کتاب «برکرانه زیباییشناسی طبیعت» اثر رونالد هپبرن به ترجمه مسعود علیا از سوی نشر ققنوس روانه بازار نشر شده است.
بریتانیایی (۱۹۲۷-۲۰۰۸).
ترجمه این مقاله را البته میشد جداگانه در نشریهای منتشر کرد و پیش روی خوانندگان آن نشریه قرار داد. با این حال، اهمیت تاریخی مقاله مولف را به این فکر انداخت که آن را همراه با افزودههایی در قالب کتابی که در دست دارید منتشر کند تا مخاطبان بیشتری، چه در میان اهل فلسفه و چه در میان اهل هنر، از آن بهره بگیرند. امیدوارم انتشار مقاله هپبرن و همراه کردن آن با پیش گفتار و پیگفتاری که از باب شرح و بسط آمدهاند زمینهای شود برای آن که این شاخه از زیبایی شناسی را که چندان مورد التفات ما قرار نگرفته است بهتر ببینیم و بشناسیم و در عین حال از نسبت خودمان با طبیعت عمیقتر و مسئولانهتر پرسش کنیم طبیعتی که مخصوصا این روزها پیامدهای نوع مواجهه و رفتارمان با آن هرچه روشنتر، و البته دردناکتر، به چشم میآید.
در پیشگفتار این کتاب آمده است: «در این پیش گفتار، نظری اجمالی به چیستی زیبایی شناسی طبیعت خواهم کرد و از جغرافیا و مسائل و مباحثی که در آن طرح میشود به اختصار سخن خواهم گفت. سپس به معرفی مقاله هپبرن و اهمیت تاریخی آن میپردازم تا زمینه برای خوانش این متن فراهم شود. در ادامه کتاب ترجمه مقاله را میخوانید، و نهایتا در بخش «پیگفتار»، از باب نمونه، به مبحثی خواهم پرداخت که هم خود هپبرن و هم بسیاری دیگر از زیبایی شناسان طبیعت به آن نظر داشتهاند: چندوچون تجربه زیبایی شناختی طبیعت یا، به تعبیر دیگری که در این مبحث رایج است، ارج شناسی زیبایی شناختی طبیعت. در این نوشته، که «طبیعت در قاب هنر» نام گرفته است، به قصد آشنایی با نمونهای از گفتار فلسفی معاصر در حیطه زیبایی شناسی طبیعت و برخی منابع و چهرههای مؤثر آن، یکی از الگوهای این ارج شناسی را شرح و بسط خواهم داد، الگویی که در تجربه زیبایی شناختی طبیعت، هنر و تجربه آن را دلیل راه میگیرد.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «وقتی از «زیبایی شناسی طبیعت» حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ قدم اول در راهی که به پاسخ ممکنی برای این پرسش ختم میشود چه بسا درنگ بر سر خود این ترکیب اضافی باشد. زیبایی شناسی (یا زیباشناسی) رایجترین معادلی است که در اشاره به اصطلاح aesthetics نزد ما به کار میرود. این اصطلاح در تاریخ نسبتا بلندش معانی متعدد و در عی حال مرتبطی به خود دیده است از دانش حسیات به سیاق ریاضیات طبیعیات، و نظایر اینها) گرفته تا رایجترین معنای آن که امروزه روز بیش از همه کاربرد دارد و ناظر است به شاخهای از شاخههای اصلی فلسفه که گاهی از آن به زیبایی شناسی فلسفی نیز تعبیر میکنند. شاید بگوییم این معنا همان چیزی است که اصطلاح «فلسفه هنر» افاده میکند، اما در اینجا فرقی هست که باید آن را پیش چشم داشت و در پرتو همین فرق است که باید زیبایی شناسی طبیعت را منزل داد.»
«زیبایی شناسی وقتی به عامترین معنایش به کار میرود اعم از فلسفه هنر است. به عبارت دیگر، فلسفه هنر (یا به تعبیری نه چندان رایج، زیبایی شناسی هنر) تنها یکی از چند پاره اصلی آن را تشکیل میدهد. پارهای دیگر البته زیبایی شناسی طبیعت است. برای اینکه مفهوم زیباییشناسی طبیعت روشنتر شود و در معرض بدفهمی قرار نگیرد، بیدرنگ باید یادآوری کرد که این مفهوم را نباید با مفاهیمی در هنر که به نحوی از انحا به طبیعت یا محیط زیست مربوط میشوند در آمیخت. زیبایی شناسی طبیعت به معنای بررسی نمود یا بازنمود طبیعت در هنر نیست آنچنان که مثلا، در آثار متعلق به ژانر طبیعت بیجان در بعضی هنرها یا در نقاشی یا عکاسی منظره و نظایر اینها به چشم میآید. همچنین، سروکار زیبایی شناسی طبیعت با نظریههایی نیست که در زمینه نقش طبیعت در شکلگیری اثر هنری کندوکاو میکنند. زیباییشناسی طبیعت را از بعضی قالبهای هنری مانند هنر محیطی/هنر زیست محیطی یا هنر زمین/ هنر خاکی نیز باید تمیز داد، هنرهایی که اگر چه به نحوی با طبیعت سروکار دارند، اولا و اساسا قالبهایی «هنری» محسوب میشوند و طبعا جای اصلی بحثهای زیبایی شناسانه درباره آنها فلسفه هنر است.»
کتاب «بر کرانه زیباییشناسی طبیعت» اثر رونالد هپبرن و ترجمه مسعود علیا در 95 صفحه و از سوی نشر ققنوس و با قیمت 42000 تومان روانه بازار نشر شده است.
نظر شما