با نویسندگان آثار برتر در نوزدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس/یدالله ایزدی؛
نوآوریها در جنگ بذرهای اولیه بخشی از دستاوردهای علمی کشور است
نویسنده کتاب «روایت علی اسحاقی؛ جنگ الکترونیک» گفت: تجربه جنگ الکترونیک، جنبهای از تاریخ جنگ ایران را نشان میدهد که استعدادهای جوان کشور در آن حادثه بزرگ چه ابتکارات، خلاقیتها و نوآوریهایی را در جنگ برای مقابله با دشمن بهکار گرفتند که اینها در واقع بذرهای اولیه بخشی از دستاوردهای علمی کشور نیز بهشمار میآید.
با مؤلف این کتاب، درباره چرایی و چگونگی تألیف این اثر و همچنین دیدگاهش درباره موضوع ادبیات مقاومت و پایداری بهگفتوگو نشستیم.
موضوع کتاب «روایت علی اسحاقی؛ جنگ الکترونیک» چیست؟
کتاب «روایت علی اسحاقی؛ جنگ الکترونیک»، روایت علی اسحاقی است که بنیانگذار شنود و جنگ الکترونیک در جنگ ایران و عراق بوده و در واقع بنیانگذار آن در سپاه پاسدران است که البته این اتفاق در دل جنگ رخ داد.
دلیل نگارش کتابی با این موضوع چه بود؟
میتوان گفت پدیده جنگ دارای ابعاد متنوع و متکثری است که شاید بیشتر با جنبههای نظامی شناخته میشود ولی جنگ دارای ابعاد بسیاری از جمله فرهنگی، نظامی، سیاسی و بویژه اجتماعی است. آن هم در جنگهای مردمپایه، یعنی جنگهایی که مردم در آن حضور و نقش دارند. جنگ ایران و عراق ازجمله جنگهایی است که شاهد حضور اقشار مختلف مردم، اعم از مردم عادی جامعه و مردم کوی و برزن است که احساس میکنند کشورشان مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته است. اینها در عرصههای جنگ، بروز و ظهور پیدا میکنند و به دلیل روند حوادث، نقشی را جنگ پیدا میکنند که معمولا برای نظامیهاست.
علی اسحاقی ازجمله افرادی است که بهعنوان یک فرد عادی جامعه در این صحنه حضور پیدا میکند، ولی بعد میبینیم که بهعنوان یک شخصیت بسیار تأثیرگذار در بُعدی از ابعاد جنگ ظهور و بروز پیدا میکند که در کتاب به عنوان بنیانگذار جنگ الکترونیک شناخته میشود که خاستگاهش در تجربه زندگی شخصی اوست.
اگر به مطالب کتاب مراجعه کنید، با فرد عادی آشنا میشوید که بهدلیل شرایط اقتصادی زندگی وقتی سه ساله است، همراه خانواده برای کار به عراق میروند، علی اسحاقی به مرور با محیط عراق و زبان محاوره عربی آشنا میشود، اما بهدلیل مشکلات ایران و عراق در دهه 40 از آنجا رانده میشوند؛ یعنی از سهسالگی تا آستانه دیپلم گرفتن در عراق بودند و بنابراین با زبان و فرهنگ مردم بغداد تا حدود زیادی آشناست. اسحاقی در ایران زندگی عادی خود را داشته تا اینکه پدیده انقلاب و جنگ اتفاق میافتد. بهدلیل آشنایی با زبان عربی و کارهای فنی مخابراتی و همچنین دلایل دیگر، زمینهای فراهم میشود و ابتدا در واحد اطلاعات مشغول به فعالیت میشود و بعد از طریق رادیو عادی دو موج FM بهطور اتفاقی متوجه میشود که مکالمات عراقیها در رادیوهای معمولی دریافت میشود و چون به زبان عربی مسلط بوده متوجه محتوای گفتگوها میشود و این جرقه گوشدادن به مکالمات عراقی او را متوجه بخشی از تصمیمات آنها میکند و آنها هم رمزی صحبت نمیکردند و این گوش دادن به مکالمات اردوگاه دشمن به مرور تبدیل به قضیهای میشود که روایت کامل آن در کتاب آمده است.
این شخصیت؛ یعنی علی اسحاقی به دلیل جنگ در جبهه حضور پیدا میکند، تجربیاتی بدست میآورد و بعد از اینکه تجربه خود را به مسئولان خود میگوید و آنها متوجه اهمیت و ارزش چنین اقدامی میشوند، امکانات بهتری را در اختیار او قرار میدهند و حوادث دیگری رقم میخورد که از مخاطبان دعوت میکنم کتاب را بخوانند تا با داستان بیشتر آشنا شوند. از جمله اینکه در ماههای اول جنگ یک نفربر عراقی که بیسیمش روشن بوده به غنیمت درمیآید. ظرفیت بیسیم با رادیو معمولی تفاوت داشته، این اقدام باعث میشود، یک واحدی تشکیل شود که این واحد، مأموریتش شنود مکالمات دشمن بود.
به سرعت این تجربه رشد پیدا میکند و کارآمدی خودش را در عملیاتهای بزرگ طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس بهخوبی نشان میدهد و فرماندهان سپاه پاسداران مصمم میشوند که این واحد را بهعنوان یک واحد تخصصی رشد دهند که مسائل فنی و تخصصی حوزه مخابرات و رشته الکترونیک هم از دیگر جنبههای این کار فنی است که براساس روایتی که ایشان در کتاب بیان میکند از ظرفیتهای داخل کشور؛ یعنی ظرفیتهای علمی دانشگاهها در رشته مخابرات و الکترونیک و از دوستداران انقلاب اسلامی حتی از کشورهای اروپایی و منطقه هم استعدادهایی توسط این واحد فراخوان میشوند و این تجربه یک جنبهای از تاریخ جنگ ایران را نشان میدهد که استعدادهای جوان کشور در آن حادثه بزرگ چه ابتکارات، خلاقیتها و نوآوریهایی را در جنگ برای مقابله با دشمن بهکار گرفتند که اینها در واقع بذرهای اولیه بخشی از دستاوردهای علمی کشور نیز بهشمار میآید.
در واقع تجربه بزرگ جنگ صرفا یک اقدام نظامی نیست، جنبههای بسیار دیگری هم در آن مهم است که قصه جنگ الکترونیک با همه اهمیتش، یک داستان کوچک در آن داستان بزرگ جنگ ایران و عراق است که اتفاق افتاده و در این کتاب روایت شده است.
آیا غیر از پرداختن به استعدادهای جوانان در دوران دفاع مقدس، معیار دیگری در نگارش اثر مد نظر شما بوده است؟
در واقع فهم کلی که افکار عمومی جامعه از جنگ دارد، جنگ را رخداد نظامی میداند که دو طرف دارد. در جنگ تحمیلی، طرف مقابل، رژیم بعث عراق است و دلایل وقوع این جنگ، یک پیشینه تاریخی دارد و در کتاب هم به این موضوعات اساسی پرداخته شده، اما تمرکزش بر همان رسته تخصصی مربوط به تجربه جنگ الکترونیک است. من اعتقاد داشتم که ما در تبیین واقعه جنگ، صرفا نباید آن را یک رخداد نظامی صرف ببینیم.
بهنظر من باید از روایت علی اسحاقی و پروژههای مشابه مانند آن استفاده کنیم. ما از ظرفیت آب در جنگ استفاده کردیم. در روزهای اول جنگ که امکان مقابله نظامی کامل با دشمن آماده در کشور وجود نداشت، ما از آبهای سطحی استان خوزستان استفاده کردیم و این خودش یک موضوع پژوهشی بسیار مهم است. ما از اقشار مختلف مردم و از تخصصهای بسیار متنوع در جنگ بهره بردیم و هرکدام از اینها ظرفیت تولید آثار را دارند. مثلا اگر بگویم صنف بستنیفروشان، قنادان یا خبازان در جنگ ایران و عراق چه نقشی داشتند؟ ممکن است لبخند بر لب شما بیاورد و آن را طنز بپندارید. اما واقعیت این است که وقتی لشکری 20 هزار نیرو دارد، روزانه حداقل 20 هزار قرص نان نیاز دارند، حال حضور این خبازان در جنگ باید بررسی شود. بنابراین وقتی وارد موضوع اقشار مختلف مردم در جنگ میشوید، میبینید دنیایی از موضوعات متنوع وجود دارد که ارزش پرداختن را دارند.
جنگ الکترونیک علاوه بر اینکه خود موضوع و عنوان آن، موضوعیت داشت بهنظرم بهترین فردی که میتوانست آن را روایت کند، بنیانگذار این اندیشه است و وقتی به محتوای کتاب هم مراجعه کنید، متوجه میشوید که روایت، یک روایت پیوسته است که از ابتدا تا انتهای شکلگیری و رشد دستاوردها را به خوبی روایت میکند، بنابراین هم موضوع و هم روایتکننده جذابیت دارد و صاحب صلاحیت کافی و وافی است و تجربه زیسته او در جنگ وقتی بیان میشود به خوبی نشان میدهد که این ظرفیتها و خلاقیتها تأثیرات زیادی در جنگ داشتهاند و آقای علی اسحاقی بهعنوان نماد جنگ الکترونیک در دوران دفاع مقدس شناخته میشود.
نظر شما در رابطه با جشنوارههایی مانند انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس چیست؟ چه تأثیری در جذب مخاطبان و ایجاد انگیزه در نویسندگان دارد؟
گفتگو با فرماندهان و مسئولان در حوزه جنگ تحمیلی که با عنوان تاریخ شفاهی میشناسیم، یکی از زیررشتههای جدید رشته تاریخ است، اما باید توجه داشت که این اثر در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس طراحی و اجرا شد و خیلی خاطره نیست، هرچند با اسناد، خاطره و روایت تاریخی آمیخته است، اما در اصل، یک کار سندپایه است که پژوهشهای اسنادی واقعه جنگ، مبنای گفتوگوها بوده؛ یعنی قبل از اینکه طرح اجرا شود، طرحنامه تهیه شده و اسناد بسیار زیادی بررسی و مطالعه شده و بر اساس روند کلی جنگ از آغاز تا پایان، گفتوگوها صورت گرفته است. طبیعتا دیده شدن این آثار، در راویان ایجاد رغبت و انگیزه میکند که جنگ را بهدرستی روایت کنند، همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «جنگ را خودتان روایت کنید، قبل از اینکه دیگران برای شما جنگ را مطابق آنچه مقصد و منظورشان است، روایت کنند».
وقتی این آثار دیده میشوند و مورد نقد و بررسی قرار میگیرند، به پژوهشگران کمک میکند که کار را به سمت غنای بیشتر پیش ببرند و برای فرماندهان، سربازان و اقشار مختلف ایجاد انگیزه میکند که مشاهدات و تجربیات خود را روایت کنند. بهنظر من هر اثری که در کشور در موضوع جنگ تولید میشود باید برای آن ارزش قائل شد و برای نسلهای فعلی و بعدی باید ایجاد انگیزه کرد که در این مسیر گامهای بیشتری بردارند.
به هرحال جنگ ایران و عراق، برآیند تحولات و حوادث یه قرن است که در هشت سال اتفاق افتاده، بنابراین بسیار پردامنه، عمیق و پرلایه است و ورود به این لایهها و دستیافتن به بخشی از حقایق جنگ، مستلزم کار بسیار زیادی است. کارهای انجام نداده در این حوزه به مراتب بیشتر از کارهایی است که انجام شده، هزار راه نرفته و اثر تولید نکرده در این زمینه وجود دارد که نسل جنگ تا زمانی که در قید حیات است، باید در این مسیر تلاش کند. وجود چنین جشنوارههایی برای ایجاد انگیزه، رغبت و گامبرداشتن در این مسیر یقینا مؤثر هستند.
آنچه در رابطه با برگزاری این جشنوارهها باید مد نظر قرار گیرد این است که، صرفا نباید به معرفی آثار برگزیده کفایت کرد و حتی آثاری که در این جشنواره انتخاب نشدهاند، امثال شما خبرنگاران باید مروری بر آن آثار داشته باشید، چون آنها یقینا محل اعتبار و اعتنا هستند. شاید ظرفیتهای محدود انتخاب باعث میشود از بین 500 اثر، دو اثر معرفی شود، اما این نباید به قیمت کماعتنایی به آثاری که انتخاب نشدهاند تمام شود. قطعا برای آن آثار هم تلاش شده و آنها هم باید مورد توجه قرار گیرند.هر کاری در این زمینه انجام شود باید هم پژوهشگران، هم سازمانها، نهادها و متولیان امر، سرمایهگذاری بیش از پیش کنند.
نظر شما