گفتوگو با نامزدهای کتاب سال در حوزه تاریخ و جغرافیا/ شماره پنجم؛ محمد بهرامزاده
شناخت بیشتر مفاخر فرهنگی و تمدنی ایران در دنیا میتواند قدرت بینالمللی ما را افزایش دهد/ لزوم توجه بیشتر جایزه کتاب سال به پژوهشگران تاریخ و جغرافیا
محمد بهرامزاده، معاون پژوهشی بنیاد ایرانشناسی معتقد است: در ترجمه آثار ایرانشناسی خارج از ایران بسیار عقب هستیم در حالی که اگر خیلی جدی به این موضوع پرداخته شود به شناخت بیشتر و معرفی مفاخر فرهنگی و تمدنی و هنری ما در دنیا میتواند قدرت منطقهای، فرامنطقهای و بینالمللی ایران را در بخش فرهنگ فزونی ببخشد این یک اضطرار است که کمبود آن به خوبی احساس میشود.
چه چیزی باعث شد نظرتان به کتاب «کشور پرتقال، خلیج فارس و ایران صفوی» جلب شود؟
یکی از وظایف و تکالیف ما در بنیاد ایرانشناسی مراجعه به متونی است که به زبانهای مختلف درباره مطالعات ایرانشناسی منتشر شده است. طبیعا اکتا ایرانیکا از جمله کتابهای علمی تخصصی در موضوع ایرانشناسی بوده است که از سوی گروهی تحقیقاتی در دانشگاه لیژ بلژیک در چهار دهه گذشته به طور متوالی چاپ شده و این پژوهشها در حوزه مختلف از جمله تاریخ، باستانشناسی، هنر و ادبیات ایران هستند که طبیعتا وقتی این دانش در این مجموعه مطالعاتی جمع شده است برای آنکه به صورت برگردانده شده به زبان فارسی در اختیار سایر پژوهشگران از جمله فارسی زبان قرار بگیرد، میتواند باعث شناخت بیشتری در درباره فرهنگ، تاریخ و تمدن سرزمینمان بشود.
آشنایی با دوره صفویه چه قدر میتواند در درک مسائل کتاب موثر باشد؟
به طبع هر چه قدر شما شناخت بیشتری درباره موضوع مورد مطالعه داشته باشید، در درک موضوع و بیان جزئیات آن بهتر پیش میروید. طبعا وقتی من در نظارت بر ترجمه و انتشار این اثر یا انطباق با آثار دیگری که درباره این دوره تاریخی چاپ شدند، تسلط بر دوره صفویه داشته باشم بهتر میتوانم در راستای هدایت فنی ترجمه و چاپ یک مجموعه ایفای نقش کنم. برای مثال وقتی به پانوشتها ذیل مطالب اصلی در مجموعه برمیخورید که بعضی از آنها ممکن است بازخورد باورها یا برداشتهای نویسندگان باشد که آشنایی جامع یا کافی با همه افکار و تمدن مردم ایران ندارند یا از منظر یک خارجی و بر اساس یک مشرب و مکتب مطالعات خارجی با آن برخورد میکنند. در آنجا شناخت از یک دوره خاص نزد کسانی که در حال برگردان، استنتاج یا استنطاق از مجموعه هستند قرار بگیرد به طور قطع میتواند کمک کند تا برداشتهای صواب و صحیح در ارتباط با موضوع جمعبندی شود.
فکر میکنید کتاب چه ویژگی داشته که مورد توجه داوران کتاب سال قرار گرفته است؟
البته باید این موضوع را از منظر داوران محترم بررسی کرد، اما من تصور میکنم به همان میزان که در بنیاد ایرانشناسی به اهمیت این موضوع پرداخته شد که این نوع منابع میتوانند در تکمله و اطلاع ما بر دانش دوره صفوی و اساسا حوزه دانشی ما در خلیجفارس و تحقیقات در ارتباط با کشورهای دیگر موثر باشد، احتمالا از همان منظر و طبق مولفههای دیگری نیز برای گزینش یک اثر علمی معتبر در بین داوران محترم وجود دارد، مورد توجه آنها قرار گرفته است.
پژوهشهای ایرانشناسی درباره خلیجفارس یا موضوعاتی مربوط به دوره صفوی چه مشکلاتی را در بردارد؟
خیلی از مسائل ما مربوط به این میشود که بسیاری از منابع در حوزه مطالعاتی از این دست نیاز است که ما سراغ ترجمه آنها میرویم و طبیعتا آثار بسیاری هنوز به زبان فارسی برگردانده نشدند و غیر از مطالعاتی که ما در کشور به آن میپردازیم در سایر کشورها نیز به این دست مطالعات پرداخته میشود. مشکل این است که ما با همه کرسیها و مراکزی که مطالعات ایرانشناسی دارند، به دلیل محذورات و کمبود منابعی که با آن مواجه هستیم، ارتباط شایسته و درخور نداریم. من تصور میکنم هم در همه نهادهای پژوهشی هم در دانشگاهها محسوس است همچنین در بخش مطالعات خصوصی افراد که حتما در ارتباط با مجموعههای مطالعاتی ایرانشناسی در دیگر نقاط دنیا قرار بگیرند. در حالی که اکنون وضعیت چنین نیست و این مشکل وجود دارد به عنوان مثال میتوانم به قریب ششصد کرسی یا مرکز ایرانشناسی در خارج از کشور اشاره کنم که ایرانشناسان با علاقه در اقصی نقاط دنیا در حال مطالعه و طبع اثاری در ارتباط با ایران هستند و ما به لحاظ تجربه و برگردان اثار احساس میکنیم از آنها عقب افتادیم و باید خیلی جدی به این موضوع پرداخته شود برای اینکه شناخت بیشتر و معرفی مفاخر فرهنگی و تمدنی و هنری ما در دنیا میتواند قدرت منطقهای، فرامنطقهای و بینالمللی ایران را در بخش فرهنگ فزونی ببخشد این یک اضطرار است که کمبود آن به خوبی احساس میشود.
بنیاد ایرانشناسی چه باید بکند تا پژوهشگران و محققان جوان به سمت این نوع پژوهشها بروند؟
بنیاد ایرانشناسی طبعا متناظر بر کلیه فعالیتهای کرسیهای ایرانشناسی در کشور و دنیاست چون این مرجع و مرکز میتواند محل هدایت و تناظر بر همه فعالیتهای پژوهشی ایرانشناسی در همه دنیا باشد. جوانان عزیز که مهمترین بخش از اجزاء معارفه ایران به شمار میروند، طبیعتا جایگاه ویژهای دارند. تا کنون در بنیاد ایرانشناسی روال بر این بوده که پیشنهادهای پژوهشهای ایرانشناسی به بنیاد مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد، اگر توانسته به لحاظ حمایتهای مادی و در غیر این صورت به شکل جدی تا پایان طرح پژوهشی و در راستای تدوین و تالیف اثر با آنها همراهی کردیم و حداقل امکانات که در اختیار گذاشتن منابع ارزشمند ایرانشناسی است، با آنها در ارتباط و همراه بودیم و باز هم این روال ادامه خواهد داشت.
چه پیشنهادی به بهتر برگزار شدن جایزه کتاب سال در بخش کتابهای تاریخ و ایرانشناسی دارید؟
در واقع بسیاری از کارهایی که در گروه تاریخ تالیف و چاپ شده، کتابهای ارزشمندی است و گزینش کتابهای بهتر به حق ستودنی است و فکر میکنم باید به طریقی از این بزرگواران قدردانی بشود. به این دلیل که مقوله فرهنگ (تاریخ، باستانشناسی و ...) از دیگر حوزههای مطالعات تاریخی جغرافیایی مستثنی نیست و مثل دیگر شعوب فرهنگ مغفول مانده و کسانی که به این حوزه میپردازند کمتر مورد اعتنا و توجه هستند، ولی به حق توسعه هر جامعه از منظر توسعه علوم انسانی و مدنی آن میتواند محقق بشود. در واقع تصویر انتزاعی از پیشرفت و توسعه با امعان به تصویر صحیح از تاریخ و همچنین تدوین نقشه راه برای آینده میتواند شکل بگیرد. از این رو بزرگوارانی که در این حوزه زحمت میکشند تدوین، دستهبندی و داوری را به انجام میرسانند به خودی خود واجد شرایط تمجید، اکرام و اجلال هستند، باید به آنها پرداخته شود. تصور میکنم راهی که تا امروز رفتند، راه بسیار خوبی است و اگر بخواهم پیشنهاد جدیدی داشته باشم این است که همه حوزههای دیگر را که امکان ورود به این مجموعه را ندارند، از هر طریقی که ممکن است به ویژه پژوهشگران بخش خصوصی را هم مورد توجه بیشتر قرار دهند که قطعا اینگونه بوده است، اما من باز هم بر آن تاکید میکنم.
نظر شما