جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۰
«شاهد 8» پیش‌زمینه خاطرات شهید قنبری در سوریه است

نویسنده کتاب «شاهد 8»، گفت: شهید قنبری در سوریه نیز مهره کلیدی بوده و پیش‌زمینه کلیدی‌بودن او در سوریه در دوران دفاع مقدس مشهود است. بنابراین می‌توان گفت «شاهد ۸» پیش‌زمینه خاطرات سوریه این شهید باشد و اگر خاطرات شهید قنبری در سوریه جمع‌آوری شود، این اثر کامل‌تر خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «شاهد 8» با پی‌گیری مصیب معصومیان (از همرزمان شهید و نویسنده مجموعه کتب شهدای خانطومان) و به قلم حسین شیردل به نگارش در آمده است. مصاحبه‌های خام این کتاب نیز حاصل تحقیق ‌و پژوهش سیده سمیه رضوی و هدی فتحی است.
 
«شاهد 8» خاطرات بهمن قنبری، انسان بااخلاص و پرتلاشی است که تمام هشت سال دفاع مقدس را با گوشت و پوست خود درک کرده است. دلیرمردی که در عملیات والفجر 8 با ابتکار عمل و هوشمندی، تلفات بسیاری از دشمن گرفت و در خان‌طومان سوریه در دیدگاه شاهد 8، با گراهای دقیقش، داعش منحوس را به‌آسانی زمین‌گیر کرد.
 
16 اردیبهشت 1397 موشک «کرنت» که از آن برای انهدام تانک‌ها و نفربرها استفاده می‌کنند، دیدگاه شاهد 8 را مورد هدف قرار داد. بهمن قنبری آن روز همه  آتش عشق را به آغوش کشید. اولین شهید روز واقعه شد؛ روزی که یاران لشکر 25 کربلای مازندران و رزمندگان فاطمیون، خان‌طومان را به سرآغازی دیگر در تاریخ ایثار و جان‌فشانی تبدیل کردند و عنوان آسمانی آن نقطه از زمین را با خون خویش به جغرافیای دلدادگی تغییر دادند. با حسین شیردل، نویسنده کتاب «شاهد 8» به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
 
درباره کتاب «شاهد 8» و نحوه شکل‌گیری آن توضیح دهید.
همکاری من با آقای معصومیان تقریبا از سال 95 آغاز شد. ایشان یکی از رزمنده‌های دلسوز در هشت سال دفاع مقدس بوده و خانواده شهید نیز هستند و در بحث سوریه و دفاع از حرم نیز شرکت داشته‌اند. علاوه بر این‌ها ایشان دغدغه فرهنگی جدی دارند و اوج آن از زمانی بود که کتاب خاطرات خودشان با عنوان «از ام‌الرصاص تا خان‌طومان» نوشته شد که بخشی از این کتاب را خودشان نوشتند و تکمیل آن با من بود و آشنایی ما از همان‌جا رقم خورد. در واقع ما یک تیم هستیم که با آقای معصومیان همکاری می‌کنیم. چند نفر مسئول گرفتن مصاحبه‌ها، پیاده‌سازی و تایپ هستند، نوشتن و تکمیل اثر نیز برعهده من است. تاکنون 15 جلد کتاب با همکاری یکدیگر نوشته‌ایم و قرار است بعد از کتاب «شاهد 8» به اسم گروه شهید محمدعلی معصومیان، کتاب‌ها چاپ شود.
 
در رابطه با کتاب «شاهد 8»، آقای معصومیان آشنایی قبلی با شهید قنبری داشتند که به سال 1395 در دانشگاه امام حسین(ع) برمی‌گردد و این رابطه ادامه می‌یابد. آقای قنبریان به عنوان مدافع حرم به سوریه اعزام می‌شود و به شهادت می‌رسد. مصاحبه این کتاب را سیده سمیه رضوی انجام داده و در این مصاحبه شهید قنبری، برجسته‌ترین خاطرات دفاع مقدس خود را در چند جلسه مصاحبه توضیح داده است. در واقع «شاهد 8»، خاطرات برجسته شهید قنبری از دوران دفاع مقدس است و در رابطه با سوریه و دوران کودکی شهید زیاد بحث نشده، البته در بخش کوتاهی به خاطرات دوران انقلاب اسلامی هم اشاره شده است.
 
بنابراین این امکان وجود نداشت که برای نگارش اثر از ابتدایی‌ترین خاطرات شروع کنم، اما حتی اگر یک خط در مورد برخی دوران وجود داشت، سعی کردم در کتاب بیاورم تا مخاطب درباره گذشته این شخصیت اطلاعات داشته باشد. در واقع موضوع کتاب از زمانی که پدر شهید قنبری در کارخانه چیت‌سازی قائم‌شهر فعالیت می‌کرد، آغاز شده و ادامه پیدا می‌کند. البته شهید قنبری خوش‌صحبت بوده و متواضعانه به سؤالات پاسخ داده است.
 
ما شخصیت‌های پرخاطره زیادی در حوزه دفاع مقدس داریم، اما متأسفانه تمایلی ندارند که این خاطرات را در اختیار نویسندگان قرار دهند. شهید قنبری در سوریه نیز مهره کلیدی بوده و پیش‌زمینه کلیدی‌بودن شهید قنبری در سوریه در دوران دفاع مقدس مشهود است و باهوشی، تیزهوشی و این‌که دل به‌کار می‌داده و مسئولیت‌پذیری در شهید موج می‌زند و «شاهد 8» می‌توان گفت پیش‌زمینه خاطرات سوریه ایشان است و اگر خاطرات ایشان در سوریه جمع‌آوری شود، این اثر کامل‌تر خواهد بود. این کتاب در کل، اثر جذابی است. 133 صفحه دارد و با توجه به فاصله زمانی که از جنگ تحمیلی گذشته، سعی کرده‌ام به‌گونه‌ای نوشته شود که برای مخاطب جذاب باشد و به حاشیه‌ها پررنگ‌تر پرداخته‌ام، اما آنچه مسلم است، شخصیت شهید قنبری، جای کار بیشتری داشت.
 


اینکه می‌گویید مصاحبه‌ها از سوی شخص دیگری انجام شده، پیشنهاد خودتان بود؟ و این‌که در مسیر نوشتن آثاری از این‌دست، درست‌ترین روش کدام است؟ این‌که نویسنده خودش به مصاحبه بپردازد یا این‌که مصاحبه از قبل انجام شده و در اختیار نویسنده قرار گیرد؟
 
مصاحبه‌ها از قبل آماده شده بود و در اختیار من قرار گرفت. از سختی‌هایی که در مسیر نگارش این اثر وجود داشت این بود که من عواطف شخصیت اصلی این اثر را نمی‌شناختم و از علائقش اطلاعی نداشتم. مثلا این‌که چه غذایی دوست داشته؟ این‌ها در شخصیت‌پردازی مهم است. درست است که روایت، روایت جنگ است، اما این‌که این شخص از چه رنگی خوشش می‌آمده خوب است در مصاحبه پرسیده شود، حتی اگر در تدوین به‌کار نیاید، برای نویسنده در شخصیت‌پردازی خیلی مهم است و بدین ترتیب اثری که ارائه می‌شود، بیشتر مخاطب را به خود جذب می‌کند. بنابراین بخش مصاحبه نیاز به تقویت و توجه بیشتر دارد. خوب است برای مصاحبه‌کنندگان کارگاه‌های آموزشی برگزار شود تا با مؤلفه‌های مصاحبه مانند این‌که گفتگو از کجا شروع و به کجا ختم شود، چه بپرسند و ... آشنا شوند.
 
این‌که نویسنده خودش مصاحبه را بگیرد، می‌داند که باید چه چیزی از راوی بپرسد. به‌عنوان مثال وقتی برای انجام مصاحبه می‌روم، می‌گویم فکر کنید سوار ماشینی شده‌اید که راننده آن من هستم. از من نپرسید از چه مسیری و چطور می‌خواهم بروم، به من اعتماد کنید تا من شما را به مقصد برسانم. اعتماد راوی به مصاحبه‌کننده خیلی مهم است. این‌که خودش را دست مصاحبه‌کننده بسپارد و مصاحبه‌کننده با هوش خود، این فرمان را در دست بگیرد و پیش ببرد. سطح مصاحبه اگر بالا باشد، کمک‌کننده است. این‌که کار در غالب پروژه از پیش تعیین‌شده دنبال می‌شود و افرادی برای مصاحبه تعیین شده‌اند، معمولا خروجی که مدنظر است، حاصل نمی‌شود.
 
قطعا شهید قنبری خاطرات بیشتری داشت، اما همین‌قدر هم غنیمت است، چون در ثبت خاطره هیچ‌چیز اصالت کتاب را ندارد و در جمع‌آوری خاطرات و نگارش آثار در اصل نخ تسبیحی که ما نویسنده‌ها و مصاحبه‌کننده‌ها را به‌هم وصل می‌کند، آقای معصومیان است که دلسوزانه پای کار ایستاده‌اند.
 
آیا در نگارش اثر، تخیل هم به‌کار برده‌اید؟
چون میزان مصاحبه‌ها کم بود، امکان این‌که تخیل در اثر به‌کار برده شود، وجود نداشت، البته اگر قرار بود، اصل مصاحبه پیاده شود، شاید 70 صفحه بیشتر نمی‌شد، اما با توجه به تجربه و اطلاعاتی که داشتم از قلم خود استفاده کردم. مثلا وقتی راوی در مورد فاو صحبت می‌کند، به یک‌سری موارد تا جایی که به اصل موضوع آسیب نزند، می‌پردازم.


 
به‌نظر شما تفاوت این اثر با سایر آثاری که درباره مدافعان حرم نگاشته شده، چیست؟
مدافعان حرم دو دسته هستند، یک‌سری کسانی هستند که تجربه جنگ هشت‌ساله را دارند و عده‌ای جوان‌تر هستند و سن آن‌ها به دوران جنگ تحمیلی نمی‌خورد. درمورد آن‌ها که دوران دفاع مقدس را درک کرده‌اند باید ببینیم چه تعداد از آن‌ها آثاری درباره‌شان نوشته شده است. بنابراین آثار همین‌طور فیلتر می‌شود. شهید قنبری، غنیمت است، زیرا هم از شهدای مدافع حرم است و هم جنگ هشت‌ساله را درک کرده و اکنون از ایشان، بیش از 100 صفحه خاطره داریم.
 
شهید قنبری چه ویژگی خاصی داشت که شما تصمیم گرفتید این کتاب را در مورد ایشان بنویسید؟
شهید قنبری اعجوبه‌ای در بحث دیدبانی و بسیار باهوش است. کسی که در دوران جنگ تحمیلی حماسه ساخته و یک گذشته‌ای دارد که نمی‌توانیم گذشته این شخصیت را از آنچه الان هست، جدا کنیم. هر شخص محصول گذشته خود است  و این شخص نیز محصول همان گذشته است؛ یعنی اگر توانسته در بحث سوریه حماسه بیافریند، به‌خاطر پشتوانه‌ای بوده که در جنگ هشت‌ساله داشته و تجربیاتی که کسب کرده، مثل شیمیایی‌شدنش، از این شخصیت، یک حماسه‌ساز در سوریه ساخته است. شهید قنبری بسیار متواضع بوده و این از خصوصیات بارز ایشان بوده است و سعی کرده‌ام این موضوع در اثر نشان داده شود.
 
بعد از جنگ تحمیلی در حوزه ادبیات، بیشتر آثار به دفاع مقدس پرداخته و حالا چند سالی است که درباره مدافعان حرم، ژانری به‌وجود آمده، در این مسیر با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟
در حوزه نگارش آثار با موضوع مدافعان حرم، هنوز در ابتدای راه هستیم؛ یعنی نسبت به خاطرات دفاع مقدس، اگر در این حوزه در اوایل راه باشیم، در رابطه با مدافعان حرم، هنوز ابتدای راه هم نرسیده‌ایم. به‌نظرم ما در حوزه دفاع مقدس، هنوز هیچ کاری نکرده‌ایم. مثلا از همین شهر جویبار، رزمندگان بسیاری، رشادت‌های فراوانی در دوران جنگ تحمیلی داشتند که هنوز یک جزوه 10 صفحه‌ای درمورد آن‌ها نگاشته نشده است. درکل استان مازندران شاید تعداد محدودی نویسنده جنگ داشته باشد که این چند نفر هم زندگی خود را پای این کار گذاشته‌اند. شخصا نگارش چندین اثر را به تنهایی قبول کرده‌ام، بدون این‌که از سوی هیچ نهادی مورد حمایت قرار بگیرم و آن‌ها را کنار گذاشته‌ام.
 
با توجه به دغدغه رهبر معظم انقلاب اسلامی که درباره دفاع مقدس می‌فرمایند: «همین الان بجنبیم، 50 سال عقب هستیم»، می‌طلبد که مسئولان بیش از پیش به این موضوع اهمیت دهند. در شهرهای مختلف ایران، رزمندگان پرخاطره‌ای هستند که متأسفانه از دنیا رفته‌اند و گنجینه خاطرات را با خود به زیر خاک برده‌اند. شخصی مثل من در نهایت، چند شهر اطراف خود را بتوانم پوشش دهم، اما تکلیف این همه خاطر بر زمین مانده چه می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها