شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۳
آن یار مهربان...

محمدرضا نوذریان، نویسنده و پژوهشگر اردبیلی در یادداشتی برای «ایبنا» ضمن نکوهش غربت کنونی کتاب، از آنچه «شکوه جاودانه نهفته در گستره پهناور نهاد یار مهربان» نامید، نوشت.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اردبیل- محمدرضا نوذریان: کتاب، آن یار به راستی مهربان، مدت‌هاست در غربتی ویرانگر، به سر می‌برد. اویی که موانستش برای ما فروغ خِرد و دانایی را هدیه می‌دهد، چنان از یادها رفته که گویی وجود نداشته است. وقتی کودک بودیم به ما آموختند از یار مهربان غافل نشویم کاش این پند خوش و دل‌پسند، فراموش‌مان نمی‌شد و یادمان می‌ماند عمر محدود ما اجازه نخواهد داد همه چیز را تجربه نماییم پس بهتر است حاصل اندیشیدن دیگران را بخوانیم.

مطالعه هر کتاب، آغازیدن سفری در قلب زمان‌ها و مکان‌هاست و ما حین مطالعه، در کوچه پس کوچه‌های افکار نویسنده یا شاعری وارد می‌شویم تا زندگی زیسته‌ای را دوباره تجربه کنیم. از قدیم گفته‌اند حقیقت، تلخ است و لذا باید پذیرفت دوری از مطالعه، کشیدن حصاری سخت به دور خود است که با ذهنی پر از خالی نمی‌توان حریفش شد و بنابراین، پایانی جز نابودی نخواهد داشت.

کتاب، عاملی در پایایی یادگیری است و این فرآیند حیاتی، مانند خون همیشه جاری در بدن، باید استمرار داشته باشد. کتاب ما را به بلوغ فکری می‌رساند و باعث می‌شود انتظارات‌مان را به دوش دیگران نیاندازیم و دربرخورد با دیوارهای فرارو به دنبال راه حل‌ها برویم.

به پندار من، انسان‌ها را به تناسب استفاده‌شان از کتاب، می‌توان به گونه‌هایی تقسیم کرد. آن‌هایی که با کتاب، انسی ندارند گویی در خوابند و سر بر بالش نرم نادانی، روزگار می‌گذرانند. آنانی که با این یار دیرپا قهر نیستند  در حال حرکت به جلو و کسانی که بیش‌ترین ارتباط را با او دارند در حال دویدن در مسیر پیشرفت هستند زیرا کتاب، هم دانش‌افزار و هم فرهنگ‌افزار را به ارمغان می‌آورد و در این بین، آفرینندگان کتاب‌ها نیز باید همچون دوندگان ماراتن، دستاوردهای خود را برای پیشبرد جامعه، دست به دست، به نسل‌های بعد از خود تحویل دهند.

اگر بپذیریم علم، صورتی از یک پدیده است که در ذهن حاصل می‌شود، پس ارزش هر علم به اندازه معلوم آن خواهد بود و کتاب، راهی جلوی همه ما قرار می‌دهد تا یافته‌ها گسترش یابند، انگیزه کشف نایافته‌ها فراهم شود و کارایی‌ها و اثربخشی‌ها فزونی یابند.

کتاب خوب، ناجی جهان است و چنانچه، روزی، همه جا را سیاهی فراگیرد کتاب، دنیا را نجات خواهد داد و اگر در یک سوی علامت تساوی، سعادت را بنویسند در سوی دیگر آن جز مطالعه و پر گشودن در آسمان اندیشه و انگیزه، چه می توان نوشت؟ زیرا خواندن و به دنبال آن اندیشیدن درباره گفتارها و رفتارهای آدم‌ها و شخصیت‌های رمان‌ها، داستان‌ها، سرودها و سروادها شناختی نغز و استوار را رقم می‌زنند و در آسودگی از هنگامه‌های گیتی و شناختن بهتر و بیش‌تر دیگران به انسان کمک می‌کنند.

هر کتاب، میدانی برای به اشتراک گذاشتن تجربه‌هاست و بر این بنیاد، همراهی و همدلی با آن باعث خواهد شد اندیشه، باور و اعتماد به نفس، توأمان شوند. سرعت، صحت و کامل بودن کارها محقق و زندگی بهتر برای افراد، فراهم گردد. با این باور، تا بیش از این دیر نشده با یار گران‌مایه، آشتی کنیم و بپذیریم بدون کتاب، اگر در ته دره هم نباشیم بی‌گمان، راه به جایی نخواهیم برد.

به گمانم او هر لحظه آماده است شکوه جاودانه نهفته در گستره پهناور نهاد خویش را برای همه ما ارزانی دارد تا هر انسانی که به تعبیر «...ونَفَختُ فِيهِ مِن روحي...» سرمایه  سترگ خدایی را در وجود دارد و پس از آفرینش هدفمند او تعبیر «...فَتَبارَكَ اللهُ اَحسَنُ الخَالِقينَ» تصریح و به فرمان آفریدگار، مسجود فرشتگان گردید، چیستی خود را به دور از لرزانی و لغزانی، دریابد، مینوی درونی خویش را بازسازد، بود و نمود و درون و برونش از سر دانایی، یکی شوند و در کوتاه سخن، به فرخ‌روزی و شادکامی و در فرجام کار، مانایی دست یابد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها