علیاصغر عزتیپاک، از نویسندگان متعهد کشورمان در یاداشتی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده، به زندهیاد سعید تشکری پرداخته است که در ادامه میخوانید.
من در فقدان این نویسنده بسیار درد میکشم و میگریم. تشکری، گذشته از مهرش که در دل پروردهام، برای من نه یک شخص، که یک جریان قدرتمند ادبی هویتگرا بود که ایران و ایرانیان برایش مساله بودند.
آگاهانه و با تکیه بر پشتوانهای تئوریک، پای در این راه گذاشته بود، و تمام همّ خود را صرف گسترش و ترویج آن میکرد. اول که خود شب و روز در کار خواندن و نوشتن بود، و بعد در محافل آموزشی جاضر میشد تا آنچه را میدانست، که بسیار بود، به دوستداران ایران و فرهنگ فرهمندش بیاموزد.
آثارش مملو از تکریم و بزرگداشت مردم کشورش است و همه راوی حماسههای آنان. سعید تشکری با اصرار بر توجه به سویههای حماسی زندگی ایرانیان در یک سده اخیر و بازتابندن آن در آثارش و در سخنرانیهایش، اندکاندک تبدیل به یک رهبر فکری نیز شد و با تکیه بر همین پشتوانه بود که جشنواره داستان حماسی در مشهد راه افتاد و مکتب خراسان هویت خودش را بازیافت. (سپاسم را نثار حوزه هنری میکنم که حمایت کرد از این فکر)
تعلق خاطر عمیق تشکری به جنبشهای هویتگرای مردم کشورش، بهخصوص خراسانیان، او را به یکی از سرحلقههای این گرایش ادبی تبدیل کرد. او برای هر واقعه صد سال اخیر ایران یک نویسنده میخواست. از همین رو بود که فراخوان داد و نویسندههای بسیاری را حول این گفتمان گرد آورد.
و این چنین بود که اگرچه خود، علیرغم پرکاری غبطهبرانگیزش، نتوانست به تمام ماجراهای پرشکوه و افتخارآمیز ایرانیان بپردازد، اما جریانی درست کرد که آن همه را با نگاهی حماسی بازمینویسند و ایستادگیمان را میستایند.
سعید تشکری به زعم من و با تعریفی که دارم از استقلال فکری و رفتاری، جزو مستقلترین نویسندههای این مرز و بوم بود که با بادها نمیرفت. اندیشهای تبارمند داشت و خود را ادامه یک گونه از هستیشناسی میدید که باید در تثبیت و گسترشش بکوشد.
و چه سخت میکوشید؛ با جسمی بیمار و رخی که این روزها رنگش به زردی گراییده بود. رفتن تشکری، خسارت بزرگی است برای جریان نویسندگان هویتگرای ایران. من به بزرگی و مصیبتبار بودن این خسارت تاکید دارم.
اما او از این پس بیشتر خوانده خواهد شد و بیش از پیش ارزش آثارش آشکار خواهد گردید. من بیهیچ تعارف و ظاهرسازیای، خودم را جزو یتیمان سعید تشکری میدانم؛ نویسندهای که میشد بهش تکیه کرد، و به دور از هر بازی و اطواری، فقط به تولید فکر و فرهنگ و هنر اندیشید. امیدوارم لیاقت میراثداریاش را داشته باشیم.
نظر شما