مژده الفت به بهانه انتشار تازهترین اثر داستانیاش:
«برسد به دست گمشدهها» تلفیقیست از جنگ، مهاجرت و کوچ اجباری
نویسنده رمان «برسد به دست گمشدهها» با توجه به تجربههایی که از دوران جنگ ایران و عراق دارد، میگوید: این اثر مشخصا داستان خودِ من نیست اما تجربیات، دیدهها و شنیدههایی که در خاطر دارم، در آن وجود دارد.
مترجم «زنی با موهای قرمز» و «پرندگان به سوی او میروند» ادامه داد: در این کتاب داستان زندگی چند دختر را به صورت پراکنده میبینیم که به دلیل شرایطی که برای آنها دلخواه نبوده، از ایران مهاجرت کرده و در استانبول با یکدیگر مواجه شدهاند. در این بین مسایل، بحثها و گفتوگوهایی پیش میآید که مسیر زندگیشان عوض میشود و به این ترتیب اتفاقها و ماجراهای دیگری را تجربه میکنند. درواقع میتوانم بگویم که رمان «برسد به دست گمشدهها» تلفیقی از مساله جنگ و کوچ و مهاجرت به هر شکل آن است.
نویسنده کتاب «فرشته از تهران» در پاسخ به این پرسش که «با توجه به تجربههای شخصیتان، در این اثر تا چه میزان خودتان را روایت کردهاید؟»، اظهار کرد: مشخصا نمیتوانم بگویم که این رمان داستان من هست یا نیست. ممکن است که تکههایی از خودم و خاطراتم به صورت پراکنده در این کتاب باشد، یا به مسایلی که برای دوستانم و یا اقوامم رخ داده نگاهی کرده باشم ولی این داستان و شخصیتها کاملا ساخته و پرداخته شده است. یعنی خیالی است و آدمهایی با این هویتِ واقعی وجود نداشتند.
الفت افزود: در واقع صحنههایی که دیدم، صداهایی که در خاطرم مانده، موقعیتها، دیالوگها و هر آنچه در ذهنم مانده که آن روزها و یا در دوران جنگ و بعد از آن رخ داده، در ساختن و پرداختن داستان نقش داشتند. ولی مشخصا اینکه «برسد به دست گمشدهها»، داستان خودِ من باشد، نه، نیست. اما داستانیست که تجربیات من و دیدهها و شنیدهها و برخوردهایی که در خاطرم دارم، در آن وجود دارد.
مترجم کتاب «دیگران» ادامه داد: میتوانم بگویم که هر آنچه در این سالها روی من تاثیر گذاشته بود، در کولهباری جمع کرده بودم و برای نوشتن این داستان مثل تکههای پازل، یک یک آنها را با شکل و رنگ و قالب دیگری کنار هم چیدم و از آن داستانم خلق شد.
در توضیحی بر این اثر آمده است: «این رمان روایتی است از آسیبهای جنگ و تاثیرات پایانناپذیر آن بر زندگی انسانها. حکایت روزهای بعد از حمله عراق به ایران. روزهای وحشت از بمب و موشک و خزیدن در پناهگاهها. روزهای ویرانی ساختمانها، کوچهای اجباری، ترک زادگاه و رهاکردن خانهها و خاطرهها. و همچنین سالهای پس از پایان جنگ. وقتی که دیگر از بمب و موشک خبری نیست، اما ترکشهایشان هنوز در جسم و جان مردم هست.»
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«حکایات بسیاری درباره عبور از مرز شنیده بودم، اما گزارش رها و آن عکس حکایت نبود. روایت مصوری بود از مرگِ سفید سیزده انسان. سیزده انسان خزیده در کنار هم یا تکافتاده و دور از دیگران. تصویر روشنی از امیدهای مدفون، خاطرات یخزده، چشمان بازمانده به سوی آسمان، دستان تهی مشتشده. تصویری دور و نزدیک. سربندها، کلاهها، ژاکتها، پوستینها، شنلها و پتوها نتوانسته بودند از آن سیزده نفر در برابر کولاک سرنوشت محافظت کنند. انگار آن تنهای بیجان فریاد میزنند هر کجا بروی سرنوشت تعقیبت میکند و ناغافل هلت میدهد تا زمین بخوری و استخوانهایت بشکند یا پیشتر از تو میدود و در اولین فرصت جلو پایت چاهی حفر میکند تا با مخ سرنگون شوی ته چاه. سرنوشت گاهی تیر و تفنگ و بمب است، گاهی برف و یخ و کولاک و گاهی موج دریا... آخ! باز هم دریا... سرما نفسم را گرفته بود. در هوای بهاری همراه با آن سیزده نفر میلرزیدم.»
مژده الفت، نویسنده، مترجم و کارشناس علوم آزمایشگاهی است. کتابهای «خانه خاموش»، «دیگران»، «پرندگان به سوگ او میروند»، «طرز تهیه تنهایی در آشپزخانه عشق» و «زنی با موهای قرمز» در حوزه بزرگسال و مجموعه «نازلی و شهر استانبول» و کتاب «قصر سحرآمیز» در حوزه کودک و نوجوان از آثار الفت در حوزه ترجمه و کتابهای «فرشته از تهران» و «گرامافون» از آثار او در حوزه تالیف به شمار میآیند.
رمان «برسد به دست گمشدهها» نوشته مژده الفت، در 231 صفحه، به قیمت 62 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و از سوی انتشارات هیلا روانه کتابفروشیها شد.
نظر شما