بررسی زندگی و اشعار فرخی یزدی در نشست ادبی «نون» برگزار شد و سخنرانان حاضر در این نشست به زندگی و ویژگیهای شعر این شاعر پرداختند.
وی ادامه داد: دلبستگی فرخی به سعدی و مسعود سعد سلمان هم بسیار جالب است؛ سعدی غزلسرای توانمندی است که پیرو بسیار داشته و دارد؛ اما علاقهمندی به مسعود سعد که به حبسیهها و شعرهای زندانش شهره است و گره خوردی این دو شاعر به هم نکتهای ظریف و قابل تامل است.
این فعال حوزه ادبیات افزود: زندگی و شعر فرخی در هم آمیخته است. هیچ نقابی در این میان وجود ندارد. او روزنامه «طوفان» را منتشر میکند که 15 بار توقیف میشود یا مثلا در 1307 با رای مردم یزد به عنوان نماینده مخالف به مجلس راه پیدا میکند و در دوره اختناق شدید، به دلیل انتقادها در مجلس کتک میخورد و برای چندمین بار به ناجاری ترک وطن میکند.
وی با بیان اینکه فاجعه بزرگ درباره زندگی و مرگ این شاعر، فراموشی تعمدی این شخصیت مهم ادبی است گفت: بعد از قتل فرخی یزدی در زندان قصر، جنازه او را در مسگرآباد دفن میکنند که همان موقع هم کسی دقیقا نمیدانست جنازه او کجا دفن شده است، بعدها تلاشهایی برای یافتن آرامگاه او صورت گرفت؛ اما با تبدیل قبرستان مسگرآباد به بوستان، پرونده یافتن آرامگاه او برای همیشه بسته شد.
یحیایی با اشاره به این موضوع که ملکالشعرای بهار او را تاجالشعرا میخواند و استاد شفیعی کدکنی از او بهعنوان شاعر آزادی یاد میکند، افزود: شعرهای او خوننامه حقیقی است و درونمایه غزلهایش حماسی و اجتماعی. او بدعت گذار این شیوه از غزلسرایی است که تا آن زمان به کار نرفته بود.
شاعری که افتخارش دهقان پیشگی و آزادی بود
امید روستا، دکترای زبان و ادبیات فارسی نیز در این نشست گفت: فرخی خودش را شیرگیر انقلابی معرفی میکند. میگوید من نه نسبت به شاعری تفاخر میکنم و نه روزنامهنگاری و سیاست، بلکه مباهاتی که دارم از دهقان پیشگی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه فرخی در 24 غزل به صورت مستقیم از طبقه کارگر یاد میکند افزود: فقر و آزادی هم بسامد بسیار بالایی در شعر این شاعر دارد به طوری که کلیدواژه آزادی اصلیترین واژگان شعری اوست و به صورت مسقیم 33 بار از این واژه وام میگیرد.
روستا با بیان اینکه فرخی یک مبارز تمام عیار بوده گفت: شعرهای او سراسر مبارزه است و او آن گونه که از زندگی و شعرش بر میآید، سرتعظیم برای هیچکس فرو نیاورده، خودش در مطلع یکی از غزلها میگوید: «با سپر افکندگانِ مرده ما را کار نیست/ جنگ ما همواره با گردنکشان زنده است.»
وی در خاتمه گفت: متاسفانه با وجود اینکه این شاعر زندگی خود را وقف مبارزه و آزادی کرده، متاسفانه آن توجهای که باید به این شاعر توانمند نشده و حتی کتابهایش در بازار کتاب کمیاب و دیریاب است.
دانشگاههای ادبیات به شاعرانی مانند فرخی بسیار بدهکار است
سیامک صدیقی، دکترای ادبیات فارسی نیز در این نشست گفت: در طول تاریخ ادبیات ایران، شاعران بسیاری حبسیه (شعرهای ایام زندان) سرودهاند؛ اما دو تن که بیش از دیگران شهره و شاخص هستند، مسعود سعد سلمان و محمد فرخی یزدی هستند.
وی افزود: شیفتگی محمد فرخی به مسعود سعد از ایام کودکی و نوباوگی شعر خود حکایت عجیبی است که در ادامه سرگذشتی مشابه او هم پیدا میکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اما یک تفاوت بارز میان مسعود سعد و فرخی یزدی وجود دارد؛ مسعود سعد 19 سال از عمر خود را در دوره غزنویان در زندان گذراند که عمده دلیل آن ارتباط با سلجوقیان و به قول خودش سعایت بدخواهان بود.
وی اضافه کرد: اما زندانهای چند باره فرخی ارزشی انسانی دارد؛ دفاع از آزادی و سر خم نکردن در برابر ظلم. میتوان این گونه عنوان کرد که حبسیههای مسعود سعد از «من» فردی میگوید و اشعار فرخی از «من» اجتماعی و دغدغههای انسانی شاعر. فرخی حتی جانش را بر سر همین نگاه میبازد.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به جفای دانشگاههای ادبیات در حق شاعرانی مانند فرخی گفت: متاسفانه ادبیات سبک بازگشت و دوران مشروطه هیچ جایگاهی در کلاسهای رشته ادبیات فارسی ندارد. مهمترین دلیل این موضوع این است که شاعران این دوره را همانگونه که از نامگذاری آنها برمیآید، شاعران دوره بازگشت ادبی میدانند؛ یعنی مقلدان شعر شاعران سبک خراسانی و عراقی.
صدیقی با انتقاد از این نگاه گفت: میپذیرم که در ابتدای این دوره، تلاش شاعران تقلید صرف شاعران نامدار گذشته بوده؛ اما بعدها ساحت شعر وارد فضای اجتماعی، موضوعاتی مانند آزادی، ناعدالتی و... میشود که در تمام ادبیات فارسی بیسابقه است.
این استاد دانشگاه در خاتمه گفت: ما به لحاظ درونمایه در بسیاری از شاعران این دوره با انقلابی روبهرو هستیم که جای خالی آن را به شدت در رشته ادبیات فارسی میتوان احساس کرد.
نظر شما