صدوقیسها در نشست «جایگاه حکمت در ادعیه حسینی»:
برهان صدیقین عینیت ندارد/ توضیح ارتباط برهان صدیقین با ملحقات عرفه
برترین ادله اثبات واجب برهان صدیقین است، اما برهان صدیقین عینیت خارجی ندارد و یک عمل ذهنی و عقلی است. عقل به ما میگوید خدا هست و این هستی خدا عینیت ندارد بلکه یک عمل عقلی است. اینجا برهان صدیقین میآید و این معنا را زیرو رو میکند و عارف ربانی که در راس آنها سیدالشهداست به خداوند میگوید: آیا برای غیر تو ظهوری است که برای تو نیست؟ میبینم تو را قبل از آنکه مخلوقات تو را ببینم.
صدوقی سها سخنان خود را درباره یکی از بخشهای دعای عرفه آغاز کرد و گفت: دعای عرفه به دعایی معروف است که امام حسین(ع) بر زبان جاری کرد که دو قسمت دارد یک قسمت اصل دعا و دیگری قسمتی از دعا که به آن الحاق شده و ملحقات عرفه میگویند و اولین بار توسط سیدبن طاووس در قرن هفتم آن را بیان کرد. بعدها برخی درباره صحت این ملحقات صحبت کردند و برخی از منتقدان میگویند که لحن ملحقات لحن ائمه ما نیست.
او با شرح برهان صدیقین که موقعيت ممتازی در ميان براهين اثبات وجود خدا دارد و ريشه آن را بايد در آيات قرآنی و تعاليم امامان شيعه جست افزود: یکی از ادلهای که در مقام اثبات طریقه صدیقین گفتهاند این است که این برهان، از ابن سیناست و بعد به دکارت رسید تا کانت نقض معروف خود را بر این برهان اعمال کرده و سپس حائری یزدی و استادجعفری نقض کانت را نقض کنند.
او در ادامه با توضیح ارتباط برهان صدیقین با ملحقات عرفه اظهار کرد: برخی محدثین در صحت انتساب ملحقات تردید کردهاند. یکی از مصطلحات شایع و مطرح در حدیث، عنوان حدیث صحیح و غیر صحیح است. احادیث را به اعتبارات مختلف تقسیم میکنند که در راس آنها حدیث صحیح است. حدیث صحیح دو اصطلاح دارد: صحیح به اصطلاح متقدمین و حدیث به اصطلاح متأخرین و مبدأ تقسیم، سید بن طاووس و علامه حلی هستند. وقتی محدثین قبل از سید بن طاووس میگویند فلان حدیث صحیح است یک معنا اعتبار میکنند، وقتی محدثین بعد از سید بن طاووس میگویند فلان حدیث صحیح است معنای دیگری اعتبار میکنند.
صدوقی بیان کرد: از نظر متاخرین باید سلسله روایات متصل باشند، تمام آحاد سلسله شیعه اثنی عشری باشند، تمام سلسله متصل شیعی امامی باشند و تمام سلسله متصل شیعی باید عادل باشند تا یک روایت صحیح تلقی شود.
او درباره اصطلاح متقدمین از حدیث صحیح اظهار کرد: حدیث صحیح حدیثی است که با امارات تصحیح شده باشد. به عبارت دیگر ملاک تصحیح، امارات است یعنی متن حدیث را با احادیث دیگر تصحیح میکنند. محدثین میگویند متن، مصحح سند است. برخی احادیث اصلا سند ندارد اما امارات اثبات میکنند این حدیث صحیح است.
این پژوهشگر و استاد فلسفه و عرفان اسلامی بیان کرد: احادیثی وجود دارد که نه تنها سند صحیح ندارد بلکه اصلا سند ندارد و صرفا گفته میشود قال رسولالله یا قال حسین(ع)، اما چون متن را با خود متن صحیح میکنند میگویند این متون صحیح است. سیدبن طاووس سند ارائه نکرده است اما اهل او میگویند مبتنی بر امارات، خود حدیث مصحح سندش است.
او ادامه داد: این اواخر مد شده این ملحقات را به ابوالحسن شاذلی نسبت دهند. شاذلی از سادات حسنی است. به نظر من این کلام، کلام غیر معصوم نیست که برای شاذلی یا غیر شاذلی باشد و سنداتی وجود دارد که شاذلی خودش اینها را از زبان دیگری نقل کرده است. برای من روشن است این کلام شامخ اصلا از غیر مقام ولایت نمیتواند صادر شود.
صدوقی سها افزود: وقتی ما سایه را میبینیم و به سایه نگاه میکنیم خود سایه را میبینیم یا خدایی که سایه را گسترانیده است؟ طبیعتا در مرتبه اول خود سایه را میبینیم. در مرتبه دوم خدا را میبینیم. در مرتبه دوم است که میگوییم اگر خورشیدی نباشد و خدایی که خورشید را آفرید، سایهای نیست. این در حالیست که آیه دقیقا عکس این مطلب را میگوید. میگوید الم تر الی ربک کیف مد ظل؟ یعنی قبل از اینکه سایه را ببینی خدا را نمیبینی؟
او با اشاره به اینکه عالم و جاهل هیچکدام چنین نگاهی به پدیدهها ندارند مگر ائمه بیان کرد: این درست مفاد این دعای شریف است و از این جهت، ملحقات دعای عرفه مطابق با آیات قرآن کریم است. عامه مردم میگویند چون این عینک وجود دارد یک صانعی هم وجود ددارد ولی روشنبین میگوید چون صانعی هست این مصنوع وجود دارد.
این عرفانپژوه بیان کرد: برهان صدیقین در راس براهین اثبات واجب است اما هرچه که هست به هرحال برهان است و برهان یک عمل عقلانی است و نهایتا به ذهن برمیگردد. ما در ذهن یک معادله ایجاد میکنیم و میگوییم نتیجهاش این است که خدا هست اما برهان صادقینی که در ساحت عرفان صادر میشود یک امر عینی است.
او افزود: بنابراین برترین ادله اثبات واجب برهان صدیقین است، اما برهان صدیقین عینیت خارجی ندارد و یک عمل ذهنی و عقلی است. عقل به ما میگوید خدا هست و این هستی خدا عینیت ندارد بلکه یک عمل عقلی است. اینجا برهان صدیقین میآید و این معنا را زیرو رو میکند و عارف ربانی که در راس آنها سیدالشهداست به خداوند میگوید: آیا برای غیر تو ظهوری است که برای تو نیست؟ میبینم تو را قبل از آنکه مخلوقات تو را ببینم. یعنی خداوندا رویت تو یک عمل عقلانی نیست بلکه عینی است و حضرت پی بردن به حق تعالی را از طریق معلول نفی میکند.
نظر شما