تمرکز اصلی هادی معصومی زارع در کتاب «از فرانکفورت تا رقه»، بر مصاحبه با جهادیهای بومی و پیجویی چرایی تحول و تطور جوانان عراقی در گرایش به جنبشهای سلفی بوده است. همچنین یکی از اصلیترین دغدغههای این نویسنده، فهم چرایی تطور و تحول گفتمان از مبارزه با اشغالگری به مبارزه با شیعیان است.
برای درک و شناخت بیشتر چنین پدیدههای نوظهوری، پژوهشگران و محققان بسیاری دست بهکار شده و افرادی از آنها با حضور میدانی خود توانستهاند به برخی عوامل در این زمینه دسترسی پیدا کنند و با تمرکز بر ریشههای بحران، درک علل آن را تا حدودی آسان کنند. ازجمله این افراد هادی معصومی زارع، پژوهشگر مطالعات خاورمیانه است که طی سالهای اخیر حضور فعال و موثری در صحنههای درگیری برخی از کشورهای بحرانزده خاورمیانه مانند عراق، سوریه و لبنان داشته و با تحقیقات میدانی خود کوشیده به رهیافتهای تازهای درباره حوادث پی در پی خاورمیانه دست یابد.
حاصل فعالیتها و تحقیقات این پژوهشگر جوان در کتابهای تألیفی او ثبت و مکتوب شده و اکنون در دسترس عموم خوانندگان علاقهمند به امور خاورمیانه است. خاطرات هادی معصومی زارع از نبردهای عراق در کتاب «بوی انار و انتحاری»، بررسی عوامل و اسباب گرایش و جذب به جنبشهای جهادگرای سلفی در کتاب «روایت جذب» و گفتوگوهای هادی معصومی زارع با تعدادی از اعضای القاعده و داعش در کتاب «از فرانکفورت تا رقه»، مجموعه آثار مکتوب این پژوهشگر مطالعات خاورمیانه است که هر کدام از زاویهای متفاوت به بحرانهای خاورمیانه پرداخته است. معصومی زارع در کتاب جدید خود «از فرانکفورت تا رقه» کوشیده به امیال و آرزوها و موقعیتهای زمانی و مکانی افرادی که در برههای به داعش پیوسته و مدتی در خدمت تشکیلات بودهاند، بپردازد.
قالب روایی کتاب به شکل مصاحبه است و در ابتدای هر مصاحبه، مصاحبهگر درباره چگونگی انجام مصاحبه برای مخاطب توضیح میدهد که در چه شرایطی آن مصاحبه انجام شده است. از توضیحات ابتدای برخی از مصاحبهها چنین برمیآید که هادی معصومی زارع از نیروهای ایرانی شرکتکننده در نبردهای کشور عراق است که در فرصتهای بهدست آمده با افراد بازداشت شده داعش مصاحبهای هم برای فعالیتهای تحقیقاتی خود انجام داده و در نهایت این مصاحبهها را در قالب کتاب منتشر کرده است. این موضوع از همان ابتدای کتاب مطرح میشود: «تازه از عملیات سخت فلوجه به بغداد برگشته بودم. در غروبی دمکرده، با مهند و ستار مشغول صرف افطار بودم که لابهلای صحبتهایشان اسم چند داعشی بازداشتی را به زبان آوردند. از مدتها پیش، دنبال همصحبت شدن با اعضای داعش بودم که به هزار و یک علت جور نشده بود. اما حالا باخبر شده بودم که درست همانجا، در ساختمان پشتی ما، بازداشتگاهی است که در آن چند عضو گروه داعش و القاعده نگهداری میشوند. بیهیچ درنگی، از آنها خواستم ترتیبی دهند تا با آن حضرات گفتوگو و مصاحبه کنم...» (ص 19)
معصومی زارع در ابتدای هر مصاحبه توضیح نسبتا واحدی را به مصاحبهشوندههای خود میدهد تا آنها راحتتر حرف بزنند و مهمتر اینکه حرف دلشان را بزنند. او وقتی مقابل افرادی بازداشتی قرار میگیرد، توضیح میدهد که من پژوهشگر ایرانی هستم در حوزه خاورمیانه و بهویژه جریانهای سلفی جهادی همچون القاعده، داعش و جبهه النصره و نه بازجو و بازپرس و شکنجهگر! همچنین از نگهبانان بازداشتگاهها درخواست و تقاضا میکند، برای مصاحبهشوندهها چای تلخ عراقی و سیگار بیاورند که در مدت بازداشت از آنها دریغ شده و عراقیها سخت به این دو علاقه و عادت دارند.
در مجموع، تلاش مصاحبهگر، ایجاد محیط صمیمی در زمان مصاحبه است که افراد مصاحبهشونده راحت با او حرف بزنند. مجموع گفتوگوهای انجام شده در سه فصل «زندان مردان»، «در کشاکش عملیات» و «زندان زنان» تنظیم شده و در هر یک از این فصلها با تعدادی از افراد داعشی گفتوگو شده است. نویسنده در ابتدای کتاب، مقدمه نسبتا جامعی آورده که اهداف او از نگارش این اثر و دریافتهایش از حضور در میان بازدداشتیهای داعشی و گفتوگو با آنها را بیان و یادآوری میکند که در خلال پژوهشهای خود در این سالیان، به این باور دستیافته که زندانها، نقش اساسی و بیبدیل در توسعه و تقویت جنبشهای جهادگرای سلفی در عراق داشتهاند. ابومصعب الزقاوی، فرمانده وقت القاعده عراق، سالهای مهمی از حیاتش در دهه نود میلادی را در زندانهای اردن بهسر برده است. او در آنجا و از طریق ارتباط عمیقتر با ابومحمدالمقدسی- از نظریهپردازان جهادگرایان سلفی- آشنایی عمیقتری با مفهوم جهاد(در معنای امروزی آن) پیدا کرده است.
ابوعمرالبغدادی و ابوبکر البغدای، رهبران اسبق و سابق گروه القاعده عراق و بسیاری از دیگر رهبران القاعده و داعش در عراق، سابقه دستکم یکبار بازداشت و حبس در زندانهای آمریکایی را در پروندهشان دارند. واضح است که بخش مهمی از شخصیت سلفی- جهادی فردی همچون ابوبکر البغدادی، رهبر سابق گروه داعش، در زندان بوکا ساخته شده است؛ شاخصترین زندان تحت کنترل نیروهای آمریکایی در عراق!
نویسنده مدعی این است که اگر تاریخ معاصر عراق، یکبار هم با محوریت «مدرسه زندان» نوشته شود، نتایج سزاوار تأملی بهدست خواهد آمد. از سال 2003 بدینسو، سه زندان نامآشنای تاجی، ابوغریب و بوکا، مدرسههای تربیت نسلی از جهادگرایان تکفیری شدند که در چند ساله اخیر، عمدا داعش را خلق و نمایندگی کردهاند. بیجهت نیست که جهادگرایان، این زندانها و بهویژه بوکا را پادگان خلافت یاد میکردند: معسکرالخلافه!
در کتاب «از فرانکفورت تا رقه»، نویسنده عمده فعالیتش را بر مصاحبه با جهادیهای بومی متمرکز کرده و پیجوی چرایی تحول و تطور جوانان عراقی در گرایش به جنبشهای سلفی بوده است. بااینحال، در این مجموعه، با دو عضو غیرعراقی سازمان القاعده و داعش هم مصاحبه شده است؛ نخست، همسر ابوایوب المصری یا همان ابوحمزه مهاجر: فرمانده افسانهای القاعده و دولت اسلامی عراق و دومی، امنادیا: زنی آلمانی که در سال 2014 و در سودای یک زندگی معنوی و بیدغدغه، از فرانکفورت به رقّه و سپس موصل مهاجرت کرده و با ماجراهای دراماتیکی مواجه شده است.
نکته دیگری که نویسنده بر آن تأکید میکند و میگوید یکی از اصلیترین دغدغههایش از پیجویی این مصاحبهها بوده، فهم چرایی تطور و تحول گفتمان از مبارزه با اشغالگری به مبارزه با شیعیان است؛ آن هم در کشوری که تا پیش از این و بهرغم قساوتهای نظام بعث عراق بر ضد اکثریت شیعی، نرخ ازداوجهای بینامذهبی، رشد زیادی داشته است.
یکی از ویژگیهای کتاب «از فرانکفورت تا رقّه»، امانتداری نویسنده در پیاده کردن مصاحبهها است. او کوشیده همان ادبیات کلامی بازداشتیهای داعش را پیاده و مکتوب کند و به اصطلاح، مصاحبهها، بیروتوش باشد. هرجا که احساس کرده گفتههای مصاحبهشونده با واقعیتهای بیرونی مغایرت دارد، در بخش زیرنویس صفحه پیرامون این موضوع توضیح داده و به اصل مصاحبهها دست نزده است. بیشتر داعشیهای بازداشتشده که در این مصاحبهها شرکت کردهاند، کوشیدهاند پیوستن خود به داعش را از سر ناچاری عنوان کنند. آنهایی هم که گفتهاند براساس باورهای اولیه به این گروه پیوستهاند، در ادامه یادآوری کردهاند که در نیمهراه پشیمان شده و به نوعی خود را به نیروهای دولت عراق تسلیم کردهاند.
البته در گفتههای تعدادی از آنها هم بیان شده که غافلگیر شده و توسط نیروهای دولت عراق بازداشت شدهاند. پژوهشگر، در تمامی این مصاحبهها، چند محور اساسی در حوزه مطالعات جهادگرایی سلفی و تحولات جامعهشناختی عراق را مدنظر داشته و از طریق دیالوگ با مصاحبه شوندگان کوشیده است از لابهلای گفتههای ایشان، برای آنها پاسخی بیاید. در بخش پایانی کتاب که به تصاویر اختصاصیافته، 13 تصویر از افراد مصاحبهشونده و اسناد مرتبط با آنها ضمیمه کتاب شده است.»
نظر شما