کتاب «ناتو و خاورمیانه» منتشر شد
نقش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) در منطقه خاورمیانه از زمان حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا ظهور داعش
کتاب «ناتو و خاورمیانه: بستر ژئوپلیتیکی پس از ۱۱ سپتامبر-تا ظهور داعش» ترجمه عسگر قهرمانپور راهی بازار کتاب شد.
نویسنده در این کتاب به بررسی نقش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در منطقه خاورمیانه از زمان حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا امروز پرداخته است. کتاب حاضر محدودیتهای نقش ناتو در منطقة خاورمیانه را تحلیل میکند. وانگهی بررسی میکند که آیا ناتو قادر بوده از طریق روابط همکاری با شرکای خاورمیانهای، محیط شکننده امنیت منطقهای را بهبود بخشد؟
مصطفی عرفی که خود دیپلمات مصری است و اهل خاورمیانه است، سالها در ناتو نیز فعالیت داشته است، و لذا تلاش کرده است در این کتاب ضمن بررسی کاربست نظریههای روابط بینالملل در تحلیل نقش ناتو در خاورمیانه و ترجیح دادن تحلیل ناتو از منظر نهادگرایی لیبرال بر دیگر نظریهها، به تحقیق میدانی نیز دست بزند و با انجام مصاحبه با مقامات بلندپایه سابق و کنونی چارچوب نظری برای تحلیل نقش ناتو در خاورمیانه پیریزی کند.
از نظر نویسنده نوآوریهای کتاب حاضر را میتوان در زیر به طور خلاصه چنین بیان کرد:
1. تحقیق حاضر نخستین اثر جامع و نظامند درباره موضوع رابطه ناتو با منطقه خاورمیانه است. اگر چه اسناد ناتو چندین سال است که برای عموم قابل دسترس بوده، اما تحقیق حاضر نخستین اثری است که منابع مهم و خام بیانیههای ناتو، اعلامیهها و گزارشهای مطبوعاتی در این موضوع را مورد استفاده قرار داده، جمعآوری کرده و مورد تحلیل قرار میدهد. باید تأکید کرد که مداخله ناتو در منطقه خاورمیانه امری جدید و رو به تکامل است. در واقع، به رغم این واقعیت که گامهای ابتدایی سیاستگذاری ناتو در قبال خاورمیانه را میتوان در اوایل و اواسط دهة ۱۹۹۰ ردیابی کرد، تأثیرش تنها در سالهای اخیر پدیدار شده است. تا حدی، این امر نشاندهندة فقدان تحلیل بنیادین دربارة این موضوع است.
2. این تحقیق عمدتاً بر آثار تجربی مبتنی است. نمونه آماری مصاحبه در این تحقیق شامل همه کارشناسان و سیاستمداران با درگیری مستقیم و غیرمستقیم و دارای تخصص و دانش در این موضوع است. بیتردید، تحقیق حاضر به نوبه خود یک منبع ارزشمندی به شمار میآید که به طور گستردهای بر منابع اصلی تکیه کرده است. افزون بر این، دیدگاههای کارشناسان دانشگاهی درباره این موضوع جدید با نگاهی به غنی کردن بنیان تحلیلی این اثر جمعآوری شده است.
3. کتاب حاضر سنتزی جدید را پیشنهاد میکند که پیش از این تلاشی در این باره صورت نگرفته بود. در واقع، نخستین اثری است که تصویری فراختر از نقش ناتو در منطقه خاورمیانه ترسیم میکند. مطالعات دیگر محدود به موضوعات خاص یا معین زیرمنطقهای بوده است. وانگهی، این کتاب نخستین اثری است که به طور مفصل توضیح میدهد که چرا ناتو به طرز فزایندهای به خاورمیانه توجه داشته است: در وهلة نخست به دلایل اهمیت راهبردی خاورمیانه و در وهلة دوم، به عنوان پیامد فرایند متحولی که ناتو دستخوش آن شده است طوری که به دنبال نقش جدید جهانی است.
در پژوهش حاضر، انواع چهارچوبهای نظری بررسی شدهاند، چهارچوبهایی که به نظر میرسد میتوانند تحلیلی از روابط فزاینده ناتو و خاورمیانه در اختیار مخاطب قرار دهند: نظریههای لیبرالیسم، واقعگرایی، برساختگرایی و نظریه ثبات هژمونیک. همچنین به نظر میرسید که ممکن است برخی شایستگیها در رویکردهای دیگر وجود داشته باشد که در نگاه اول کم اهمیت به نظر میرسید، مانند مارکسیسم، فمینیسم، مکتب انگلیسی، کارکردگرایی، نظریه پسااستعماری، نظریه انتقادی و پستمدرنیسم.
نویسنده پس از بررسی چهارچوبهای ممکن، بررسی اولیه اسناد ناتو و برخی گفتوگوهای مقدماتی با مقاماتی از ناتو و کشورهای خاورمیانه، نتیجه گرفت که مناسبترین رهیافت، لیبرالیسم و ذیل آن «نهادگرایی لیبرال» است. و توضیح میدهد که این تنها نظریهای است که تبیین مناسب و متقاعدکننده از رابطه آشکار میان ناتو و خاورمیانه ارائه میدهد. نویسنده دلایل کنار گذاشتن رهیافتهای دیگر را در بخشهای دیگر توضیح داده است.
دو فرضیه اصلی زیر در این تحقیق بررسی میشوند:
1. حوادث ۱۱ سپتامبر نقش ناتو را در خاورمیانه تغییر داده است.
2. نقش ناتو در خاورمیانه به ابزار سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است.
اهمیت بررسی فرضیه نخست از این واقعیت نشئت میگیرد که منطقه خاورمیانه پس از حملات ۱۱ سپتامبر به دغدغه اصلی جامعه جهانی- به ویژه جامعه غربی- تبدیل شده است. این منطقه به عنوان منبع دیرین بیثباتی تلقی شده که بذرهای افراطگرایی، تروریسم و منازعات لاینحل منطقهای در آن ریشه دوانیده است. در نتیجه، ابتکارات آمریکایی و بینالمللی با نگاه به تقویت توسعه و مدرنیزاسیون منطقه مطرح شدهاند. بنابراین، لازم است تشخیص بدهیم که آیا ناتو نقش خود را در منطقه در بستر این ابتکارات و با هدف تقویت ثبات در منطقه گسترش داده است یا نه؟ این امر به نوبة خود به وظیفه بررسی و ارزیابی اینکه آیا نقش جدید ناتو در منطقه بعد از ۱۱ سپتامبر برای جلوگیری از تهدیدات و خطرات متصور به ویژه تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی کافی بوده یا نه، کمک میکند. همچنین در کتاب حاضر به این پرسش پاسخ داده میشود که: چگونه ۱۱ سپتامبر بر تحول ویژگیهای سیاست خاورمیانهای ناتو و رویکردهای شرکای خاورمیانهای قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر، در خصوص تقویت نقش ناتو در خاورمیانه تأثیر گذاشته است؟
دومین فرضیه که به دنبال بررسی این مسئله است که آیا ناتو به ابزار سیاست خارجی آمریکا در منطقه تبدیل شده است یا نه، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. باور گسترده در خاورمیانه این است که هدف از اجرای سیاست ایالات متحده به ویژه بعد از ۱۱ سپتامبر از جمله حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ این بوده که بر منطقه کنترل داشته و از خطرات آن جلوگیری کند. درست یا غلط، فرضیه حاکم این است که ناتو معادل ایالات متحده است (ناتو همان آمریکاست) و هر حرکت ناتو لزوماً در خدمت استراتژی بزرگ ایالات متحده در قبال منطقه خاورمیانه است. بنابراین، لازم است بررسی شود که آیا نقش ناتو در منطقه، به ویژه پس از ۱۱ سپتامبر، با سیاستهای آمریکا سازگار است یا خیر و یا انعکاس ادغام منافع دو رکن ائتلاف ناتو است، یعنی، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن. ادبیات موجود در این مورد کافی و وافی نیست. برای بررسی این فرضیهها، تحقیق حاضر تلاش میکند به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
1. چه بازیگرانی بر تحول سیاست ناتو در قبال منطقه خاورمیانه تأثیر گذاشتهاند؟
2. چگونه سیاست خاورمیانهای ناتو درون فرایند تحول مداوماش که بنیانهای نقش جدید جهانی آن را پی نهاده است، تکامل یافته و ویژگیهای اصلی آن چیست؟
3. رابطه ناتو قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر، چه دستاوردها و کاستیهایی دارد؟ آیا ناتو به منظور مقابله با پیامدهای پس از ۱۱ سپتامبر، توانسته نقش خود را در منطقه تقویت بکند یا تغییر بدهد؟
تا چه اندازه ایالات متحده بر نقش ناتو در خاورمیانه در دو مرحله {پیش و پس از 11 سپتامبر} تأثیر گذاشته است؟
منابع مرتبط کلیدی برای پژوهش حاضر عبارتند از: اسناد ناتو، بیانیهها و اعلامیههای آن که بعد از پایان جنگ سرد به عنوان نشانه حُسن نیت و قصد صلحآمیزش به دیگران، خود ناتو این اسناد را در دسترس عموم گذاشت. به گفته نویسنده برخی اسناد همچنان طبقهبندی شده بودند و دسترسیشان به مقامات خود ناتو محدود بود. بیانیههای در دسترس و دیگر اسناد اساسی و مهم منابع کلیدی پژوهش حاضر را تشکیل میدهند و این اسناد با مصاحبهشوندگان مورد بررسی و بحث قرار گرفته است. مصطفی محمد عرفی، نویسنده کتاب میز خود نیز به عنوان یک دیپلمات بلند پایه، توانسه به مقامات در مقر فرماندهیهای ناتو و به وزارت خارجی و نهادهای نظامی ناتو و متحدان آن و نیز کشورهای خاورمیانهای از جمله مصر و کویت به عنوان مطالعات موردی دسترسی داشته باشم.
در نهایت، نویسنده، ضمن بررسی و تحلیل اهمیت راهبردی منطقه خاورمیانه، این پرسش را مطرح میکند که چرا خاورمیانه منبع بیثباتی در سیاست جهان شده است؟ سپس ابتکارات بینالمللی و ایالات متحده را در برخورد با این بیثباتی بررسی و آنگاه نقشة تحول ناتو را در این بستر ترسیم مینماید. همچنین نویسنده نقش ناتو را در رابطه با دو بحران مهم خاورمیانه، عراق و دارفور بررسی و ارزیابی میکند که آیا این نقش با منافع راهبردی آمریکا همسو بوده یا نه؟ این کتاب ضمن بررسی جامع تأثیرات حوادث ۱۱ سپتامبر بر امنیت جهان و توسعه نقش ناتو در خاورمیانه، منبع مهمی نیز برای ادبیات موجود در امور امنیتی و راهبردی، سیاست خارجی آمریکا، سیاست خاورمیانه، سیاست اروپا و مطالعات تروریسم به شمار میآید. (برای تکمیل و به روز شدن مباحث این کتاب، مترجم فصل دیگری را در رابطه با نقش ناتو در تحولات داعش به کتاب اضافه کرده است.)
این کتاب ضمن بررسی و تحلیل اهمیت راهبردی منطقه خاورمیانه، این پرسش را مطرح میکند که چرا خاورمیانه منبع بیثباتی در سیاست جهان شده است؟ سپس ابتکارات بینالمللی و ایالات متحده را در برخورد با این بیثباتی بررسی و آنگاه نقشة تحول ناتو را در این بستر ترسیم مینماید. همچنین نویسنده نقش ناتو را در رابطه با دو بحران مهم خاورمیانه، عراق و دارفور بررسی و ارزیابی میکند که آیا این نقش با منافع راهبردی آمریکا همسو بوده یا نه؟ این کتاب ضمن بررسی جامع تأثیرات حوادث ۱۱ سپتامبر بر امنیت جهان و توسعه نقش ناتو در خاورمیانه، منبع مهمی نیز برای ادبیات موجود در امور امنیتی و راهبردی، سیاست خارجی آمریکا، سیاست خاورمیانه، سیاست اروپا و مطالعات تروریسم به شمار میآید. (برای تکمیل و به روز شدن مباحث این کتاب، مترجم فصل دیگری را در رابطه با نقش ناتو در تحولات داعش به کتاب اضافه کرده است.)
نظر شما