: شعر و ادب ایرانزمین نسبت به مسائل اجتماعی و تاریخی و مذهبی خود بیاعتنا نیست. بزرگان ما از رودکی و فردوسی و نظامی تا سعدی و حافظ و مولانا تا شعرای بزرگ سبک خراسانی و هندی و عراقی تا شعر شهریار همه در تمام این مقاطع، مسئولیتهای اجتماعی و دینی و مذهبی و فرهنگی را با هم جمع کرده بودند و به اقتضائات زیستبوم خود بی توجه نبودند. به همین دلیل میبینیم شهریاری که در قله اشعار عاطفی و محلی خود قرار دارد به همین نسبت در مورد مسائل مذهبی و دینی حساس است و به همین نسبت در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی حساسیت دارد.
او ادامه داد: من هرگز تصویر شعرخوانی شهریار را در جمع سپاهیان حضرت محمد(ص) در سال 1365 تبریز از خاطر نمی برم؛که این چنین مردی کهنسال چطور باوجوداینکه در سالهای پایانی عمر خود بود با آن اورکت بسیجی در میان بسیجیان اعزامی تبریز و استان آذربایجان حاضر شد و شروع به شعرخوانی کرد و چطور با بزرگان انقلاب و با رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی محشور بود و ایشان به دیدن شهریار می رفتند.
اسماعیلی در پایان سخنان خود تأکید کرد: امروز بعد از گذشت سی و سه سال از تاریخ از دست دادن این شخصیت بزرگ، شهریار عزیز ما همچنان بر تارک شعر و ادب فارسی می درخشد.
حکمت امام علی(ع) در شعر شاعران فارسی
در ادامه این نشست حسن بلخاری به ایراد سخن پرداخت و گفت: روز بیست و هفتم شهریور را گرامی میدارم که در تقویم ملی ما ایرانیان روز تجلیل و تکریم و احترام به زبان و ادب فارسی و همچنین بزرگداشت مرحوم حضرت استاد شهریار تبریزی است. گرامی می دارم مقام معظم این زبان و این ادب را که در تمدن اسلامی دومین زبان محسوب می شود و حامل و شامل حقایق عرفانیه و نکات نغز ادبی و شعری و معانی عظیم دیگر است. همچنین سلام و درود می فرستم به روح پرفتوح مرحوم شهریار که از شاعران معاصر ایراناند، خداوند روح آن مرحوم و تمامی شعرای گرانقدر، که در حقیقت نگاهبانان عظمت زبان فارسیاند را با روح اولیاء و ابرار و نیکان و علما محشور و قرین بفرماید.
او ادامه داد: بحث من در این مجلس اشارهای به یکی از غزلیات بسیار بلند و شیوای حضرت استاد شهریار است که همه ما آن را به نحوی شنیدهایم:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را...
به بهانه این غزل استاد شهریار، نگاه و تعمقی در تاریخ شعر و ادب فارسی دارم؛ بهویژه در حوزه تجلیل و تکریم حضرت علی(ع) و اینکه مرحوم شهریار ادامه «جریان قَدَر» در حوزه فرهنگ و شعر و ادب فارسی است. اینکه این زبان چگونه حامل و بستر ظهور عالیترین معانی عرفانی، قرآنی و برهانی شده است خود بحثی مستوفی و مفصلی است که باید در جای خود تفصیلاً به آن پرداخت؛ اما ذکر حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این اشعار و در زبان و لسان شعرای بلندمرتبه این فرهنگ، امری بسیار مهم است که نه فقط در تجلیل و تکریم حضرت علی(ع) امر مهمی است، بلکه به نحوی در بهرهمندی از روح و علم و حکمت آن حضرت در سرایش این سرودهها و بیان نکات و در حقیقت لطایف حکمی و عرفانی است. این نکته در اشاره شاعران که به نحوی گویی حضرت در جان آنهاست و از زبان آنها سخن می گوید، مهمتر از حجم پرداختن به حضرت امیرالمؤمنین(ع) در زبان و ادب فارسی است.
استاد دانشگاه تهران افزود: مایل هستم بحثم را در بیان این نکته، از مولانا شروع کنم. مولانا در دفتر اوّل مثنوی ذیل خدو انداختن خصم روی امیرالمؤمنین(ع)، ابیات فوقالعاده بلند و متجلی در باب حضرت امیر المومنین(ع) دارد:
از علیآموز اخلاص عمل
شیر حق را دان منزه از دغل...
مولانا شعر را تا اینجا ادامه میدهد که:
ای علی که جمله عقل و دیدهای
شمهای وا گو از آنچه دیدهای...
از تو بر من تافت پنهان چون کنی
بیزبان چون ماه پرتو میزنی
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تصریح کرد: بر اساس این مصرع « از تو بر من تافت پنهان چون کنی» مولانا بهصراحت بیان میکند که گویی سینه من در مقابل سینه تو (امیرالمؤمنین) چون آیینهای قرار گرفته و نور حکمت تو از صدر و سینهات بر جان من تابیده است. «از تو بر من تافت پنهان چون کنی» این نکتهای فوقالعاده دقیقی است و ای کاش فرصت داشتیم تا فقط این نکته را در زبان و ادب فارسی مورد توجه قرار بدهیم.
او ادامه داد: اما باید نکاتی را در باب «تافتن و تابیدن» از جان امیرالمؤمنین(ع) بر قلب حکما و شعرای بلندمرتبه زبان و ادب فارسی نکاتی را ذکر کنیم. مولانا خود وامدار عطار است. عطار در آثاری مثل جوهر الذات و لسانالغیب ابیاتی دارد که این نکته مولانا را مورد توجه قرار داده است:
خواجه حق پیشوای راستین
کوه حلم و باب علم و قطب دین
ساقی کوثر امام رهنمای
ابنعم مصطفی شیر خدای...
در بیان رهنمونی آمده
صاحب اسرار سلونی آمده...
چون علی از غیبهای حق یکی است
عقل را در بینش او کی شکیست...
در لسانالغیب این نکته مولانا آمده است. البته لسانالغیب و جوهرالذات جزء آثار منسوب به عطار است:
در لسان من ثنای مرتضی است
ظاهر و باطن لقای مرتضی است
در لسان من علی گفته سخن
ای پسر گر گوش داری فهم کن
یا
مرتضی در جسم عطار است روح
زان رسد ما را به اهل دل فتوح
این همان اشارهای است به همان سخن مولانا که «از تو بر من تافت پنهان چون کنی»... در آثار منسوب به عطار چنین بیاناتی وجود دارد که به نظر می رسد عطار همچون مولانا خود را آیینهای در مقابل سینه گشوده و گشاده از حکمت امیرالمؤمنین(ع) می داند.
بلخاری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جالب است بدانید بعد از عطار و مولانا البته در بیان من مقدم بر عطار و مولانا، فردوسی نیز در همان ابتدای شاهنامه هم مدح امیرالمؤمنین(ع) را دارد و هم به نحوی بر این نکته کلیدی و بنیادی که محور سخن من است اشاره دارد:
که من شهر علمم علیّم در است
درست این سخن گفتِ پیغمبر است...
و این چقدر شباهت دارد به «از تو بر من تافت پنهان چون کنی» مولانا؛ فردوسی اینجا بعد از بیان حدیث نبوی که: «أنا مدینة العلم و علیّ بابها» می گوید:
گواهی دهم کین سخنها از اوست
تو گویی دو گوشم پر آواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین
کزیشان قوی شد به هرگونه دین...
استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: این تجلیل و تکریمی است که فردوسی از حضرت امیرالمؤمنین(ع) دارد که در شعر عطار و مولانا نیز وجود دارد و در اینجا نیز فردوسی نیز به آن اشاره میکند؛ این امر در حقیقت اشاره به معنای رایج و جاری در بطن و متن عرفان و حکمت ما است که بسیاری از عرفا سرچشمه حکمت عرفانی و لطایف برهانیه و قرآنیه خود را از حضرت امیرالمؤمنین(ع) میدانند و در عین حال اشاره به تأثیرپذیری این شعرای بلندمرتبه از مقام ولایت است که الحق حکمایِ شاعراند.
او در پایان سخنان خود گفت: در مقام جمعبندی باید عرض کنیم که شاعران زبان فارسی کلام حکیمان بلندمرتبه خود را در بیان حقایق و لطایف برهانیه، بازتاب حکمت امیرالمؤمنین(ع) میدانند و این موج و این سیر ادامه دارد تا به جناب شهریار و آن شعر و غزل بسیار بلند آن شاعر گرانقدر می رسیم و در حقیقت سیر تاریخ تکریم حضرت امیرالمؤمنین(ع) در زبان و فرهنگ فارسی این غزل بلند حضرت شهریار است که در مطلع آن بیان نموده است:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
اهمیت زبان و ادب فارسی
سومین سخنران این برنامه حسن انوری بود. او در ابتدا گفت: روز بیستوهفتم شهریور توسط شورای انقلاب فرهنگی، بهعنوان روز زبان و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار تعیین شده است. زبان فارسی برای مردم ما اهمیت خاص دارد. اوّلین ویژگی زبان فارسی این است که رابط بین اقوام ایرانی است. ایران کشوری است دارای قومیتهای مختلف. کرد، کردی صحبت میکند و لر به زبان لری صحبت میکند و همینطور اقوام دیگر؛ وقتی آنها به هم میرسند به زبان فارسی صحبت می کنند. زبان فارسی رابط بین اقوام ایرانی است و می شود گفت زبان فارسی بخش مهمی از هویت ایرانی است. یک لحظه فکر کنید اگر زبان فارسی نبود، هویت ایرانی چه سرنوشتی پیدا می کرد؟
او افزود: فارسی در سه کشور ایران و افغانستان و تاجیکستان زبان رسمی است و قوانین و اسناد در هر سه کشور به زبان فارسی نوشته شده است. علاوه بر این در خارج از این سه کشور در برخی کشورها زبان فارسی با گویشهای خاص وجود دارد؛ مثلاً در ازبکستان و در شهر بخارا مردم به زبان فارسی تکلم می کنند یا در ترکستان شرقی که امروزه جزو چین است زبان فارسی در جاهایی وجود دارد.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی تأکید کرد: در گذشته که زبان انگلیسی هنوز زبان بینالمللی نبود در قسمت هایی از جهان زبان فارسیزبان بینالمللی بود. از اقصی هندوستان تا جنوب اروپا زبان فارسیزبان اهل ادب بود و کتب فراوان به زبان فارسی نوشته شده است. در هندوستان کتابهای زیادی به زبان فارسی نوشته شده است و مهمترین فرهنگ لغات در گذشته «فارسی» بود. فرهنگ جهانگیری و فرهنگ بهار عجم و فرهنگ آنندراج در هندوستان نوشته شده است. در جایی که فرهنگ لغت نوشته می شود معلوم می شود که آن زبان آنجا رایج است و مردم نیاز به کتاب لغت دارند. به جنوب اروپا و حوزه امپراطوری عثمانی بیاییم در آنجا نیز زبان فارسیزبان طبقه تحصیلکرده بود و حتی پادشاهان عثمانی به زبان فارسی غزل میسرودند. در جنوب شرقی اروپا در بوسنی برای شاهکارهای فارسی شرح نوشته اند. شرح سودی بر حافظ معروف است و حافظ پژوهان به آن مراجعه می کنند و این نشان می دهد زبان فارسی در آنجا طرفداران و خوانندگانی داشته است.
او افزود: چهارمین اهمیت زبان فارسی در این است که دارای واژگانی وسیع است و این زبانی که صحبت می کنیم از 1200 سال قبل در این سرزمین رایج بود و کتبی به این زبان نوشته شده است و شاید 20 درصد این آثار چاپ شده و 80 درصد در قفسههای کتابخانههای خارجی و ایرانی مانده است. این آثار واژگانی دارد که بعضاً در لغتنامهها نیامده است.
انوری در پایان تأکید کرد: زبان فارسی، زبان لطیفی است و خشن نیست، ادوارد براوون مستشرق شهیر انگلیسی که چندین زبان را به خوبی می دانست در حضور چند نفر که این زبان ها را می دانستند خواهش می کرد که به زبان فارسی صحبت کنند چون فارسیزبانی لطیف و ظریف است.
جاودانگی شعر و شخصیت شهریار
در ادامه این نشست علمی، علیاصغر شعردوست طی سخنانی گفت: بیستوهفتم شهریورماه یادآور عروج استاد شهریار است. شاعر بلندنظر و جاودانهای که دلهای مشتاقان را اسیر کمند کلام خویش کرد و کلام سحرآمیزش مرزها را درنوردید. شهریار سیمرغی فراتر از قاف و قافیه بود که زندگی دو جهان را با شعر مینگریست. شعر شهریار مجموعهای هماهنگ و دلکش از رنگ و صوت و زندگی است که در هر دم و بازدم ضرب آهنگ دلها را تکرار می کند.
او افزود: امتداد نگاه شهریار در جهات مختلف شایان تأمل است به عبارتی روشنتر، استاد دیدی ژرف و فراخ دارد؛ با آنکه همه چیز را در دایره دید خود دارد اما از ژرفای نگاهش کاسته نمیشود. برای همین هم از نظر نگاه شاعرانه و هم از جهت مردمیبودن در اوج قرار میگیرد و با بالهای خستگیناپذیر عشق و عرفان از قاف و قافیه فراتر میرود. شهریار آسمان شعر را سقف بشکافته و طرحی نو در انداخته؛ از این رو در جاودانگیاش تردید راه نیست.
شعردوست در بخش دیگری از سخنان خود گفت: شوری که شهریار در آفاق ایجاد کرد تنها در قلمرو دل آدمی قابل تصور است که روزی در تهران و روزی در خراسان و روزی دیگر در تبریز بود. اما در همهجا کلامش از شیدایی و شور آکنده بود و در قلمرو محیطی خاص نمی گنجید. «حیدربابا یه سلام» او به زبان مادریاش ترکی، فراتر از مرزها هنگامهای برپا کرد که هرکسی حرمانها و آرزوهای خود را در این منظومه شگرف جستوجو می کند.
سفیر سابق ایران در تاجیکستان تأکید کرد: «شهریار» زبان مشترک همه بشر است. پاک اعتقادی و پارساییاش همگان را به خضوع و خشوع وا میداشت. کدامین مسلمان و دوستدار علی (ع) است که بوی عشق و محبت را از کلمه به کلمه سروده جاودان «علی ای همای رحمت» او درنیابد. عجوبت کلامش بینیاز از تفسیر و تبیین است و قولی است که جملگی بر آنند.
مؤدببودن در ادبیات فارسی
پنجمین سخنران این برنامه مسرت واجد بود. او در ابتدای سخنان خود گفت: در ابتدا از انجمن آثار و مفاخر فرهنگی سپاسگزاری میکنم که بنده را جهت سخنرانی در مراسم بزرگداشت روز شعر و ادب فارسی به این نشست دعوت کردند؛ ذکر این نکته ضروری است که «ادبیات» در سراسر جهان برای انسان ها خیلی مهم است و اهمیت دارد، ولی وقتی ما متون منظوم و منثور ادبیات فارسی را بخوانیم و از آنها استفاده کنیم متوجه می شویم که ادبیات فارسی جالبترین و پربارترین متون ادبیاند؛ ادبیات فارسی پر است از درس و مضامین اخلاقی که البته دین اسلام هم بر آنها تأکید کرده است. شنیدن و خواندن این سخنان اخلاقی و عمل به آنها برای انسان ضرورت دارند و برای جامعه بسیار پر ارزش و مفید است.
او ادامه داد: به مصداق مشت نمونه خروار است؛ فقط چند موضوع اخلاقی را از ادبیات فارسی با مثالهایی شیرین توضیح خواهم داد؛ همانطور که میدانید، اوّلین شرط مسلمانی بیان «لا اله الا الله» است، لا اله گفتن نهفقط به زبان بلکه به دل و جان، لا اله گفتن بسیار لازم و ضروری است. علامه اقبال لاهوری دراین باره می گوید:
لااله گویی بگو از روی جان
تا ز اندام تو آید بوی جان
این دو حرف لااله گفتار نیست
لااله جز تیغ بی زنهار نیست
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اسلامی بهاولپور پاکستان افزود: یکی از منابع مهم در زندگی ما قرآن کریم است و ما باید برای همه معاملات و اقدامات در زندگی خودمان از آن استفاده کنیم. اقبال لاهوری می گوید:
گر تو میخواهی مسلمان زیستن
نیست ممکن جز به قرآن زیستن
همچنین برای ما لازم است که در زندگی خودمان به سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) توجه کنیم و از سنت نبوی راهنمایی بگیریم چنان که اقبال لاهوری میفرماید:
به مصطفي برسان خويش را که دين همه اوست
اگر به او نرسيدي تمام بولهبيست
او در ادامه سخنان خود گفت: همچنین دین اسلام به زنان ما تأکید میکند که به حضرت زهرا (سلام الله علیها) بهعنوان یک اسوه توجه کنند تا مانند ایشان به مادری خوب و فداکار مبدل شوند. در این باره نیز اقبال لاهوری می گوید:
مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
نور چشم رحمة للعالمین
آن امام اولین و آخرین
آنکه جان در پیکر گیتی دمید
روزگار تازهآئین آفرید...
او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در ادبیات فارسی درس محبت خیلی زیاد دیده میشود؛ مولوی در این باره میفرماید:
از محبت تلخها شیرین شود
از محبت مسها زرین شود
از محبت دُردها صافی شود
از محبت دَردها شافی شود...
همچنین ادبیات فارسی درس اتحاد و اتفاق میان انسان ها و ملت ها را هم به ما گوشزد و یادآوری می کند؛ چنانکه سعدی شیرازی شاعر پرآوازه ایرانی می گوید:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار...
مسرت واجد تأکید کرد: یکی از مهترین درسهایی که ادب فارسی به ما می آموزد، درس ادب و مؤدب بودن است؛چنانکه جناب مولوی می گوید:
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
او در پایان گفت: اقبال لاهوری نیز به ادب و مؤدببودن بسیار توجه دارد و ما را به آن توصیه میکند و اینگونه می سراید:
ادب پیرایه نادان و داناست
خوش آن کو از ادب خود را بیاراست
ندارم آن مسلمانزاده را دوست
که در دانش فزود و از ادب کاست
ظرفیتهای زبان و ادب فارسی
در پایان این برنامه نیز سید علی اصغر میرباقری فرد به ایراد سخن پرداخت و گفت: ظرفیت های زبان و ادبیات فارسی بسیار مهماند. در این باره باید به تفصیل سخن گفت و محورها و موضوعات پرشماری را برشمرد. اما در این مجال چون وقت زیادی در اختیار نیست، به چند محور اشاره می کنم، اوّلین ظرفیت زبان و ادبیات فارسی این است که از منابع اصلی اسلامی یعنی قرآن مجید، روایات و احادیث و سیره پیامبر اکرم (ص) و سیره ائمه اطهار (ع) و بزرگان دین استفاده کرده است. پیوند ادبیات فارسی با این منابع و با وحی الهی که هم در ساختار و لفظ از این منبع عظیم الهی بهره می گیرد و هم در بیان مفاهیم و موضوعات متعالی؛ موجب شده است ظرفیتی ویژه و منحصربه فرد نصیب ادبیات فارسی شود.
او ادامه داد: ظرفیت مهم دیگر در حوزه زبان و ادبیات فارسی این است که به سبب همان ویژگی و ظرفیت اوّل شعر و ادب فارسی در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما جایگاهی بس متعالی دارد. جایگاه شعر و ادب فارسی بسیار بلند است و این موضوع سبب شده است که شعر و ادبیات در تاریخ ما و در دوره ها و عرصه های مختلف سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقش مهمی برعهده بگیرد و اثرگذار باشد.
استاد ادبیات دانشگاه اصفهان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اشعار نظامی گنجوی گفت: نظامی در تمام آثار خود درباره شعر و ادبیات و جایگاه آن سخن گفته است. در حقیقت از برخی از اشعار می توان اینطور نتیجه گرفت که او کلام را به دو بخش سخته و نه سخته تقسیم می کند و سپس می گوید سخنپردازان کسانی هستند که کلام آنها سخته و سنجیده و موزون است.
میرباقری فرد افزود: نکته دوم نظامی این است که این کلام سنجیده و سخته و موزون برای دو نوع هدف به کار می رود: یعنی کسانی که به مقام سخنوری می رسند و سخنپردازی میکنند و از کلامشان برای رسیدن به اهداف کوتاهمدت و زودگذر و مادی و فرومایه استفاده میکنند یا برای دست یافتن به مقاصد متعالی و رسیدن به مراتب کمال بهره میگیرند.
او تأکید کرد: درباره دسته دوم در حقیقت ماهیت شعر و ادب اقتضا میکند تا سخنپردازان در این مسیر حرکت کنند و از شعر و سخن برای رسیدن به کمال بهره بگیرند و بر این مبنا نظامی هم تأکید می کند که اگر سخنپردازان این راه را در پیش بگیرند و از سخن خود برای رسیدن به اهداف معنوی و متعالی بهره گیرند، در دستگاه الهی به جایگاهی می رسند که هیچ کس جز انبیا به آن جایگاه دست پیدا نخواهد کرد.
میرباقری فرد تصریح کرد: نظامی می گوید گنج دو عالم در دل شعر این شعرا آشکار می شود. و این دسته از شاعران مقامی عرشی و قدسی دارند و شعر این شاعران با شرع پیوندی ناگسستنی دارد. این مهم منجر به این می شود که انسان مراتب کمال را طی کند.
او در پایان گفت: شعر و ادبیات فارسی در فرهنگ ایرانی و اسلامی چنین جایگاهی دارد و این مسأله سبب شده ادبیات فارسی از ابتدا تا کنون نقش مهمی را در فرهنگ، اجتماع و... بر عهده داشته باشد.
نظر شما