شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۴
چاپ هفتم کتاب «سایبان خودساخته عرفان مدرن» با ویراست جدید منتشر شد

کتاب «سایبان خودساخته عرفان مدرن» که برای اولین بار در سال 1393 چاپ شده بود، در ابتدای سال جاری به چاپ هفتم رسید و توسط انتشارات پژوهشکده باقر العلوم علیه‌السلام منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «سایبان خودساخته عرفان مدرن» که برای اولین بار در سال 1393 چاپ شده بود، در ابتدای سال جاری به چاپ هفتم رسید و توسط انتشارات پژوهشکده باقر العلوم علیه‌السلام منتشر شد. مؤلف این کتاب، محمد اسماعیل عبداللهی از پژوهشگران عرصه عرفان‌های نوظهور است که اخیراً کتاب دیگری از وی به نام «پژوهشی جامع در تصوف فرقه‌ای» منتشر شده‌ است.

نگاهی كوتاه به ذات و ماهیت انسان، ما را بدان رهنمون می‌سازد كه انسان، سه حیطه شناختی، احساسی و رفتاری دارد. و او با كمك گرفتن از حیطه اندیشه‌ای و شناختی خود می‌كوشد نسبت به امور هستی و ارتباط بخشی‌ها شناخت پیدا كند. بعد از شناخت، و تغییر نگرش ذهنی، نسبت به آن امور، احساس پیدا می‌كند و انگیزه او برانگیخته می‌شود و در مرحله بعد، این محبت كه برخاسته از احساس اوست، انسان را به حركت و تغییر در رفتار، وادار می‌كند. از این رو برای تسلط بر فرهنگ‌ها، اندیشه‌ها و جریان‌ها، مهم‌ترین راه، نفوذ به حیطه شناختی انسان‌هاست. وقتی بتوانیم اندیشه را عوض كنیم، در حقیقت، توانسته‌ایم احساس و سپس رفتار آدمی را تغییر دهیم.

از دهه 1960میلادی كه جنبش تقابل فرهنگی جوانان، در آمریكا رخ داد، در واقع، این كار، اولین روزنه‌ نفوذ به حیطه شناختی انسان‌های آن منطقه بود كه طی آن، قلمرو دین و دین‌داری، آموزه‌ها، اعمال و عقاید دینی، به ویژه دین مسیحی حاكم بر آن جامعه، با چالش‌های جدی و انكار ناپذیر روبرو شد. بر اساس این تغییر نگرش، محیطی در غرب پدید آمد كه بعدها برخی از نویسندگان، از آن با عنوان «محیط زاد و ولد فرقه‌ای» یاد كرده‌اند.

مدرنیته و ره‌آورد‌های آن، از جمله عقلانیت، حقوق بشر و آزادی‌های لحاظ شده در آن، اقتصاد بازار، فرهنگ سكولار (مادی‌گرایی)، دموكراسی (آزادی خواهی) و كثرت‌گرایی بستر مناسبی برای ظهور، رشد و افول رویكردهای جدید دینی بوده است.

در عصر پسامدرنیته، انسان، در پی سایبانی مقدس است كه از گرمای سوزان كویر بی‌اعتمادی به سنت‌های پیشین و دربه‌دری ناشی از نبودن اعتقاد قطعی، به زیر سایه آن، پناه ببرد و دین، همان سایبان است. اما كدام دین؟ دین، اعتقاد است، اما اعتقادی كه «تعلق» به همراه ندارد و گاه تعلقی‌ست كه «اعتقاد»، در آن نیست.

در حیطه شناختی و اندیشه‌ا‌ی انسان، برای كسب معرفت، سه دیدگاه كلان وجود دارد: الف) دیدگاه مبتنی بر عقل بشر، مشاهدات و استدلال‌های او كه به دیدگاه فلسفی عقلی و تحقیق علمی معروف است؛ ب) دیدگاه مبتنی بر حجیت و اعتبار وحی آسمانی و الهی كه صرفاً به تعالی خود بشر می‌انجامد و به دیدگاه ادیان نهادینه و الهیات نظری، شهرت دارد؛ ج) دیدگاه متكی بر تجربه‌های معنوی و روحانی شخصی و یا شهود درونی.

بر اساس این سه دیدگاه، انسان امروزی كه به لحاظ عمل و اندیشه، از دین و سنت، جدا افتاده و جویای معنویت و عرفان است، سه راه، پیش‌روی خود می‌بیند:
الف) دسته‌ای به سوی نهاد‌های دینی محافظه‌كار می‌روند كه با تمام غفلت‌های عقلانی و اجتماعی موجود در آ‌ن‌ها اما هیچ‌گاه اجازه نداده و نمی‌دهند كه دیدگاه‌های مختلف، به درون جوامع دینی آنها وارد شوند؛
ب) دوم ادیان آسیایی یا شرقی‌ست. امروزه بسیاری از جوامع غربی و اسلامی، بستری برای تبلیغ بودیسم، هندوئیسم و دیگر ادیان شرقی شده است؛
ج) سوم ادیان جایگزین یا جدید و یا جنبش‌های عصر جدید است.

بیشتر ادیان جدید یا جنبش‌های نوپدید دینی، دیدگاه سوم را برگزیده و آن‌ها به دنبال كشف حقیقت، از روشی «فرا عقلی» و «فرا دینی» هستند. گاهی از این جنبش‌ها به عرفان‌های كاذب، تعبیر می‌شود و شكی هم نیست كه بسیاری از ادیان جدید بر نوعی «عرفان»، البته از نوع «روانشناختی» آن، تاكید دارند. عرفان روانشناختی، بر یافتن حقیقت، با تكیه بر«خود»، تاكید دارد و محور كار آن، «خدای درون» یا «یافتن و تأدیب كودك درون» است.

امروزه، عرفان‌های كاذب  به دو دسته كلی، تقسیم می‌شوند: عرفان‌های سكولار و عرفان‌های دینی. عرفان سكولار، سه عنصر اساسی دارد:
الف) در آن هیچگونه اعتقاد به خدا نیست؛
ب) از شریعت وحیانی و آسمانی پیروی نمی‌كند؛
ج) به قیامت و جهان دیگر معتقد نیست.

لذا هرگونه مكتب عرفانی كه این سه ویژگی در آن باشد، عرفان سكولار است. و هر مكتب عرفانی كه این ویژگی‌ها را نداشته باشد، از عرفان‌های دینی شمرده می‌شود. برای مثال، عرفان‌های هندی، جزء عرفان‌های سكولار به حساب می‌آیند؛ یكی از مسائل مهم در عرفان‌های هندی، قدرت‌های شگفت‌انگیز است كه بسیاری از آن‌ها ارزش حقیقی ندارد و در برخی موارد باید گفت: این، خاصیت نفس است كه اگر آن را محدود كرده، و به گونه‌ای خاص، تمرین دهیم، به چنین توانایی‌هایی دست می یابد. باید توجه داشت، قدرت‌های معنوی و حركات شگفت‌آور، به خودی خود، نه عرفان است و نه نشانه‌ای از عرفان راستین. عرفان حقیقی، چیزی جز تقرب به خدا و معرفت او نیست.

فرقه‌های شبه عرفانی (جنبش‌های نوپدید دینی) در جهان، به هفت دسته كلی تقسیم می شوند: 1. عرفان‌های هندی؛ 2. عرفان‌های امریكایی؛ 3. عرفان مسیحیت؛ 4. عرفان یهود؛ 5. عرفان چینی؛ 6. پدیده ای به نام فراعلم یا فراروانشناسی؛ و 7. سینمای ماورا.

از آنجایی كه عرفان‌های نوظهور نوعی از عرفان روانشناختی را به همراه دارند، یافتن حقیقت را با تكیه بر«خود»، پیگیری می‌كنند، در این کتاب، به مهم‌ترین عنصری پرداخته می‌شود كه همه آموزه‌های این معنویت‌ها، بر اساس آن پایه‌ریزی شده و آن، عنصر«انسان شناسی» در عرفان‌های كاذب است؛ البته به انسان آرمانی و مطلوب (كامل) و در میان عرفان‌ها نیز به بررسی عرفان اشو و پائولو كوئلیو پرداخته شده‌است. وجه انتخاب معنویت اشو و كوئلیو، از سویی، گسترش این دو معنویت‌ در ایران و به ویژه در میان جوانان و استمرار فعالیت‌های گسترده تبلیغی آنان است و از دگر سو، جذابیت‌های كاذب و انحرافی آموزه‌های این دو معنویت، چون سكس و ابتذال و محبت و عشق كه خطرناك‌ترین تعالیم را در میان عرفان‌ها دارند.

مراد از تعبیر«كامل» هم الزاماً همان واژه مصطلح در میان پیروان دین اسلام نیست كه بار معنایی ارزشی و قداست خاصی دارد، بلكه آنچه مد نظر نگارنده بوده، همان مطلوبیت نهایی برای انسان است كه پس از پیمودن مراحلی برای انسان، حاصل می‌شود به عبارت دیگر، مراد، همان درجه و رتبه نهایی‌ست كه انسان، پس از عمل‌كردن بر اساس یك برنامه عملی، در طول مدت زندگی، آن را به دست می‌آورد. از رسیدن به چنین جایگاهی، در اندیشه‌های اسلامی، به«كامل» و «كمال یافته» تعبیر می‌شود كه به جهت رسیدن به مقام قرب خالق هستی، نوعی قداست خاص نیز دارد.
از جمله سؤالاتی كه درباره این موضوع، مطرح می‌شود، موارد زیر است:

1. با توجه به ادعا‌های زیاد این دو روش عرفانی برای خوشبختی انسان، نگاه آن‌ها به انسان چگونه است؟

2. بر فرض پایبند بودن انسان، به آموزه‌های این دو روش عرفانی، فرجام كار، به كجا خواهد انجامید؟

3. بر اساس آموزه‌های اشو و كوئلیو مطلوبیت و كمال نهایی انسان، در چیست؟

4. نگاه قرآن و سنت، به انسان مطلوب و كاملی كه اشو و كوئلیو معرفی می‌كند، چیست؟

آنچه به نظر می‌رسد این است كه تفكر حاكم بر این دو معنویت، همان اندیشه رایج در غرب؛ یعنی انسان مداری (اومانیسم) است كه همه چیز را بر محور انسان و برای انسان می‌داند. دیدگاهی كه انسان را تك بعدی و عاقبت و نهایت بشر را همین دنیا می‌دانند از این رو انسان باید تمام تلاش خودش را برای كسب لذائذ به كار گیرد و هر چه می‌پسندد انجام دهد. بر این اساس، هر شخصی كه بتواند به بیشترین لذت‌ها و خواسته‌های خودش پاسخ دهد، به كمال، نزدیك شده است، بدون شك از خواسته‌های غریزی و حیوانی انسان، سكس و ابتذال است كه بر اساس این اندیشه، اوج گرفتن در سكس و ابتذال، نشانه رسیدن به مرحله كمال خواهد بود.

منابع اصیل اسلامی، چون انسان را دارای دو بعد روحانی و جسمانی و بعد روحانی را مجرد و اصل می‌دانند، غیر از دنیا به ماوراء دنیا نیز عقیده دارند؛ ماورائی كه روح بتواند در آن، آرام گرفته، نتیجه عملكرد خود را در دنیا، و آنجا ببیند. حركت انسان بر اساس فطرت خویش و برنامه عملی زندگی كه خدا آن را همسان با فطرت بشری بیان دانسته است، كمال نهایی انسان را رقم زده، و او را به قرب الهی، نزدیك می‌نماید.

چاپ هفتم «سایبان خودساخته عرفان مدرن»، تألیف محمد اسماعیل عبداللهی در 256 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 55000 تومان توسط انتشارات پژوهشکده باقر العلوم علیه‌السلام راهی بازار نشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها