بهناز ضرابیزاده در این مراسم خطاب به جمعی از نویسندگان و علاقهمندان ادبیات پایداری در استان قزوین گفت: به عنوان یک داستاننویس بنابراین وقتی که مینویسم باید به این فکر کنم که برای چه دارم مینویسم؟ با نوشتهام میخواهم چه تغییری ایجاد کنم؟ آیا میتوانم تغییری ایجاد کنم؟
وی با بیان اینکه کتابی پرمخاطب خواهد شد که حرف مردم را زده باشد، افزود: این کتاب پرفروشی درمیآید، مردم میگویند چه خوب حرف دل ما را زد یا حرفی را که میخواستیم بزنیم، مکتوب کرد. این یعنی اتفاق خوبی افتاده و از چیزی نوشتیم که مردم دوست دارند در موردش حرف بزنند، بشنوند و بگویند.
ضرابیزاده ادامه داد: وقتی کتاب «دختر شینا» را مینوشتم، به این فکر کردم که تا به حال در مورد زنانی که پشت جبههها و در شهرها بودند، کسی رمانی ننوشته است. در ضمن با خودم فکر کردم اگر بخواهم درباره رزمندگان یا فرماندهان دفاع مقدس بنویسم، خیلیها درباره آنها نوشتهاند. ضمن اینکه نمیتوانم به زیبایی دیگران درباره رزمندگان دوره جنگ بنویسم. چون جبهه و جنگ را ندیدم و شاید در نوشتنم اشتباهات بزرگی هم مرتکب بشوم.
وی یادآور شد: بنابراین به این نتیجه رسیدم که باید در مورد چیزی بنویسم که تا به حال در مورد آن چیزی گفته نشده و یا کمتر گفته شده است و جای این موضوع در ادبیات ما احساس شود. البته پیشتر در آثاری دیگر خاطرات زنان از جبهه نقل شده بود؛ اما این خاطرات درک نشده بود و یا وقتی خاطرات به زندگی مشترک آنها میرسید، همه چیز قطع میشد. به عبارتی دیگر ادبیات رسمی جنگ در مورد این زنان چیزی نخواهد گفت.
لزوم نوآوری در نویسندگی
این داستاننویس در بخش دیگری از سخنانش بر لزوم نوآوری در نویسندگی تأکید کرد و گفت: اگر میخواهید بنویسید، اول ببینید که اگر مثل آن چیزی که شما نوشتید، دیگران نوشتهاند، از خود سؤال کنید که برای چه ما هم باید همین را بنویسیم؟ پس اگر میخواهیم بنویسیم، باید چیزی را بنویسیم که تا به حال نوشته نشده باشد و یا به آن شکلی که شما میخواهید بنویسید و پرداخت کنید، نوشته نشده باشد؛ وگرنه شما دارید کار تکراری انجام میدهید.
ضرابیزاده با بیان اینکه هر نویسندهای باید امضایی داشته باشد، اضافه کرد: اگر هر نویسندهای مانند نویسنده دیگر بنویسد، هیچ اتفاقی در دنیای ادبیات نمیافتد. بنابراین باید مثل هیچکس ننویسیم و فقط مثل خودمان بنویسیم.
وی ادامه داد: اینکه هر آنچه که خواندم را در زمان نوشتن کنار بگذارم و خودم باشم و ریسک کنم که هر طوری دوست دارم بنویسم، به آن اتفاق خوبی تبدیل میشود که باید در ادبیات بیفتد. بزرگترین شاهکار یک نویسنده این است که روش و تکنیک خودش را داشته باشد و از روی دست کسی نگاه کند.
ضرابیزاده تصریح کرد: اگر خداینکرده از روی دست هم نگاه کنیم، تکرارهای بدی ایجاد میشود که امروز دارد به جاهای باریک میرسد و خطرناک است. امروز در عاشقانههای شهدا اتفاقات بدی میافتد و ادبیات دفاع مقدس دارد نسبت به این موضوع آلارم میدهد. هنوز میتوان در مورد جنگ نوشت، ولی به شیوههای نوین. یعنی هر قدر جلوتر میرویم، باید بهتر بنویسیم.
نباید در انتشار آثار دفاع مقدسی عجله کرد
مدیر آفرینشهای ادبی حوزه هنری قزوین هم در این مراسم تبدیل خاطرات شفاهی به یک قصه پرکشش را هنر نویسندگان حوزه دفاع مقدس دانست و یادآور شد: یک نویسنده نباید نوشتن یک خاطرات را از ابتدا شروع کرده و تا انتها ادامه دهد؛ بلکه میتواند با تدوین این خاطرات یک جذابیت روایی برای مخاطبش به وجود آورد. البته این کار باید به روشی انجام شود که به مستند بودن آن خاطره صدمهای وارد نکند.
روحالله شریفی با بیان اینکه نباید در تدوین و انتشار آثار دفاع مقدسی عجله کرد، افزود: نباید عجله نکنیم که حتماً زود بنویسیم و منتشر شود. باید بگذاریم که کارمان آنقدر ادامه داشته باشد تا پخته شود. قرار نیست کاری یکی 2 ماهه روانه بازار شود؛ باید بگذاریم که خلق چنین آثاری 2 تا 3 سال طول بکشد.
وی با بیان اینکه نویسنده باید درباره نحوه نوشتن از خود سؤال کند، ادامه داد: بعد از جواب به چرایی نوشتن، باید در مورد چگونگی نوشتن از خود سؤال کنیم؛ یعنی از خودمان بپرسیم که چطوری بنویسم که در وهله نخست خودم را خوشحال و راضی کند؟
شریفی تصریح کرد: وقتی مینویسیم، باید در وهله اول خودمان از خلق این نوشته راضی باشیم. بنابراین اگر نوشته ما را راضی نکند، یعنی مخاطب ما هم راضی نخواهد شد. در ضمن وقتی مینویسیم، نباید خودمان را تشویق کرده و نسبت به خود احساس رضایت داشته باشیم.
نظر شما