نظریه جهانی شدن در سیر تاریخی خود از ابزاری کارا در عرصه نزاع گفتمانی و غیر گفتمانی برای غلبه بر تاریخ جهانی به نظریهای تبدیل شده است که در بهترین حالت بر ظهور و گسترش نبردی رو به تزاید میان تجدد و سایر فرهنگها یا جوامع دلالت میکند.
کچویان در پیشگفتار کتاب در مورد اهداف خود از نگارش این اثر مینویسد: «انگیزههای اولیه در تقریر نوشتارهای این کار از آگاهی نسبت به ابهامات و خطاهایی برمیخاست که این نظرات در زمینه درک ماهوی جهانی شدن و توضیح واقعیت جهان کنونی با آن مواجه گردیدند. آشکارترین این ابهامات که برای هر شخص درگیر در مباحثات جهانی شدن به راحتی و به برجستهترین صورت تشخیص داده میشود، ناظر به معنا و مفهم جهانیشدن میباشد. از مهمترین این ابهامات که در تعیین ماهیت جهانی شدن جایگاه کلیدی و نقشی کانونی دارد، ابهام موجود بر سر جهانی شدن به مثابه نظمی وحدت آفرین و همگون کننده یا جهانی شدن به معنای روندی تفرقانگیز و تکثرافزاست. این که جهانی شدن به کدام یک از این دو معنا فهمیده شود هم در واقعیت جهانی شدن و هم در ماهیت نظریه تاثیری کاملا جوهری و زیر و رو کننده خواهد داشت.»
«نظریه جهانی شدن: ترکیب مسئله ساز دو روایت از وضع تاریخی غرب معاصر» عنوان نخستین مقاله کتاب است. نویسنده در این نوشتار، دست بر یکی از مهمترین مسائل در نظریه جهانی شدن یعنی ارزیابی که این نظریات از وضعیت کنونی تجدد و تاریخ غرب به دست میدهند، میگذارد. به اعتقاد کچویان نظریه جهانی شدن در سیر تاریخی خود از ابزاری کارا در عرصه نزاع گفتمانی و غیر گفتمانی برای غلبه بر تاریخ جهانی به نظریهای تبدیل شده است که در بهترین حالت بر ظهور و گسترش نبردی رو به تزاید میان تجدد و سایر فرهنگها یا جوامع دلالت میکند.
پرسش اصلی او در این مقاله این است که چرا ما با چنین دگردیسی نظری و مفهومی روبه رو بودهایم؟ استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران استدلال میکند که چون دو نظریه تاریخی مابعد تجددگرایی و مابعد صنعتی شدن به لحاظ رویکردی و مفهومی سویههای کاملا متفاوتی دارند، ترکیب آنها در قالب یک نظریه واحد جهانی شدن منطقا به تناقضی انجامید که حل آن تنها از طریق تغییر مفهومی و بازسازی نظریاش امکان پذیر بود.
در مقاله دوم یعنی جهانی شدن و فرهنگ: فرهنگ، معضلهای حل ناشدنی؟ به یکی از چالشیترین مقولات جهانی شدن یعنی نسبت آن با فرهنگ پرداخته شده است، آیا این رابطه را باید معضلی دانست که راهحلی برایش امکانپذیر نیست؟ چرا که جهانی شدن هر چه باشد با تاثیرات و پیامدهای فرهنگی خود میتواند تاریخ متفاوتی را برای بشر رقم بزند. در این مسیر نویسنده ابتدا به معنای معضله فرهنگ میپردازد و در ادامه عوامل موثر در آن را مورد توجه قرار میدهد.
در ادامه مبحث فرهنگ و جهانی شدن در مقاله سوم با عنوان «معضل هویت، فرهنگ و جهانی شدن: از رویکردها تا واقعیت»، مولف یکی از موضوعات کلیدی دیگر یعنی هویت را نیز مورد توجه قرار میدهد. این که جهانی شدن چطور خلاف آنچه در ابتدا به نظر میرسید نه تنها باعث ایجاد هویتهای مشابه و یکسان نشده است بلکه خود سبب ایجاد هویتهای ترکیبی یا التقاطی گشته است که این تکثر هم تکثر عرضی و هم تکثر طولی هویتها را شامل میشود. از جمله مباحثی است که در این مقاله با دید انتقادی مورد توجه قرار گرفته است.
کچویان در مقاله چهارم یکی از کلیدیترین مباحث در نظریات مربوط به جهانی شدن را مورد توجه قرار میدهد: «نظریههای جهانی شدن و دین: تداوم یک سنت یا تداوم یک غفلت؟» به اعتقاد او دین به عنوان یک پدیده بسیار پر اهمیت در زندگی بشر در این دسته از مباحث کمتر مورد توجه بوده است اما به شکل کلی اگر بگوییم به دو شکل مواجهه با دین در نظریات جهانی شدن روبه رو بودهایم عبارتند از: نظریههای مارکسیستی و نظریههای لبیرالیستی.
پس از ورود به رابطه جهانی شدن و دین نویسنده در دو مقاله پایانی کتاب با عناوین نظریه جهانی شدن و نظریه مهدویت: تقابل فلسفه تاریخ دنیایی و فلسفه تاریخ دینی و جهانی شدن و حکومت مهدی(عج) بسترسازی برای قیام آخر، به بررسی نظریه مهدویت و نظریه جهانی شدن به عنوان دو گفتمان نظری میپردازد و تاکید میکند که ما با بهره داشتن از هویت ویژه خود و بر پایه این گفتمان دینی باید چه رویکردی در مواجهه با جهانی شدن غربی داشته باشیم و جایگاه این رویکرد با توجه به یگانه بودن آن در میان اندیشههای دیگر دینی چه ظرفیتهایی را برای ما میتواند ایجاد کند.
«نظریههای جهانی شدن» به قلم «حسین کچویان» در 227 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 44 هزار تومان توسط انتشارات امیرکبیر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
نظر شما