به تعبیر تورن «جامعه شناسی به مثابه شیوه خاصی از تحلیل زندگی اجتماعی شکل گرفت. بنابر تصویری که جامعهشناسی ترسیم میکرد، نظام اجتماعی مجموعهای در حرکت بود که از سنت به مدرنیته، از باور به خرد، از بازتولید به تولید و در گستردهترین صورتبندی و به تعبیر فردیناند تونیس از جماعت به جامعه گذار میکرد. در تمامی این برداشتها، جامعه بر پایه مدرنیته شناخته میشد. در نتیجه، کنشگران یا در جایگاه کارگزاران پیشرفت تعریف میشدند یا در جایگاه موانع نوسازی» (تورن، 1400: 9).
در نتیجه این شیوه از تحلیل، کنشگران اجتماعی نه در مقام سازندگان نظم اجتماعی بلکه در مقام اجزاء جداییناپذیر نظم اجتماعی شناخته میشوند و اینگونه فهم نظام و درک کنشگران همپوشانی کامل دارند به نحوی که کنشگر اجتماعی بیش از هر چیز شهروند است و پیوند توسعه شخصی با پیشرفت اجتماعی، پیوندی ناگسستنی پنداشته میشود. پیامد این تحلیل آن است که تفکیک آزادی فردی از مشارکت در زندگی جمعی ناممکن میشود و حوزه کنش فعال تحدید میشود.
تورن نحلههای عمده جامعه شناسی کلاسیک از جمله ساختارگرایی، کارکردگرایی و تکاملگرایی و حتی نظریه های متأخرتری مانند نظریه گفتمان را مورد انتقاد قرار می دهد و معتقد است که این مکاتب اساسا ماهیتی ایدئولوژیک دارند و با دستکاری واقعیت اجتماعی، تا مدتها امکان کنشگری اصیل را نفی و اینگونه وجود کنشگر را انکار کردند.
به طور کلی، میتوان گفت این کتاب با نقد رادیکال جامعهشناسی کلاسیک، ساختارگرایی را کنار میزند و رویکردی سوژهگرایانه را جایگزین آن میکند. در این گذار کانون تحلیل اجتماعی از ساختار به سوژهها تغییر میکند. زیرا به باور تورن تاریخ نه محصول ساختارها بلکه نتیجه رفتارهای کنشگران جمعی و فردی است؛ «انسانها تاریخ خویش را میسازند». مفهوم سوژگی یکی از مفاهیم بنیادین نظریه آلن تورن است و به باور تورن تنها با تکیه به سوژه است که میتوان فرهنگ را متحول کرد و آنرا به مقدمه خلق کنش اجتماعی بدل کرد.
در این اثر نظریه جدید «جامعه شناسی کنش» را ارائه میشود که منطبق با نیازهای جامعه پساصنعتی است. به نظر تورن جامعهشناسی کلاسیک مولود فضای تاریخی جامعه صنعتی بود، اما این برساخته علمی از فهم و تبیین مناسبات جامعه پساصنعتی ناتوان است. اگر جامعهشناسی کلاسیک را بر مطالعه نظم اجتماعی متمرکز بدانیم، جامعهشناسی کنش بر تغییر اجتماعی تمرکز دارد و مطالعه جنبشها را بر مطالعه ساختارها تقدم میبخشد.
در این نظریه جدید مفاهیم «تاریخمندی»، «جنبش اجتماعی» و «سوژه» جایگزین مفاهیم «جامعه»، «تکامل» و «نقش» شده و در کانون بازنمایی نوین از زندگی اجتماعی قرار میگیرد. تورن در کتاب بازگشت کنشگر می کوشد تا نشان دهد جامعه، تاریخ و سیاست چیزی نیست جز برآیند کنش فردی و جمعی کنشگران اجتماعی. به بیان دیگر جهان اجتماعی آینهگردان کنش کنشگران اجتماعی است و اصالت یا استقلال ذاتی و ابدی ندارد.
مطالعه کتاب بازگشت کنشگر میتواند چشم انداز جامعه شناختی نوینی پیش چشم خواننده بگستراند و ذهنیت انتقادی او را در مواجهه با نظریه های کلاسیک جامعه شناسی تقویت کند. از دیگر سو آشنایی با اصول و بنیانهای «جامعهشناسی کنش» میتواند محقق را در تحلیل واقع بینانهتر پدیدههای اجتماعی یاری کند.
منبع:
تورن، آلن (1400)، بازگشت کنشگر: نظریه اجتماعی در جامعه پساصنعتی. ترجمه سلمان صادقیزاده، تهران: نشر ثالث.
نظر شما