مسائل اقتصادی امروزه به یکی از مهمترین بحثها و دغدغههای بخش بزرگی از ایرانیان تبدیل شده آیا این امر تاثیری در انتخاب موضوع این پژوهش داشته است؟
در طول سه دهه گذشته پیمایشهای مختلفی توسط نهادهای علمی و با حمایت نهادهای دولتی انجام شده و در بسیاری از آنها به موضوعات اقتصادی هم پرداخته شده اما معمولاً کوتاه و حاشیهای بوده است. این پیمایش اولین مطالعهای است که در مقیاسی ملی بهصورت اختصاصی به نگرشهای اقتصادی ایرانیان میپردازد. درواقع چه در عرصه آکادمیک و چه در فضای سیاسی کشور باورهای اقتصادی در جامعه ایران و نوع نگاه مردم به موضوعات اساسی در اقتصاد کمتر مورد توجه بوده است. این پیمایش تلاش کرده این خلأ را تا حدی پر کند و نقطه آغازی برای توجه به نگرشهای مردم ایران در حوزه اقتصاد باشد.
همانطور که در مقدمه کتاب هم آمده است، سنجش نگرشهای اقتصادی در مقابل نگرشهای اجتماعی کمتر مورد توجه بوده و همین موضوع پرداختن به آن را دشوار میکند، این کتاب با چه ملاحظات نظری و جمعیت شناسانه به سنجش نگرش اقتصادی ایرانیان پرداخته است؟
این پیمایش مانند اغلب پیمایشهای ملی یک پیمایش عمومی محسوب میشود یعنی به دنبال آزمون یک نظریه یا مدل نظری خاص نیست بلکه تلاش میکند مجموعهای از مفاهیم اصلی در این بخش را مورد سنجش قرار دهد. طبعاً یک محقق بر اساس رویکرد نظری خود میتواند از بخشی از نتایج این تحقیق برای آزمون یک مدل یا نظریه استفاده کند. تلاش شد تا مهمترین موضوعات اقتصادی به شکلی در پرسشنامه مطرح شوند و البته به سبب ضرورت اطمینان از دقت جوابها و پرهیز از طولانی شدن پرسشنامه برخی از موضوعات باآنکه مهم بودند بهاجبار حذف شدند. رویکرد اصلی در طراحی این پرسشنامه این بوده که تا حد ممکن از سوگیری ارزشی در طراحی سؤالات اجتناب شود و تا حد ممکن از موضعی بیطرفانه به موضوعات مورد مناقشه پرداخته شود. همانطور که میدانید بسیاری موضوعات اساسی در اقتصاد چه در حوزه آکادمی و چه در عرصه سیاسی محل اختلاف جدی هستند. مثلاً یک گروه معتقدند برای کاهش فقر باید مالیات افزایش یابد و در میان جمعیت فقیر باز توزیع شود و گروه دیگر برعکس باور دارند برای کاهش فقر باید مالیات را کاهش داد تا اقتصاد رونق بگیرد. حال این پیمایش تلاش کرده بفهمد مردم ایران به کدام یک از این دو دیدگاه کلی گرایش بیشتری دارند و درنتیجه طراحی سؤالات باید بهگونهای میبود که در ارائه دو طرف این منازعه برای انتخاب افراد از هرگونه سوگیری اجتناب میشد.
به نظر میرسد با وجود تلاشهایی که در دهههای گذشته در حوزه افکار سنجی در ایران انجام شده است، این عرصه همچنان با چالشهایی از سمت مردم و نهادهای رسمی رو به روست، مهم ترین چالشهایی که شما با آن رو به رو بودید، چه مواردی بودند؟
این پیمایش بهطور خاص با یک چالش اصلی مواجه بود که ازیکطرف کار را دشوار میکرد و از طرف دیگر یک مزیت محسوب میشد. نزاع بین مکاتب اقتصادی در بسیاری کشورها خود را در رقابت میان احزاب سیاسی نشان میدهد و درنتیجه افکار عمومی تا حدی با این رویکردها آشناست. مثلاً اگر در یک کشور اروپایی یا آمریکا درباره موفقیت بازار در حل مسائل اقتصادی سؤال شود این سؤال برای بسیاری قابلفهم است ولی در ایران از آنجا که گروههای سیاسی در طی چند دهه اخیر رویکرد اقتصادی متمایز و منسجمی نداشتهاند درنتیجه مردم چندان با طرفین منازعات اقتصادی آشنا نیستند. این باعث میشود در طراحی سؤالات مجبور باشیم بسیاری از موضوعات و طرفین بحث را ابتدا برای سؤال شونده توضیح بدهیم بعد نظرش را بخواهیم. این یک چالش مهم برای این پیمایش بود. اما این موضوع از یک طرف یک مزیت هم محسوب میشد زیرا افکار عمومی کمتر تحت تأثیر نیروهای بیرونی در مورد این دوگانهها در اقتصاد ساخته شکل گرفته و بهتر میتوان به جهان ذهنی مردم و تناقضات آن نزدیک شد.
این کتاب حاصل یک پیمایش ملی است که پژوهشکده فرهنگ و دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در اسفند ۱۳۹۹ انجام دادهاند. نمونه آن حدود ۲۲۰۰ نفر از ساکنان شهری و روستایی در کل کشور بودهاند و جمعآوری اطلاعات بهصورت تلفنی انجام شده است. یک گروه شش نفره اعضای شورای علمی این پژوهش بودهاند که طراحی تحقیق و سؤالات پرسشنامه را بر عهده داشتهاند. یکی از ویژگیهای مهم این پیمایش این است که چون بهصورت تلفنی انجام شده هزینه اجرای آن بسیار ناچیز بوده است و مشارکتکنندگان در فرایند اجرای کار نیز دستمزدی دریافت نکردهاند. درنتیجه برخلاف دیگر پیمایشهای ملی که عموماً به طرحهای گرانقیمت معروفاند این پیمایش با حداقل هزینه انجام شده است. گزارش این نظرسنجی در هشت فصل ارائه شده که به موضوعاتی مانند نابرابری اجتماعی، اعتماد، دولت و بخش خصوصی، رفاه اجتماعی، ارزشهای اقتصادی و اقتصاد جهانی پرداخته است. چند یادداشت تحلیلی درباره نتایج تحقیق هم در انتهای کتاب اضافه شده است. طبعاً این پیمایش را باید بخشی از روند کلی پیمایشهای ملی در ایران دید که برخی از سؤالات آنها را نیز تکرار کرده و میتواند روند تغییرات نگرشهای مردم را نشان دهد. از سوی دیگر بسیاری از موضوعاتی که تاکنون بدان پرداخته نشده بود در این پیمایش مطرحشده که میتواند دریچهای به فهم بهتر افکار عمومی در حوزه اقتصاد باشد.
با این تجربه شما مهمترین نیاز عرصه پژوهشهایی از این دست در کشور را چه میدانید؟
به نظرم پیمایشهای ملی اگر به سمت روشهای نمونهگیری تلفنی حرکت کنند میتوانند با نظم زمانی بهتر و بهصورت مداوم انجام شوند. مشکل اصلی پیمایشهای ملی در ایران عدم توالی زمانی منظم است که سبب میشود امکان رصد تحولات در نگرشهای و ارزشهای مردم دشوار باشد. یک مانع اصلی در برابر تکرار منظم پیمایشها هزینه بالای جمعآوری اطلاعات است که سبب میشود تکرار یک پژوهش تا حد زیادی به بودجه دولتی منوط باشد. کاهش هزینه جمعآوری از طریق اتکا به روشهای کمهزینهتر مانند جمعآوری تلفنی که در سالهای اخیر پیشرفتهای قابلملاحظهای داشته میتواند با جدا کردن این پیمایش از نیاز به بودجه کلان دولتی امکان تکرار منظم آنها را فراهم آورد.
نظر شما